استقامت خانواده ها؛ طناب دار رجوی پلید

مقاومت قهرمانانه خانواده ها در ورودی درب اشرف سران فرقه را مجبور کرده هر روز ماهیت ضد میهنی خویش را بیش از پیش نمایان سازند و طی ماه های اخیر موضع گیری های سران فرقه به خوبی این را نشان داد که اینان به هیچ وجه دل شان برای خانواده ها و مردم ایران نسوخته است. رجوی به طور مستمر سعی می کند با دشمنان ملت ایران رابطه برقرار کند تا شاید او را در موازنه قدرت به حساب بیاورند. دیگر بر کسی پوشیده نیست که اینان وطن فروشانی هستند که به دنبال قدرت و پول و… هستند. رجوی که دیگر درک درستی از شرایط جامعه و مسائل بین الملی ندارد سعی دارد همه چیز را از فیلتر ذهن کج خود عبور داده و به تحلیل مسائل بپردازد. به چند نمونه از موضع گیری های اخیر سران فرقه توجه نمایید: – محکوم کردن اعدام طارق عزیز در عراق که البته باید گفت وی دوست صمیمی رجوی پلید بود و رجوی جنایت کار از عاقبت آینده خودش می ترسد.
– محکوم کردن بمب گذاری های اخیر بغداد که آن را کار نوری مالکی دانستند.
– سوء استفاده و کار کردن روی اسناد ویکی لیکس و تطهیر نیروهای آمریکایی از جنایتی که در عراق انجام دادند. به طوری که تمام این جنایت های انجام شده توسط نیروهای آمریکایی در عراق را به گردن نیروهای عراقی و دولت نوری مالکی انداختند. باید گفت که اکنون بر اثر مقاومت و استقامت خانواده ها، رجوی به نقطه دیوانگی رسیده است. وی به طور افسار گسیخته و متناوب علیه اینان جو سازی و شانتاژ می کند و به قول معروف شمشیر را از رو بسته است. چرا که می داند اگر ذره ای کوتاه بیاید دیگر از فرقه چیزی باقی نخواهد ماند و خانواده ها بساط تشکیلات او را بر خواهند چید. رجوی پلید بعد از استقرار خانواده ها در مقابل درب اشرف در سال گذشته، سعی کرد اعضای ناآگاه خود را در مقابل خانواده ها قرار دهد و به همین خاطر در تمام نشست ها این گونه وانمود می کند که انگار خانواده ها مشتی مزدور و… هستند و حالا که دشمن با پای خود به این جا آمده، باید با او مقابله کرد. اگر این حرف درست باشد پس چرا ترس از این دارید که مبادا کسی به دیوارهای چند لایه سیم خاردار نزدیک شود و یا کسی با خانواده ها صحبت کند. سران فرقه حتی مجبور شدند برای دوری از صدای خانواده ها، نفرات خود را کوچ اجباری دهند و در جای دیگری از قرارگاه که صدای بلندگو ها به آنان نرسد انتقال دهند. مگر این خانواده ها چه خواسته ای دارند که این گونه رجوی پلید در سوراخ خودش می لرزد و نعره سر می دهد که اصلاً نباید ملاقاتی انجام گیرد. راستی اگر پدر و مادر خودش هم برای ملاقات می آمدند آن ها را مزدور و… می نامید یا نه؟ البته باید گفت برای رجوی جنایت کار فرقی نمی کند. وی به هر کسی که با فرقه نباشد انگ مزدوری و… می زند. وی بویی از عاطفه و محبت نبرده و هر چه که هست کشتن و نفرت و عقده های دوران گذشته و حرص سیری ناپذیر قدرت است. شعار رجوی فریب کار همیشه این بود که در جنگ عراق علیه ایران صلح، طناب دار حکومت ایران خواهد بود. ولی با گذشت زمان اکنون به مرحله ای رسیدیم که استقامت و مقاومت خانواده ها تبدیل به طناب داری شده که هر روز تنگ تر شده و گردن این جنایت کار را می فشارد و روزی هم وی را به سزای جنایاتش می رساند.

خروج از نسخه موبایل