خانم سلمه امیر علی پور: مجاهدین قصد اخاذی از ما را داشتند

در پی تماسهای تلفنی با خانواده امیر علی پور، فرصتی پیش آمد تا با جمعی از بازگشته های استان ملاقاتی با خانم سلمه امیر علی پور داشته باشیم.
خانم علی پور اضافه نمود که در این تماس او کمتر اجازه صحبت می داد ولی به او گفتم که آمدنم به عراق که با مشکلات زیادی همراه بود و یا هر اقدام و همکاری با انجمن نجات فقط و فقط برای نجات تو بود او گوشی را قطع کرد ظاهرا مسئولین به دلیل عدم موفقیت به او اجازه تماس مجدد را نمی دهند و ظاهرا همه این تماسها برای اخاذی بوده است.این ملاقات که با درخواست و هماهنگی قبلی و با حضور همسر و برادرش امیر در منزلشان انجام پذیرفت بسیار صمیمی و گرم بود.
رجوی که تاکنون خانواده های زیادی را متلاشی کرد پدران و مادران زیادی را چشم انتظار و دق مرگ نموده است تلاش دارد تا از آخرین فرصتها و امکانات موجود این افراد برای تحقق اهداف شوم خود استفاده نمایند و با سرکیسه کردن تعدادی از خانواده ها بخشی از هزینه خوش نشینی در اروپا و یا هزینه جراحی پلاستیک چند باره صورت مریم را تهیه نمایند. شگردهای کهنه شده درخواست کمک مالی از خانواده برای درمان عزیزانشان در عراق و یا انتقال آنان به خارج عراق و هزینه تحصیل و یا دروغ های شاخدار جهت ترمیم دفاتر و محیط های کاری تخریب شده افراد در بمباران در بغداد و در نهایت مطالبه سهم الارث افراد از خانواده از شیوه اخاذی آنها می باشد که تاکنون باعث بدبختی خانواده های زیادی شده است و این بار ظاهرا خانواده امیر علی پور سوژه انتخابی رهبران فرقه برای سرکیسه شدن انتخاب شده بود خانم علی پور گفت: خواهرم فخری بعد از سالها بی خبری و تماس، مدتی بود که سعی داشت با خانواده (پدر و مادر پیرم) تماس بگیرد و اندک اندک این تماس به درخواستهایی تبدیل شد و از پدرم سهم الارثش را درخواست کرد تا اینکه پدر پیرم متوجه حقه و کلک او و مسئوولین فرقه شد و به او جواب رد داد و گفته است اگر مطمئن شوم که از رجوی جدا شدی و به زندگی شخصی خودت برگشتی آن وقت سهم الارث کنارگذاشته ات را به تو می دهم تا زندگی کنی و گرنه پول را حرام رجوی و دار و دسته اش نمی کنم.
ناامیدی او از پدرم باعث شد که به طرف من بیاید تا با برقراری رابطه تلفنی به من فشار آورده تا پدر را متقاعد کنم که سهم او را برایش بفرستد عدم توجه به درخواست او اندک اندک او را عصبانی کرد و شروع به اتهام زنی و همکاری خانواده مان با رژیم می کرد او در آخرین تماس که کاملا از دریافت کمک و سهم الارث ناامید شده بود خیلی عصبانی شد و با جیغ و داد می گفت که چرا با انجمن نجات همکاری می کنید چرا اسم تو در سایت انجمن نجات و در لیست درخواست ملاقات و کمک برای آزادی اسرای اشرف از صلیب سرخ می باشد.
خانم علی پور اضافه نمود که در این تماس او کمتر اجازه صحبت می داد ولی به او گفتم که آمدنم به عراق که با مشکلات زیادی همراه بود و یا هر اقدام و همکاری با انجمن نجات فقط و فقط برای نجات تو بود او گوشی را قطع کرد ظاهرا مسئولین به دلیل عدم موفقیت به او اجازه تماس مجدد را نمی دهند و ظاهرا همه این تماسها برای اخاذی بوده است.
در این جلسه چند ساعته که در رابطه با موضوعات مختلف صحبت شده بود یکی از اعضای بازگشته از آخرین موضع گیری فرقه در قبال انتخابات و هم چنین نامه رجوی به سران مجلس خبرگان و پیشنهاد مریم برای بازگشت سازمان به داخل کشور توضیحاتی بیان داشتند که مورد تعجب افراد حاضر جلسه قرار گرفت.
برادرش امیر که قبلا هوادار بوده و مدتی زندانی شده بود با توضیح مختصری از وضعیت فکری و زندگی خود و سایر هواداران سابق سازمان گفت و اظهار داشت آنها با چه انگیزه ای اصرار بر ماندن در عراق را دارند؟ آیا سی سال بی نتیجه گی در عراق بس نیست؟
چرا برادران و خواهران ما را گرفتار و اسیر نگه داشته اند؟
او هم چنین در رابطه با اعتراضات مردمی نسبت به نتیجه انتخابات و موضع ها و پیام های رجوی اظهار داشت آنها از سال 60 به لحاظ سیاسی مرده اند.
در پایان هم خانواده امیر علی پور ضمن قدر دانی از تلاشهای انجمن برای آگاه سازی خانواده ها از آخرین وضعیت افراد قرارگاه اشرف در خواست داشتند تا تلاش جدیدی را برای رهایی و نجات این عزیزان از جهنم رجوی در قرارگاه اشرف از سر گیرند تا خانواده ضمن ملاقات با آنان بتوانند کمک کاری برای تصمیم گیری این اسرای اشرف شوند.

خروج از نسخه موبایل