نماد سایت انجمن نجات

نشست اعضای انجمن نجات مازندران – قسمت دوم

در قسمت قبل توضیح دادیم که دوستان بازگشته از فرقه رجوی در دورهمی که با هم در جنگل های هیرکانی داشتند به بیان گوشه ای از نقض حقوق بشر در مناسبات سازمان مجاهدین پرداختند و اکنون قصد داریم به سخنان دیگر دوستان بازگشتی اشاره کوتاهی داشته باشیم .
آقای فرحی عنوان داشت یک بار به دستور فرمانده قرار شد نفربر زرهی را به عقب ببرم وقتی با نفربر دیگر برخورد کوچکی داشت فرمانده من که فردی به نام یدالله بود با من برخورد تندی کرد و به صورتم سیلی زد که من خیلی ناراحت شدم به جای اینکه مسئولیت کارش را قبول کند اینگونه خودش را تخلیه کرد . مورد دیگری که خودم شاهدش بودم در عملیات آفتاب وقتی یکی از نفرات زخمی شد خودم وی را روی دوشم گذاشتم و با خودم به عقب درگیری بردم. در نشست شب یگان چنان برخورد تندی با من کردند و عنوان داشتند چرا آن زخمی را به عقب بردی؟ این جمله برای خودم تعجب داشت! او همرزم من بود و باید به او کمک می کردم ولی متاسفانه این گونه برخوردها من را مجاب کرد که دیگر ماندن در تشکیلاتی که حتی به اعضای خودش رحم نمی کند جای من نیست و از سازمان جدا شدم .

در میان حرفهای دوستان بازگشته آقای عبدالله افغان به نکته بسیار مهمی اشاره نمود. او عنوان داشت سال 76 گشت اطراف اشرف بودم در پشت خاکریزهای امداد متوجه شدم یک نفر دراز کشیده و چهار نفر که دو نفر از آنها را می شناختم ولی قصد افشای نامشان را در این مطلب نداریم به زد و خورد مشغول بودند. زن مسئولی که بالای این زد و خورد بود به نفراتش انگیزه بیشتر زدن می داد و مداوم عنوان می کرد بزنید و او را بکشید. دیدن این صحنه برایم قابل فهم نبود و به ذهنم زد که این چه سازمانی است که این گونه نفراتش را مورد ضرب و شتم قرار می دهد .

دورهمی اعضای انجمن نجات استان مازندران

آقای مجید قرائتی عنوان داشت من در سال 66 وارد مناسبات سازمان شدم یادم می آید اوایل تابستان بود ما را برای آموزش به پایگاهی نزدیک شهر قرنه که در جنوب عراق قرار داشت بردند بعد از مدتی یک شب متوجه شدم فردی که اهل تهران بود مورد ضرب و شتم قرار گرفت وقتی علت را سئوال کردم عنوان کردند با خانمی حرف می زد. چنان بلایی بر سرش آوردند که فرد مزبور دیوانه شد و فکر می کنم جانش را از دست داد. آری وقتی مریم قجر دم از حقوق بشر می زند بهتر است به نقض حقوق بشری که در سازمانش انجام گرفته نیز اشاره کند. ما نفرات بازگشتی خوب درک می کنیم که کلمه نقض حقوق بشر از دهان کثیف مریم قجر بیرون می آید دروغی بیش نیست و هیچ خریداری ندارد .

مسئول انجمن نجات عنوان داشت نکاتی که دوستان درباره نقض حقوق بشر در مناسبات سازمان اشاره کردند همگی درست است و می توان ساعتها در موردش حرف زد اما چیزی که نمود بیرونی دارد مریم قجر با کارت حقوق بشر سعی می کند خودش را مدافع حقوق بشر جا بزند و لابی های غربی خود را گول بزند ولی این مسئله برای مردم ایران رو شده است. چون علاوه بر نقض حقوق بشر به اقدامات تروریستی علیه شهروندان ایران هم دست زده است همانگونه که خبر دارید در انجام سیاست ضد ایرانی خود همسو با صهیونیست های اسرائیلی شده تا بتواند خودش را سرپا نگهدارد ولی دور نیست روزی که همه حقایق ضد بشری شان برای همه رو شود که چه جنایت کارانی هستند .

در انتها ضمن تشکر از دوستان بازگشتی برای شرکت در نشست و دورهمی انجمن نجات استان این قول به آنان داده شد که باز هم به کوری چشم رجوی همدیگر را ملاقات کرده تا به اعضای سازمان این پیام را بدهیم زندگی زیباست و بیهوده عمرشان را تلف نکنند و خانواده هایشان چشم انتظار دیدار با آنان هستند. بعد از نشست با صرف نهار و گفتن خاطره و گردش در جنگل و لذت بردن از زیبایی های جنگل هیرکانی به سوی ساری حرکت نمودیم.

پایان

خروج از نسخه موبایل