مجاهدین خلق و پارلمان اروپا

در تاریخ 27 فوریه 2007 از طرف پارلمان اروپا در بروکسل جلسه ای برگزار شد تا در مورد قرارداشتن نام مجاهدین خلق در لیست اتحادیه اروپا بحث و گفتگو شود. در این میان از جمعی از دوستان جداشده از مجاهدین دعوت بعمل آمد، که وجه بارز آن دعوت از آقای سبحانی به عنوان سخنران بوده است.
دراین جلسه ضمن بحث و گفتگو، گفته شده است که نام مجاهدین خلق کماکان در لیست گروههای تروریستی اتحادیه اروپا باقی خواهد ماند و حکم بدوی دادگاه لوگزامبورگ در این مورد تاثیری نخواهد داشت.
همانطور که در سایت ها دیدم، آقای کازاکا به طرفداری از مجاهدین پرداخت و آنها را دمکرات خواند و همچنین حبس بودن آقای سبحانی را در زندان مجاهدین و ابوغریب زیر علامت سؤال برد.
از اینکه چندین نماینده و لُرد و سناتور از مجاهدین خلق ، هر کدام به دلیلی حمایت می کنند جای هیچ تعجبی نیست. زیرا هر کدام از آنها منافع ملی و مملکتی خویش را در درجه اول در نظر می گیرند. ثانیاً منافع فردی آنها را نیز در این میان نمی توان نادیده گرفت. البته مجاهدین با پول هنگفتی که ضمن چاکر منشی و سر سپردگی به بیگانه بدست آورده اند، می توانند به سادگی جیب بسیاری را پر کنند و همچنین با آن همه وقاحتی که در جوهره آن نهفته است می توانند هم جیب و هم مغز آنها را نیز پر نمایند.
بنابراین کسی که با جیب پر و همچنین مغز پر شده ظاهر می شود، طبیعی است که از سازمانی که تشت رسوایی آن مدتها است از بام افتاده و گوش فلک را کر کرده است و تمام ایرانیان از داخل و خارج بخاطر این رسوایی آنها را طرد کرده و مورد بیزاری قرار می دهند، حمایت کند.
باید از آقای کازاکا بپرسم اگر بودن آقای سبحانی در زندان مجاهدین و ابوغریب دروغ است، آیا بودن خود من در تبعیدگاه رمادی نیز دروغ است؟ اگر فکر می کنند که دروغ می گویم، سندی از قبولی خانواده ام و خود من در دفتر سازمان ملل در بغداد و سند پذیرش مان توسط سوئیس در اختیار دارم که اگر لازم باشد می توانم در اختیار ایشان قرار دهم تا طبق شماره مندرج در آن، به دفتر سازمان ملل مراجعه کرده و پرونده ام را مورد مطالعه قرار دهند و دریابند که من و بسیاری از همرزمانمان از کجا وارد اروپا شدیم.
البته باید یادآوری کنم که آقای سبحانی از آقای کازاکا دعوت به مناظره در حضور خبرنگاران و دیگر افراد را کرده اند که امیدوارم که اگر اندک صداقتی در ایشان باشد این دعوت را بپذیرند. آن وقت بقول شاعر خودمان :
تا سیه روی شود هر که در او غش باشد
آقای کازاکا در مورد خروج آقای سبحانی نیز دچار مشکل شده اند. باید از آقای کازاکا سؤال کنم آیا ایشان از همه کسانی که از مرز ایران می گریزند تا خودشان را در جای امنی برسانند، مورد سؤال و بازخواست قرار می دهند؟ یا فقط مشخصاً در مورد هر کسی که با مجاهدین بطور علنی مخالفت می کنند، دچار بحران می شوند!
آیا برای ایشان ابهام و سؤال پیش نمی آید که اساساً اینها چگونه به ایران استرداد شدند؟ چرا رجوی و صدام حسین اعضای جداشده از مجاهدین از جمله آقای سبحانی را از زندان ابوغریب به جمهوری اسلامی استرداد کردند؟ صدام حسین دیکتاتور سابق عراق در این زمینه نفعی داشت و 650 اسیر جنگی خود را از ایران تحویل گرفت. اما سازمان مجاهدین چه سودی برد و چه هدفی داشت؟ آری! سازمان مجاهدین نیز هدفش این بود که در آینده صدای سبحانی ها را آلوده نشان دهد.
در ضمن در سایت اینترنتی مجاهدین خلق ، طبق معمول حربه هر که با ما نیست بر ماست را بکار برده و همانطور که دیده می شود به آقای سبحانی و افراد حاضر از اتحادیه اروپا در آن جلسه را مورد توهین و اهانت قرار داده است.
از نظر مجاهدین اگر بعضی افراد پارلمان اروپا از مریم رجوی دعوت بعمل آورند خوب است و قابل تقدیر. ولی اگر بعضی از افراد از همین پارلمان اروپا از مخالفین دعوت بعمل آورند بد و ناپسند است.
یا مثلاً : اگر دیده بان حقوق بشر مجاهدین را محکوم به نقض حقوق بشر می کنند مزدور رژیم آخوندی است و اگر همین دیده بان حقوق بشر رژیم جمهوری اسلامی را محکوم کند باید مورد تحسین و تقدیر قرار داد. کار مجاهدین خلق همیشه به همین منوال پیش می رفته و می رود، یعنی یک بام و دو هوا.
و در آخر، من به عنوان یک فرد جداشده از مجاهدین خلق، از خانم آنگلا بیر و همکارانشان که این دعوت را از دوستانمان بعمل آورده و باعث روشنگری بیشتر در مورد ماهیت مجاهدین گردیدند، کمال تشکر را دارم.

بتول ملکی ، چهارم مارس 2007

خروج از نسخه موبایل