فاضل فرهادی: سلام آقای بصری. وقت به خیر. این روزها خبر درگذشت نورمراد کله جویی را همگی شنیدیم. علاوه بر این دوباره پیام های تسلیت و تعریف و تمجیدهای نمایشی مریم رجوی را مشاهده کردیم. لطفا نظر و تحلیل شما در این مورد و موارد مشابه چیست؟
فواد بصری: با سلام خدمت دوست و همراه همیشگی. قبل از شروع صحبت، به نوبه خودم درگذشت آقای کله جویی را به خانواده و دوستان ایشان تسلیت عرض می کنم. همانطور که می دانید نورمراد از جمله اسیران جنگ ایران و عراق بود که توسط دولت وقت عراق در اختیار مجاهدین قرار گرفت. همان زمان هم سن و سالی از او گذشته بود و مرد ساده ای بود. با این حال این مسئله باعث نمی شد که در رفتار با او کمی ملاحظه سنش را بکنند. خبر فوت نورمراد مرا متاثر کرد. گرچه از بابتی با خود گفتم که بالاخره از این مناسبات جهنمی راحت شد. حس دوگانه ای است.
همه کسانی که به نوعی درگیر موضوعات مربوط به مجاهدین خلق هستند، به خوبی واقفند و شاید نیازی به گفتن نباشد که سازمان از مرده و زنده افراد حداکثر استفاده و یا بهتر بگویم سوءاستفاده را می کند. و مرگ نورمراد به عنوان نمونه ای از این رفتار ظالمانه ی سازمان ، ما را به یاد افراد بسیاری می اندازد که به همین شکل مورد سوءاستفاده و بهره برداری رجوی ها قرار گرفتند و در نهایت جان باختند.
نورمراد سنش بالا بود و مشکلات کمردرد و پادرد داشت، با این حال مثل بقیه نیروها که نباید ساعت بیکاری داشته باشند او را به کار باغبانی گمارده بودند. نشستها را هم که باید حتما شرکت می کرد تا مبادا ذهنش به سمت خانواده و زندگی عادی متمایل شود. تمام سالهایی که در سازمان بود جز فشار روحی و جسمی چیزی نصیب نورمراد نبود. بعد از مرگش اما شده قهرمان و اسوه مقاومت و ..! حالا شده لر غیور! می خواهم از همین جا به مریم رجوی بگویم خانم نامحترم مردم غیور لرستان فهمیده تر از آن هستند که گول نمایش ها و حرفهای توخالی شما را بخورند. شما جز خودت برای هیچ کس اهمیت و ارزش قائل نبوده و نیستی.
فاضل فرهادی: با تشکر از شما آقای بصری از دیدار با شما خوشحال شدم .
فواد بصری: من هم همینطور، موفق باشید.