خانواده های اعضاء
- انجمن نجات مازندران
نامه آقای میلاد طوسی بخش به پدر اسیرش در قرارگاه اشرف
من از داشتن بابایی به مهربانی و خوبی تو محروم هستم در حالی که تو زنده ای. بابا آشنایان و دوستانت هر وقت من را می بینند می گویند حیف شد مسعود اسیر شد و آن ها هم جویای این هستند که تو کی می…
-
نامه به محمد مهدی ثابت رستمی از اسیران اشرف
در سال 83 توانستیم حضورا با شما ملاقات کنیم. از ساعت 7 صبح تا 3 بعداز ظهر آنجا جلوی درب اشرف ایستادیم تا بالاخره توانستیم وارد قرارگاه شده و شما را ملاقات کنیم اما مسئولین قرارگاه نگذاشتند بیشتر از نیم ساعت در کنار شما باشیم…
- انجمن نجات گلستان
نامه ای به برادرم مهدی سرایی که بدنبال آرزوهای پوشالی بود
داداشم لطفا بیدار شوید و کمی به افکار جاهلانه آنها که شما را از تمامی حقوق انسانی باز می دارد بیندیشید. بیندیشید که چگونه و چطور می شود از این زندان رهایی یابید، زندانی که نه تنها جسم بلکه روح شما را غارت نموده و…
- انجمن نجات مازندران
نامه به ایوب آستا از اسیران فرقه رجوی
ایوب جان اینجا چشم انتظار شما زیاد هستند که مهمتر از همه مادر است که برگردن همه ما حق دارد چون سختی زیادی را متحمل شده است با آن همه مشکلات ما را بزرگ کرده و آرزو زیاد داشته که در موقع پیری بتوانیم عصای…
- انجمن نجات مازندران
َتلنگری بر باقیمانده اراده مسخ نشده اسیران اشرف
هنوز خانواده های اعضاء را وادار به طلاق اجباری نکرده و مسعود زن های سازمان را به عقد خود در نیاورده بود.هنوز اجازه ی تماس تلفنی و نوشتن نامه از طرف شما به خانواده را می دادند , نه این که به طرف آنها سنگ…
- انجمن نجات گلستان
نمونه ای از ستمهای فرقه رجوی در حق خانواده ها
برادرجان تمام غم و غصه خانواده تنها شما می باشید بطوریکه هر سال با فرا رسیدن روز پدر و یا روز مادر ما از این می ترسیم که پدر و یا مادر بعد از گرفتن کادوهایشان از ما به یاد شما غمگین می شوند و…
- انجمن نجات اراک
نامه خانواده گلچین، به علی نقی گلچین اسیر در فرقه رجوی
بابا الان من کلاس سوم هستم و محمد حسین کلاس اول دبستان دو تایی نوشتن را یاد گرفته ایم این آرزو در دلمان مانده که شبها تو به ما املاء بگویی و به سئوالات بی شمار ما پاسخ بگویی. بعضی وقتها توی کوچه و یا…
- انجمن نجات مازندران
چه کسی پاسخگوی سئوالات ما خانواده ها است؟
پدر، من یک انسان هستم یک بشر هستم که 25 سال انتظار تو را می کشم این چه سازمانی است که اجازه دیدن از راه دور را به من نمی دهد که ببینمت که به من بگویند که این پدرت است، چرا؟ پدر عزیزم ما…
- انجمن نجات مازندران
نامه فرزندی به پدرش که 23 سال در اشرف اسیر است
پدر جان آنقدر دلتنگم که اسم پسرم را عبدالحسین گذاشتم تا با صدا زدن او با نام تو قدری تسلی قلبم را فراهم سازم. البته این بی مهری و غیر مسئولانه بودن آنهایی است که در ظاهر خود را آزادی خواه می دانند و می…
- انجمن نجات اراک
نامه خانواده عبدی به فرزندشان سعید عبدی اسیر در فرقه رجوی
پس تکلیف دل شکسته مادرت، دستان پینه بسته پدرت، خستگی همسرت و دل تنگی دخترت سپینود چی می شود؟ دوری تو وجودمان را خورده به چه دلیل عمرت را در آن اُردوگاه برای هیچ و پوچ داری از بین می بری و دل ما خانواده…
- انجمن نجات اراک
نامه ای به حسن نجفی از اسیران اشرف
کم و بیش در جریان وضعیت اُردوگاهی که در آن زندگی می کنی هستم. واقعا برای چه هدفی عمرت را در آن بیابان تلف کرده ای؟ آیا تا به حال به نتیجه ای هم رسیده ای؟ کارت شده چاله بکن و چاله پُرکن؟ و خودت…
-
خواهرم ما منتظر رهایی تو از فرقه رجوی هستیم
خدمت خواهر عزیزم طیبه. خواهری که یادگارش نگار است نگاری که بوی تو را می دهد و صدایش تو را می خواهد در نبود تو بایستی اشک بریزد و دل پُر از دردش برای مادرش خون باشد. بچه های ایران زمین از لطف مهر و…