نامه امیر محمد زارعی به عمویش یدالله زارعی در اردوگاه آلبانی مجاهدین خلق

من امیر محمد زارعی برادر زاده یدالله زارعی از اسیران اردوگاه مجاهدین خلق در آلبانی هستم. ما سالهاست که چشم به راه عموی عزیزمان هستیم. من واقعاً نمی دانم که این رهبران سازمان مجاهدین خلق چطور می توانند این قدر بی رحمانه افراد را از خانواده هایشان جدا کنند. چطور می توانند اعضای خانواده را از دیدار هم محروم کنند!

اینها چطور دم از آزادی می زنند؟ چه جوابی برای خانواده ها دارند؟ در پیشگاه خدا چه جوابی دارند؟

ما خانواده یدالله زارعی از نهادهای حقوق بشری و انجمن نجات خواهشمندیم برای ارتباط و دیدار با یدالله زارعی به ما کمک کنند. این یک وظیفه انسانی و بشر دوستانه است. پیشاپیش از بذل عنایت و یاری شما بی نهایت سپاسگزارم.

چند کلامی هم با عمویم حرف دارم. لطفا منتشر کنید شاید یک جوری به دستش برسد:

عمو جان بیشتر اعضای خانواده با حسرت دیدارت ، چشم از دنیا فرو بستند. حالا ما مانده ایم و یک عکس از تو. عمویی که ندیدیمش اما خاطرش برایم عزیز است. عمو جان لطفاً خودت را نجات بده. مطئننم که ما را و خانواده ات را فراموش نکرده ای. باور کن که هنوز هم فرصت هست. همیشه برای تغییر فرصت هست. به این اسارت طولانی پایان بده. بیشتر فکر کن، به خودت، به آینده، به خانواده.

چشم به راهت هستیم.

امیر محمد زارعی

خروج از نسخه موبایل