تصمیم برای سرنوشت مجاهدین

هنگامی که دولت بوش به عراق حمله کرد، مشکلات زیادی را از این کشور به ارث برد، از جمله سازمان تروریستی ایرانی که از سوی صدام حسین حمایت مالی و نظامی شده بود به نام مجاهدین خلق. هر چند که دولت بوش در میانه جنگ خود با تروریسم بود، اما در سال 2003 حفاظت از مبارزان این سازمان را به عهده گرفت و آن ها را در پادگانی که صدام به گروه داده بود ـ کمپ اشرف در شمال بغداد ـ مستقر کرد.

از آن زمان سرنوشت این گروه، که از سوی وزارت امور خارجه امریکا در فهرست تروریستی قرار گرفته است، مبهم مانده است. از آنجا که این گروه مورد تنفر مردم عراق است، به دلیل همکاری هایش در جنایات صدام علیه مردم عراق، حکومت بغداد در پی اخراج آن ها است. آیا هیچ کشوری هم مایل به گرفتن آن ها نیست؟

با وجود این که حکومت ایران می خواهد که رهبران گروه را در ایران محاکمه کند، اما به نظر می رسد کمتر علاقمند به نفرات نظامی سازمان باشد. کشورهای اروپایی نیز علاقه کمی برای پذیرفتن سه هزار مبارز مسلمان آبدیده نشان می دهند زیرا بیم دارند که آن ها از اروپا به عنوان پایگاه طراحی و اجرای حملات تروریستی آینده شان استفاده کنند.

از سوی دیگر، امریکا با رفتار اولویت بندی خود با سازمانی که در فهرست تروریستی وزارت خارجه است، اصول خود را نقض کرده است. حتی با وجود آنکه رئیس جمهوری بوش خود در سخنرانی اش در سازمان ملل در سپتامبر 2002، از این سازمان به عنوان شاهدی بر پشتیبانی صدام حسین از تروریست های بین المللی یاد کرد.

پرزیدنت بوش گفت: « عراق به پناه دادن و حمایت از سازمان های تروریستی که علیه ایران خشونت می ورزند ادامه می دهد. برای پیچیده تر کردن مسائل، اگر گزارش هایی مبنی بر استفاده امریکا از مجاهدین تروریست برای حملات درون مرزی به ایران صحیح باشد، پس مطمئناً واشنگتن نمی خواهد که این جنگجویان را به دست ایرانی ها بسپارد.

به نظر می رسد که واشنگتن چه این کار را بکند و چه نکند شکست خورده است.

همین اواخر اعضای این سازمان تروریستی مقابل کاخ سفید تظاهرات داشتند چرا که از تصمیم دولت بوش برای تحویل کمپ اشرف به حکومت عراق خشمگین بودند. به عقیده آن ها حکومت نخست وزیر نوری المالکی اعضای مجاهدین خلق را به تهران تحویل خواهد داد و تهران نیز در عوض آن ها را زندانی و اعدام خواهد کرد. هر چند که تقریباً 500 نفر از اعضای مجاهدین تاکنون به ایران بازگشته اند و هیچ گزارشی، از سوی کمیته بین المللی صلیب سرخ که بر بازگشت آن ها نظارت می کند، مبنی بر سوء رفتار مشاهده نشده است، اما فرستادن اعضای نظامی مجاهدین به ایران بر خلاف میلشان، عاری از حس مسئولیت خواهد بود.

از آنجا که مجاهدین ایران به دلیل جنگیدن در جبهه صدام حسین در زمان جنگ ایران ـ عراق شدیداً هراس دارند. از همه مهم تر حکومت ایران به طور سیستماتیک حقوق بشر ژورنالیست ها و همچنین رهبران اتحادیه ها را نقض می کند، چه برسد به تروریست های ضد ایرانی.

به علاوه، بر خلاف اظهارات اعتراض کنندگان مقابل کاخ سفید، موضوع انتخاب میان آزادی در کمپ اشرف و اسارت در ایران نیست.

مجاهدین خلق چنانچه مدافعانش در واشنگتن ادعا می کنند اپوزیسیونی مؤثر در برابر حکومت غیر مردمی ایران نیست بلکه فرقه ای سیاسی ـ مذهبی است که اعضای خود را شستشوی مغزی می دهد، کودکان اعضای مجاهدین را به خانواده های دیگر می سپارد تا والدینشان را از جدا شدن از سازمان باز دارد و بنابر گزارش دیدبان حقوق بشر به وسیله شکنجه کنترل خود بر اعضا را حفظ می کند. بنابر اظهارات جواستورک از سازمان دیدبان حقوق بشــر: « اعضایی که سعی بر جدا شدن از سازمان دارند، بهای سنگینی می پردازند» دست داشتن این سازمان در تروریسم غیر قابل بحث است.در دهه 70 چندین امریکایی را به قتل رسانده است. از تسخیر سفارت امریکا در ایران حمایت کرد و در 1981 نسبت به آیت ا… خمینی خشمگین شدند چون دیپلمات های امریکا را آزاد کردند و معتقد بودند که در عوض باید گروگان ها را اعـــدام می کردند. در دهه 80 پیمانی با صدام حسین بستند و همراه با ارتش وی علیه هموطنان ایرانی خود جنگیدند. سپس در دهه 90، مورد اعتماد ترین نوکر صدام شدند و وظیفه سرکـــوب قیام های کردها و شیعیان عراق علیه دیکتاتور عراقی، به آن ها سپرده شد.

بنابر اظهارات جدا شده ها، اعضای مجاهدین در 11 سپتامبر 2001 در هنگام حملات تروریستی در کمپ اشرف جشن گرفتند.

در سال 2004، مقامات فرانسه به پایگاه مجاهدین در فرانسه یورش بردند و رهبر فرقه مریم رجوی را دستگیر کردند. بلافاصله، اعضای فدایی مجاهدین اعتصاب غذا کردند و چند تن خود را به آتش کشیدند. رفتاری که به سختی می توان از یک گروه اپوزیسیون دمکراتیک انتظار داشت. اما اکثریت ساکنان کمپ اشرف آن قدر که قربانیان این فرقه تروریست هستند، اعضای آن نیستند. خود کمپ یک زندان است. ممکن است که برای مبارزان مجاهدین خلق حفاظتی باشد در برابر عراقی های عادی که در پی انتقام خون بستگانشان که توسط مجاهدین تحت فرمان صدام حسین کشته شدند، اما این زندان اساساً رهبران سازمان تروریستی را قادر کرده است که از جدا شدن اعضا جلوگیری کنند.

به جای آن که بر سر کجا فرستادن تروریست های مجاهدین بحث شود، بهتر است که شرایطی فراهم شود تا اعضای عادی سازمان بتوانند از فرقه جدا شده و انتخابی آزادانه برای آینده خویش داشته باشند. این تنها راه حل انسان دوستانه برای این دو راهی است ـ راه حلی که این گروه تروریست ضد امریکایی را به جای آنکه حفاظت کند، شکست می دهد.

لینک به متن اصلی

خروج از نسخه موبایل