نماد سایت انجمن نجات

بعد از هر پیام رجوی عده ای از تشکیلات جدا می شدند

مریم و مسعود رجوی

دیکتاتوری حاکم در تشکیلات فرقه ی دست ساز مریم و مسعود رجوی

بعد از سرنگونی صدام و مستقر شدن آمریکایی ها در پادگان اشرف رجوی برای روحیه دادن به ما و حفظ نیرو در پادگان اشرف ما را به پیامهای پوشالی خود بسته بود. چپ و راست پیام می داد. هر موقع پیام می داد دو الی سه نفر اقدام به فرار می کردند. محل نشست ما ثابت بود؛ ساختمان تخصصی. هر زمانی به ما می گفتند نشست دارید می دانستیم محل نشست کجاست سوار خودرو می شدیم و ما را به ساختمان تخصصی می بردند.

یک روز در مقر به ما ابلاغ کردند بعد از ظهر با خواهر مژگان نشست دارید اجازه نمی دادند نفس راحتی بکشیم. همان روز بعد از ظهر با خودرو به ساختمان تخصصی رفتیم در سالن نشسته بودیم مژگان وارد سالن شد به چهره او نگاه می کردیم بهم ریخته بود بی مقدمه رفت سر موضوع اصلی و گفت همه مسئولین سازمان برای آنها سئوال شده چرا وقتی برادر پیام به ما می دهد چند نفر اقدام به فرار می کنند!

در حین صحبت اشک از چشمانش سرازیر می شد با چهره گریان می گفت پیام برادر حکم آیه قران را دارد می دانید یعنی چی . من و هم محفلی هایم نمی توانستیم در سالن نشست بخندیم به بهانه خوردن چای از سالن نشست می زدیم بیرون و بیرون از سالن به مژگان می خندیدیم.

مدتی پیام های رجوی قطع شد احتمالا مسئولین به او رسانده بودند که فعلا پیام نده. رجوی شیاد بود و دروغگو. در پیامهایش می گفت با آمریکاییها وارد مذاکره شدیم قرار شده در آینده نزدیک سلاحهای ما را تحویل دهند و تا سرنگونی از اشرف محافظت کنند. سلاحی باقی نمانده بود که آمریکاییها تحویل دهند. به عینه دیدیم آمریکاییها سلاحهای سبک و سنگین را نابود کردند و سرنگونی در کار نبود. ماهیت رجوی برای نفرات روشن شده بود نفرات اقدام به فرار می کردند و اُردوی رجوی را ترک می کردند.

تا به حال شده رجوی پیامی بدهد و درست از آب در بیاد؟ و یا تحلیلی کند درست باشد. زمانی که در عراق بود رجوی شیپور می زد که اشرف ز جا نجنبد .. اما دیدیم که مثل آب خوردن دولت جدید عراق دُم رجوی را گرفت و بیرون انداخت و از زمانی که از عراق رفته خفه خون گرفته است.

فواد بصری

خروج از نسخه موبایل