فریاد آی دزد آی دزد رجوی و فرقه اش برای چیست؟!

در هر جایی اگر کسی متهم به کاری یا عملی خلاف می شود، اولا تا وقتی این شخص دلایلی دال بر غلط بودن این ادعا مطرح نکند این اتهام بر او می ماند و البته گذر زمان هم حقایق را بیشتر روشن کرده و این اتهام یا کمرنگ و یا پررنگ تر خواهد شد.
نکته منطقی که مرسوم است و همگان هم قبول دارند اینکه اگر شخصی مورد اتهام مشخصی واقع می شود فردی که قرار است خود را از آن مبرا کند روی همان موضوع دلیل و برهان می آورد و یا شواهدی را مطرح می کند که موضوع مثلا چگونه بوده و اگر توانست حتی کمی از مدارک را خنثی کند. بعد از این شخص اتهام زننده است که زیر ضرب افکار عمومی می رود. البته در همه جا قاعده بر این منوال است.

اما بعضی از افراد یا جماعات یک شیوه ضد شیوه را بکار می گیرند و افکار عمومی که همیشه قضاوت درست را خواهند کرد برایشان مهم نیست.
حکایت فردی است که دزدی کرده بود وقتی دید که جماعتی در پس او میدوند و قصد گرفتن او را دارند بانگ بر می آورند آی دزد و وقتی دید امکان فرار برایش مقدور نیست، ازآنجا که آدم متقلب و در فریب کاری هم استاد بود او هم درحالیکه می دوید مثل آنان که درقفایش بودند بانگ برآورد ای دزد و مدام این را تکرار می کرد و کسانی که تازه وارد این معرکه می شدند به شبهه می افتادند که موضوع چیست و شاید به این ترتیب از معرکه دررفت.

حکایت رجوی و اذنابش هم همین است. اگر چه تمام ماجرا برای آنان که دستی در مسائل دارند و یا اندکی اهل منطق و اهل دقت هستند روشن است؛ اما خب همیشه تعدادی هستند که نمی خواهند واقعیت روشن شود و به نفع آنان نیست و فرقه رجوی هم که همین را می خواهد بیشتر آب را گل آلود می کند. این شیوه را رجوی کاملا ازبراست و تا حالاهم با این شیوه پیش رفته است. آب را گل آلود می کند؛ تهدید می کند؛ بازهم نشد تطمیع و با پول و رشوه به این و آن،سیاه لشکرجمع می کند و طرف را می ترساند و در نهایت دست به جنگ روانی و تخریب شخص می زند. در دنیا هم کم نیستند افرادی که برای پول حاضرند واقعیت ها را قلب کنند و فرقه هم که پول خوب می دهد.

کسی که اینقدر قوی است چرا شما بارها گفته اید واعلام کرده و اعضای خود را هم با آن فریب می دهید که این حکومت در سراشیب سرنگونی است و از درون پوسیده وفقط باید کسی باشد ضربه نهایی را به آن بزند و از این قبیل ادعاهای صدمن یک غاز؟
واقعیت این است رجوی چون تحمل هیچ انتقادی را ندارد و شهامت پذیرفتن گنده کاریهایش را ندارد این حرف پوچ را اختراع کرده است که با آن دهان منتقدین را بنندد.
کلام ممنوع، انتقاد ممنوع !!!

شیوه دیگری که رجوی از آن سود برده وناجوانمرانه از زیر بار عواقب اعمالش در می رود اینست که تا کسی حرفی می زند او را به قول خودش رژیم مالی می کند و این شیوه ناجوانمرانه را هم بخورد اطرافیانش می دهد. ساده لوحان باور می کنند وآنان هم که نفعشان دراین است به آن دامن می زنند. با این شیوه اصل ماجرا که دزدی بود و جرمی که اتفاق می افتد کنار می رود ویا در درجه بعدی اهمیت قرار می گیرد.

اصلا گیرم خود رژیم به شما اتهامی می زند آیا اصل این نیست که برای مردم که همیشه صاحبان اصلی حق هستند روشن کنید که این اتفاق افتاده است یا نه ؟
مگر قاضی اول و آخر مسایل هر کشوری خود مردم نیستند ؟ آیا شما این حق را برای مردم قائل نیستید که بدانند که قضیه چه بود وچگونه بود؟

پس بااین استدلال که خودتان به آن متوسل می شوید همه حرفهای شما هم دروغ است! چرا که خودتان می گویید که دشمن رژیم هستید و حرف دشمن اعتبار ندارد. بگذریم که همه آنهایی که حتی مدت کوتاهی با شما دمخور بوده اند خوب می دانند که دشمنی شما با رژیم اصلا برای احقاق حق مرد م واین قبیل شعارهایی که می دهید نیست و برای همین هم افرادی که به نیات شما پی می برند از شما فاصله می گیرند و حتی بچه های خودتان می گفنتد و آنهایی که توانسته اند هم علنی گفته اند که شما را قبول ندارند و شما دروغکو و… هستید!

حالا به فرقه شما اتهامی وارد شده! بحث اینست که این حرف و یا اتهام درست است یانه ؟
همه جا وقتی کسی به کسی اتهامی می زند بحث و مرافعه به دادگاه می رود وصحت وسقم ودروغ و کذب آن معلوم می شود و قاضی اول نمی گوید که حالا چون اتهام زنند فلان عیب را دارد من حرفش را نمی پذیرم و روی خود اتهام متمرکز می شود و دنبال سند و مدارک است. اگر معلوم شد که اتهام کذب بوده است فرد اتهام زننده جریمه ویا مجازات می شود.
البته خود رجوی مدعی است که قانون می داند اما حالا به نفعش نیست.
در مسائل سیاسی و اجتماعی هم بهترین داور وقاضی مردم هستند اگر البته رجوی که خود را صاحب زمین وحق مطلق می داند قبول داشته باشد!

یک نوجوان که من می شناسم و کودکی او را در اشرف بیاد دارم حرف زده و خبرنگاری فقط حرفهای او را منعکس کرده است. حالا به همان شیوه همیشگی خودتان و ناجوانمرانه به پروپای خبر نگار پیچیده اید که اصل داستان فراموش شود.
اینکه این مرد در سن کم به قرارگاه شما اعزام شده است درست است یانه؟
البته که شما در حاشا و انکار دست شیطان را هم از پشت بسته اید ولی عکسهای این فرد وکسان دیگر که داستانی مشابه داشته اند موجود است. این را چه می گوئید؟

اگر دروغ است پس هنگ به قول خودتان پارسیان چه بود؟
(دراین هنگ حتی افرادی بودند که آنقدر کم سن وسال بودند که ترحم و دلسوزی همه را برمی انگیخت.)
در این مثلاهنگ، شما به این بچه ها چه آموزش می دادید؟
این ها همه مستند و عکس و حتی فیلم آنها موجود است! چه می گویید؟
آن زمان شما حامی داشتید و زیر چتر حمایت آنها کلی هم به اینکارتان افتخارکردید و آن را دربوق وکرنا می کردید وحالا که آن فریب و تزویر فروریخته چرا از آن حاشا می کنید؟
یعنی شما فکر نمی کردید که روزی یقه تان گیر می افتد؟
دیوار دروغ کوتاه و سست است و خیلی زود آن طرف این دیوار لومی رود واین دیوار از بن فرو می ریزد.
حالا دیوار دروغ شما فروریخته است.باش تا بیش از این رسوا شوید.
چوب خدا صدا نداره اگه بزنه جواب نداره!

رحمان محمدیان، تیرانا

خروج از نسخه موبایل