گفتگو با آقای غلامرضا شیردم عضو سابق فرقه مجاهدین – قسمت چهارم

آرش رضایی: آقای غلامرضا شیردم، کی وارد ارتش به اصطلاح آزادیبخش شدید؟

غلامرضا شیردم: اواخر سال 81.

آرش رضایی: سازمان مدعی است ارتش آزادیبخش مناسباتی بر اساس الگوهای ارتش های انقلابی و رهائیبخش طرح ریزی کرده است که بی بدیل و منحصر به فرد است. اما همه ما به خوبی واقفیم بر اساس ادعاها و مدارک ارائه شده به وسیله ی کارشناسان و تحلیل گران پنتاگون و نیز نهادهای حقوق بشری مستقل بین المللی همچون دیده بان حقوق بشر، سازمان مجاهدین در قرارگاه اشرف به آزار و شکنجه نیروهای خود پرداخته است و نیروهای منتقد و معترض خود را که نسبت به خط مشی تروریستی و ستیزه جویانه و نیز مناسبات فاشیستی حاکم بر قرارگاه اشرف اعتراضات و یا انتقاداتی داشتند بشدت تحت فشار و آزار قرار داده و تعدادی از نیروهای خود را نیز در دوران چک امنیتی تحت شکنجه به قتل رساند. در این باره شما چه نظری دارید؟

غلامرضا شیردم: آقای رضایی شما خودت که از همان روزهای پیروزی انقلاب در متن مناسباات اینها قرار داشتی و به خوبی می دانی سازمان در روش های تبلیغی و دادن شعارهای فریبنده مهارت زیادی دارد. سازمان همیشه ادعا داشت تشکیلات مجاهدین برترین سازمان در دنیا از نظر رعایت حقوق انسانهاست. و سعی داشت این ادعای دروغ را به همه جهانیان القاء کند اما آن چیزی که من در عراق و در درون قرارگاه اشرف مشاهده کردم کاملا بر عکس شعارها و ادعاهای دروغ رهبران مجاهدین و شخص مریم و مسعود رجوی بود.جمع بندی من در رابطه با سازمان مجاهدین و ماهیت آن این است که سازمان مجاهدین بعد از سال هزارو سیصد و شصت مبارزه نکرده است و نمی توان از آن به عنوان گروه مبارز و یا ارتش رهائیبخش! یاد کرد. بلکه مشخص است سازمان از دهه شصت به بعد مبدل به سازمانی مزدور برای دولت عراق شد. و نیز بر خلاف شعارهای حقوق بشری سازمان مجاهدین در درون قرارگاه اشرف، رجوی یک حکومت دیکتاتوری برای خودش درست کرده بود و افراد سازمان را که نمی خواستند کورکورانه از دستورات او تبعیت کنند مورد شدیدترین فشارهای جسمی و روانی قرار می داد. این موضوع را همه نیروهای مستقر در قرارگاه اشرف می دانند. زیرا سالها اذیت و آزار افراد را با چشمان خود مشاهده کرده اند. آیا سازمانی که حتی به نفرات خودش رحم نکند می توان به آن گفت سازمان انقلابی؟ سازمانی که همه چیزش برپایه زور باشد از مناسبات داخل سازمان بگیر تا مسائل ایدئولوژیک، آیا می توان گفت که سازمانی آزادیبخش است و برای آزادی انسانها مبارزه می کند؟ برای مثال اگر مجاهدین واقعاً یک سازمان انقلابی و آزادی خواه هستند چرا همه چیز را به زور به افراد خود تحمیل می کنند؟ مثال همین جریان انقلاب ایدئولوژیک، من خیلی ها را سراغ داشتم که انقلاب ایدئولوژیک را قبول نداشتند نمی خواستند همسران خودشان را طلاق بدهند و یا از فرزندان خود جدا شوند. ولی از ترس فشار و آزار، به دروغ وانمود می کردند انقلاب ایدئولوژیک را قبول دارند و به رهبری عقیدتی مسعود و مریم معتقدند.

یا اینکه نشست غسل هفتگی را قبول نداشتند ولی به اجبار در آن شرکت می کردند و تحت فشار به دوستان خود دشنام می دادند و خودشان را به بدترین شکل در جمع و به ناچار تحقیر و خوار می نمودند و مسائل دیگر.

من از مسئولین سازمان یک سئوال دارم و نه انتقاد، چون می دانم آنان ظرفیت انتقاد را ندارند. سوال این است: آیا مسئولین سازمان می توانند توضیح دهند که کدام سازمان یا گروه انقلابی به زور افراد و نیروهای خودش را برای مبارزه کردن تحت فشار قرار می دهد؟ اصلا در یک سازمان انقلابی زور معنا دارد؟

بخاطر همین است که می گویم مجاهدین یک سازمان انقلابی نیست شما سازمانی به من نشان بدهید که افراد خودش را مورد ضرب و شتم وحشیانه در جمع و یا به صورت انفرادی قرار دهد و با زور آنها را برای مبارزه نمودن در تشکیلات خود نگاه دارد؟ من، بارها درخواست انصراف دادم و خواهان جدایی از سازمان و خروج از قرارگاه اشرف شدم ولی همیشه مسئولین سازمان به زور متوسل می شدند و مرا وادار می کردند که درقرارگاه اشرف بمانم چون هیچ حرف منطقی برای گفتن نداشتند.

سازمانی که در مناسبات آن زور، شکنجه، کتک کاری، بد و بیراه گفتن، فحش های رکیک دادن و غیره باشد آیا می توان به آن گفت سازمان انقلابی؟ من به این سازمان می گویم سازمان ضد حقوق بشری، ضد آزادی، ضد انقلابی، سازمانی که فقط و فقط خودش را قبول دارد و به عقاید هیچ گروه یا حزب سیاسی و انقلابی احترام نمی گذارد حتی به عقاید افراد و نیروهای با سابقه ی خودش هم احترام نمی گذارد.

پس اسم این سازمان را باید گذاشت، سازمان ضد بشری و فاشیستی. باور کنید کلمه ای بهتر از این به ذهنم نیامد.

چطور ممکن است مسئولین سازمان به افراد خودشان فحش های رکیک بدهند، فحش خواهر و مادر، فحش زن و بچه و دشنام هایی که من شرم دارم در اینجا مطرح کنم و در عین حال از مبارزه برای آزادی و دفاع از حقوق انسانها دم بزنند. آیا می توان گفت این رفتار ضد اخلاقی مسئولین سازمان منطبق با اعلامیه جهانی حقوق بشر است. یا اینکه مسئولین سازمان افراد خودشان را شکنجه کنند. من چندین نفر را سراغ دارم که توسط سازمان شکنجه شدند دست و پاهایشان را شکستند. آخر کجای این سازمان انقلابی و مردمی است تعدادی آدم عقده ای در سازمان مجاهدین جمع شدند و با سرنوشت بچه های مردم بازی می کنند و از ین طریق عقده های خودشان را خالی می کنند و برای کسب قدرت به هر روش غیر دموکراتیک و غیر اخلاقی متوسل می شوند.

تنظیم از آرش رضایی