سازمان ضد بشری مجاهدین خواهرانم را آزاد کند

” خانواده ” همچنان کانون گرمی برای تمامی انسانهای آزاده می باشد و این تشکل عظیم در تمامی مراحل رشد و پیشرفت انسانها همچنان یار و یاور آنها می باشد. ولی متاسفانه در عصری که تکنولوژی حرف اول و اخر را جاری و ساری می نماید ، سران منسوخ و غار نشین رجوی بر طبل جهالت خود کوبیده و این کانون بزرگ را منشاء فساد معرفی می نماید و دلیل آن نیز حضور خانواده در تمامی مراحل حمایتی از فرزندانی ست که در سیاه چاله های رجوی گرفتار شده اند. و برای آزادی تک تک این اسیران با تمام قدرت در برابر ظلم رجوی ها ایستاده اند .

امروز با یکی از خانواده های دردمندی که دو تا از خواهرانش در فرقه ضاله رجوی گرفتار می باشند تماس تلفنی گرفتم و با برادر مهربانی که سالیان زیادی برای آزادی خواهرانش با فریب و نیرنگهای رجوی مبارزه میکند صحبت نمودم . وی کسی نبود جز حاج آقا ترابی که از انسانهای بسیار شریف و پاک روزگار می باشد و به کار کشاورزی و باغداری مشغول هست .

پس از احوالپرسی به ایشان گفتم ان شالله کی بازنشسته می شوید؟ حاج آقا در جواب گفت وقتی که بتوانم خواهرانم معصومه و مریم بانو ترابی را از چنگال فرقه رجوی نجات بدهم و آنها را به زندگی آزادی که دیگر اسارتی در آن نباشد برگردانم و به همین امید دارم زندگی می کنم .

وی در ادامه در مورد آخرین وضعیت خواهرانش سئوال نمود که گفتم سران فرقه رجوی بعد از آنکه به آلبانی اخراج شدند و تعداد زیادی از افراد ناراضی از آنها جدا شدند ، دوباره همان فریب ذهنی و فشارهای روانی بر روی افراد رو در آنجا نیز پیاده نمود و با برپا نمودن اردوگاهی در اطراف تیرانا عملا اقدام به زندانی نمودن عناصر فرتوت خود کرد تا بتواند از جدا شدن افراد که روز به روز بر تعداد آنها افزوده می شد جلوگیری نماید. البته هستند افرادی که هنوز هم با وجود تمام حصارهای فیزیکی و ذهنی سران فرقه رجوی از آنها جدا شده و به دنیای آزاد می رسند. ان شالله بزودی شاهد رهایی خواهران شما نیز خواهیم بود .

آقای ترابی در مورد برگزاری دادگاه جدا شده های فرقه رجوی بر علیه سران مفلوک فرقه سئوال نمود که گفتم این دادگاه فعلا توسط افراد جدا شده از سازمان ضد بشری مجاهدین بر علیه سران آن تشکیل شده است. که این شکوائیه به دادگاه لاهه نیز ارسال شده و در آنجا پیگیری می شود . ایشان گفت: من نیز بعنوان خانواده آسیب دیده از این فرقه شیطانی می خواهم شکایت کنم و همچنین به طور کامل از شکایتی که توسط افراد جدا شده انجام شده نیز حمایت کامل خودم و خانواده ام را اعلام میکنم و حاضرم بخاطر خواهرانم در هر دادگاهی که بر علیه سران فرقه رجوی تشکیل می شود حاضر شوم و شهادت بدهم که چگونه سران فرقه رجوی آنها را با نیرنگ و فریب گرفتار هوی و هوس خودشان نموده اند .

همچنین آقای ترابی در مورد برادرش قربان که در دهه هفتاد زیر شکنجه سران سازمان ضد بشری مجاهدین جان باخته بود صحبت کرد و گفت سران فرقه رجوی برادرم را در حالی بقتل رساندند که محمدرضا پسرش هنوز خردسال بود و خواهرانم نیز همانند او شکنجه شده بودند و خانواده ترابی هیچ وقت از خون قربان نخواهند گذشت و شکایت ما علاوه بر خواهرانم در مورد قتل برادرم قربان نیز خواهد بود. به او گفتم که ان شالله حتما همینطور خواهد شد و بزودی سرکرده مفلوک و شیطان صفت فرقه رجوی و تمام سران خائن آن پاسخگوی اعمال ننگین و شیطانی خودشان خواهند بود .
از وی تشکر نموده و با آرزوی سلامتی و تندرستی برای او و خانواده اش تماس را به پایان رساندم .

خروج از نسخه موبایل