آقای رجوی چه شد ثمره آن همه خون و خونریزی؟

جنایتی که رهبری سازمان در 19 فروردین 90 مرتکب شد

سابقه رهبری سازمان مجاهدین خلق در به کشتن دادن اعضای خود، سابقه طولانی و بسیار مستند و مستدلی می باشد. این سابقه از روزهای زندان در زمان طاغوت شروع شده و تا به امروز ادامه دارد. سالهای اولیه دهه 50 و زمان حکومت ستمشاهی که بنیان گذاران سازمان در دام ساواک افتاده و همگی به زندان افتادند، در فاصله کوتاهی همه آنان به استثنای مسعود رجوی اعدام شدند. چند سال بعد از پیروز انقلاب و آغاز مبارزه مسلحانه توسط سازمان مجاهدین خلق، مسعود رجوی مخفیانه به پاریس گریخته و شخص دوم سازمان و به نوعی رقیب رجوی (موسی خیابانی) در دام سپاه پاسداران افتاده و کشته می شود، در حالیکه رجوی جان سالم بدر می برد. سالها بعد در عملیات انتحاری موسوم به فروغ هزاران نفر از اعضا و کادرهای اصلی و باسابقه سازمان کشته می شوند تا رجوی جان سالم بدر ببرد.

تا اینکه به جریان 19 فروردین سال 90 رسیدیم، در حالیکه صدام حامی بزرگ مجاهدین سقوط کرده واعدام شده است، مجاهدین خلق توسط نیروهای غربی خلع سلاح شده و مردم عراق تشنه انتقام از حزب بعث و مجاهدین به خاطر کشتار و سرکوب فرزندان خود می باشند و در حالیکه رهبری مجاهدین مجدداً و طبق عادت همیشگی صحنه جنگ را خالی کرده و به فرانسه گریخته است، پیام می دهد که خاک پادگان اشرف مربوط به مجاهدین است و حتی نباید هلی کوپترها و هواپیماهای عراقی از آسمان آن عبور کنند و در صورت عبور تجاوز محسوب می شود، حرفی که واقعاً مرغ پخته را به خنده وا می دارد!.

گروهی تروریستی که دست در خوف مردمی دارد، در میان همان مردم و در خانه آنان ادعای مالکیت داشته و خود را صاحبخانه می داند.

رهبری مجاهدین تأکید می کند که مجاهدین به هیچ وجه اشرف را تخلیه نخواهند کرد و پادگان اشرف یا شهر اشرف دژی رسوخ ناپذیر است. با همین شعارها افراد را تحریک کرده و دیواری گوشتی از بدن های آنان می سازد تا ناآگاهانه توسط قوای پلیس عراقی کشته شوند و در پایان هم بعد از مدتی اشرف را با همه سرمایه هایش دو دستی تقدیم دولت عراق می کنند.

سالهاست این سؤال همواره بی پاسخ از مجاهدین و رهبری آنان پرسیده می شود، که چه شد ثمره آن همه خون و خونریزی؟ چه شد آن شعارهای سرنگونی که امروز وقیحانه می گوئید کاری از دست ما ساخته نیست و زمان سرنگونی را ما تعیین نمی کنیم؟ آیا با آن همه کشتار که در اشرف به راه انداختید توانستید اشرف را حفظ کنید؟!

ولی متأسفانه رهبری سازمان مجاهدین به هیچ کس پاسخگو نیست و بیم آن می رود همین تعداد افرادی که در عضویت آن سازمان هستند را نیز، مانند همه آن کشتارهای بی فرجام در فروغ، مروارید، اشرف و… قربانی خودکامگی و قدرت طلبی خود کرده و خانواده ها را در حسرت دیدار فرزندانشان ناکام گذاشته و این افراد باقی مانده در کمپ لیبرتی و آلبانی نیز هیزم تنور جنگ طلبی رجوی شوند.

سازمان مجاهدین خلق(خائنان پلید) (blog.ir)

خروج از نسخه موبایل