اسماعیل شهسوار از افرادی هست که در اوایل انقلاب گرفتار دستگاه مغزشویی سران سازمان ضد انسانی مجاهدین خلق شد و با وجود داشتن دختری کوچک، بدنبال هوچی گری های سران فرقه راهی عراق شد و دختر کوچک و مادرش را تنها گذاشت و همسر مهربانش با رنج و مشقت فراوان توانست دخترش را بزرگ نموده و او را به خانه بخت بفرستد. ما حصل ازدواج دختر اسماعیل، فرزندانی شیرین و مهربان هستند. اکنون خانواده اسماعیل با توجه به رفتارهای غیر انسانی سران سازمان در خصوص عناصر خود و خانواده آنها ، در پی یافتن راهی برای برقراری ارتباط با اسماعیل هستند تا بتوانند از وضعیت روحی و جسمی او اطلاعی کسب نمایند.
داماد ایشان که در واقع برادرزاده اسماعیل نیز می باشد با دفتر انجمن نجات تماس گرفته و در مورد وضعیت او سئوال نمود.
آقای شهسوار ( داماده خانواده اسماعیل ) انسان بسیار فهمیده و مهربانی می باشد و بدلیل نگرانی و ناراحتی همسرش که تاکنون نتوانسته با توجه به پیگیری های فراوان از پدرش خبری کسب نماید ، با دفتر انجمن نجات تماس تلفنی برقرار کرد و در مورد وضعیت سازمان و عناصر آن سئوال نمود و اینکه چگونه میشود به کشور آلبانی برای ملاقات با اسماعیل رفت ؟
در پاسخ ایشان گفتم که متاسفانه سران سازمان ضد انسانی مجاهدین که تحت حمایت همه جانبه حامیان تروریستی خود می باشند، توانستند دولتمردان آلبانیایی را با خرج نمودن دلارهای زیاد مزدور خود نمایند و آنها به خانواده های واقعی عناصر سازمان اجازه ورود به آلبانی برای ملاقات با فرزندانشان را نمی دهند که در واقع این عمل غیر انسانی آنها متاسفانه از طرف هیچ نهاد بین المللی نظارت نمی شود .
آقای شهسوار در ادامه گفت: میخواهم به آقا اسماعیل پیامی بدهم. او خطاب به اسماعیل شهسوار گفت: آقا اسماعیل فک کنم یادت باشه ترشی آش خمیری ملوک خانم رو، زیاد خوردی و هنوز هم مزه اش تو ذهنت باشه .آقا اسماعیل می خوام بگم که دخترتون خیلی نگران وضعیت جسمی و روحی شما هست و ما امیدواریم شما بتوانید به هر طریق ممکن با خانواده خودتون تماس بگیرید تا ما را از نگرانی نجات بدید .
وی در پایان گفت: من متاسفم که در عصر ارتباطات و دورانی که بسیاری از کشورها ادعای دموکراسی و برابری حقوق اولیه انسانها را دارند، هنوز در آلبانی تعدادی هستند که از همان حقوق اولیه ساده انسانی برخوردار نیستند و نمیتوانند با وجود این همه وسایل ارتباط جمعی با خانواده خود حتی یک تماس ساده و خانوادگی داشته باشند و در این بین باشند سرانی که از عملکرد غیر انسانی خود در برابر انسانهایی که بدور از جامعه نگه داشته اند به منافع خود میاندیشند و تعدادی از انسانها را گروگان بگیرند .
در پایان تماس از وی تشکر نمودم و گفتم ان شالله آقای اسماعیل شهسوار پیام شما را بتواند بخواند و در اولین فرصت ممکن با خانواده اش تماس برقرار کند.
