جدیدترین مطالب انجمن نجات

  • اردیبهشت- 1403 -
    16 اردیبهشت
    تروریسم فرقه مجاهدینسید مجید شریف واقفی

    مجید شریف واقفی، مجاهدی که نامش بر دانشگاه صنعتی نشست

    سید مجید شریف واقفی از محدود دانشجویان و اعضای سازمان مجاهدین خلق است که نامش چهار سال بعد از قتل، در آبان ۱۳۵۸ جایگزین “آریامهر” شد و دانشگاه صنعتی شریف را شکل داد. امروز ۱۶ اردیبهشت ماه، چهل و نهمین سالروز شهادت سید مجید شریف واقفی عضو سازمان مجاهدین خلق در سال ۱۳۵۴ است. سازمان مجاهدین خلق دو ماه قبل از تأسیس دانشگاه صنعتی آریامهر در تاریخ ۱۵ شهریور ۱۳۴۴ توسط محمد حنیف‌نژاد، سعید محسن و عبدالرضا نیک‌بین تشکیل شد. این سازمان خود را مدافع حقوق “خلق” می‌دانست و در ابتدای تأسیس متاثر از افکار اسلامی، تم مبارزه علیه رژیم پهلوی گرفت اما قدرت‌طلبی‌ها و حسادت‌های داخلی سازمان در برهه‌های زمانی مختلف موجب تصفیه حساب‌ها و حذف فیزیکی خونین در رده‌های عالی و میانی سازمان شد. نمونه معروف آن حذف عبدالرضا نیک‌بین از ترکیب بنیانگذاران و کناره‌گیری او از ترکیب سازمان در اواخر دهه ۱۳۴۰ بود. محمد حنیف‌نژاد و سعید محسن علی‌اصغر بدیع‌زادگان که تقریبا یک سال بعد از تأسیس به سازمان پیوست را جایگزینش کردند. با غلبه افکار مارکسیستی بر سازمان مجاهدین خلق، مدیران ارشد سازمان به تدریج حذف…

  • 16 اردیبهشت
    اعضاء جداشده از فرقه رجویخلیل انصاریان

    مستند کودکان کمپ اشرف در سینماهای آلبانی اکران شود

    خلیل انصاریان، عضو سابق سازمان مجاهدین خلق و عضو کنونی انجمن نجات آلبانی میهمان برنامه دورهمی این انجمن بود. ایشان با تشریح عملکرد و موضع گیری های عجولانه سازمان مجاهدین درباره مستند کودکان کمپ اشرف، از جمله صحبت های یکی ار سرکردگان سازمان در نشست شورا گفت: محسن رضایی با نام مستعار حبیب در نشست شورا درباره اهمیت کم این مستند و تأثیر ناچیز آن صحبت کرده است. اگر واقعاً اکران این مستند بی اهمیت بود چرا در شورای ملی مقاومت تان به آن پرداختید؟! چرا هواداران پولی تان را فرستادید تا جلسه پرسش و پاسخ این مستند را به هم بزنند؟! اگر واقعاً کودک سرباز نداشته اید و اگر واقعاً این فیلم تاثیری نداشته، این همه واکنش منفی به خاطر چیست؟ این افراد را چون در حال بازگویی واقعیت هستند، نفرات اطلاعات ایران خطاب می کنید. کسانی که تا به حال ایران را به چشم ندیده اند. خلیل انصاریان در انتها از دست اندرکاران این مستند دعوت کرد و خواست تا این مستند در سینماهای تیرانا اکران شود تا مردم با جنایت های مسعود رجوی آشنا بشوند.

  • 16 اردیبهشت
    اعضاء جداشده از فرقه رجویموسی دامرودی

    موسی دامرودی: زندگی واقعی بیرون از مناسبات مجاهدین خلق جریان دارد

    برنامه دورهمی با مجری گری خلیل انصاریان، این بار میزبان موسی دامرودی عضو جدا شده از تشکیلات مجاهدین خلق و عضو فعلی انجمن نجات آلبانی بود. موضوع گفتگوی این برنامه ، زندگی افراد جدا شده خارج از مناسبات سازمان بود و ادعاهای سران مجاهدین درباره شرایط زندگی جداشده ها مورد گفتگو و بررسی قرار گرفت.: خلیل انصاریان: رجوی در نشست های عمومی به همه نیروها می گفت بریده ها و یا جداشده ها، از آشغالی تغذیه می کنند و زندگی روزمره را می گذرانند. دلیل این مسئله چه بود؟ موسی دامرودی: من خودم هم بارها و بارها از زبان مسعود رجوی و دیگر مسئولین این جملات را شنیده بودم. حتی در بریف صبحگاهی هم این موضوع آورده شده بود. حتی نام فردی را می آوردند و می گفتند فلانی در کنار سطل آشغال می خوابد و خوراک روزانه اش را از میان زباله ها تأمین می کند. دلیل این دروغ پردازی ها این بود تا افرادی که تصمیم به جدایی داشتند، بترسند و منصرف بشوند و جدا نشوند. خلیل انصاریان: چگونه زندگی خود را می گذرانید؟ موسی دامرودی: من مدتی…

  • 16 اردیبهشت
    مسعود رجویمحمدرضا ترابی در حال دریافت هدیه از مسعود رجوی

    مسعود رجوی کجاست؟ به روایت محمدرضا ترابی کودک سرباز سابق

    خیلی‌ها از من در مورد مسعود رجوی سوال می‌کنند. اکثرا هم اینکه آیا هنوز زنده است یا نه. ابتدا باید تاکید کنم که نوشته‌های من در مورد مجاهدین از مشاهدات و تجربیات شخصی خودم است. اگر چیزی را ندیده و نشنیده باشم، تحت عنوان مشاهدات بیان نخواهم کرد. صحبت در مورد اینکه رجوی کجاست، در تشکیلات مجاهدین ممنوع است. به ما میگفتند وزارت اطلاعات دنبال این اطلاعات است و هرکی سر این موضوع صحبت کند دارد خط وزارت را پیش میبرد. این موضوع “مرز سرخ” بود و نباید به آن نزدیک میشدیم. نوشتن من در این باره حتما سگهای رجوی را هار خواهد کرد. ابتدا یک خاطره از دوران کودکیم که بخشی از شستشوی مغزی کودکان در آن دوران را نشان میدهم. وقتی ۸ سالم بود و به همراه والدینم در کمپ اشرف بودم، یک بار مادرم از من پرسید: پسرم کی را بیشتر دوست داری، مامان و بابا رو یا عمو مسعود و خاله مریم (زوج رجوی‌ها) رو؟ من هم گفتم عمو و خاله. مادرم از شنیدن این خوشحال شد و آفرین آفرین میگفت. این خاطره را سالهای بعد…

  • 16 اردیبهشت
    فعالیت های انجمن نجاتهفته نامه 140

    نجات در هفته ای که گذشت – قسمت 140

    *شنبه 8 اردیبهشت در روز شنبه جمعاً 9 مطلب در سایت نجات درج گردید که در زیر مروری اجمالی بر تعدادی از آن ها انجام می شود: تبعیض بین اعضای خانواده رجوی و مریم قجر با بقیه نیروهای فرقه – قسمت پایانی در فرقه مجاهدین علاوه بر رجوی و مریم قجر که همه چیز در اختیارشان بود، بین اعضای خانواده آن ها نیز با بقیه نفرات تفاوت فاحشی وجود داشت. این افراد تنها به این دلیل که با رجوی یا مریم قجر نسبتی داشتند از امکانات و موقعیتی برخوردار بودند که یا برای بقیه وجود نداشت یا آن که برای دیگران ممنوع بود. … دختر مریم عضدانلو و مهدی ابریشمچی که بچه ای عقب افتاده بود به طور بی سابقه ای از امکانات خصوصی استفاده می کرد. محل زندگی او جدای از بقیه بچه های مدرسه بود. او در یک ساختمان به نام جلال زاده در شهر بغداد بود، چند نفر از افراد رده بالای سازمان مسئول رسیدگی به امورات او بودند. … پسر رجوی به نام محمد رجوی … مدتی بود که به قرارگاه ما آمده بود ولی با…

  • 16 اردیبهشت
    فرقه گرایی مجاهدینفرقه رجوی

    مرگ اعضا برای بیماری های قابل پیشگیری در فرقه مجاهدین

    یکی دیگر از اعضای گرفتار در فرقه رجوی به نام عبدالرحیم احراری بر اثر بیماری فوت نمود. سایت فرقه علت مرگ وی را ایست قلبی و عارضه تنفسی اعلام نمود. این در حالی است که با پیشرفت علم بسیاری از بیماری ها حتی بیماری های صعب العلاج قابل درمان یا لااقل قابل کنترل می باشند. یکی از دوستان جداشده به نام محمدرضا گلی اسکاردی مدت کمی بعد از جدا شدن متوجه شد که دچار مشکل قلبی شده و با مراجعه به پزشک مشخص شد که رگ قلب او بسته شد و خوشبختانه با انجام عمل جراحی به موقع خطر رفع شد و بدون هیچ مشکلی سال هاست که به کار و زندگی اش مشغول است. اگر چنین وضعی در داخل فرقه برای او به وجود می آمد بی شک به ضایعه ای جبران ناپذیر بدل می شد. در حال حاضر در فرقه رجوی بیماری عامل اصلی مرگ و میر اعضای گرفتار در فرقه شده است زیرا: – به دستور رجوی اصل “مجاهد بیمار فلان ابن فلان نداریم” به عنوان ضابطه تشکیلاتی که در کتاب ضوابط فرقه ثبت شده بود به…

  • 16 اردیبهشت
    استراتژی خشونت طلبانهمحمد رضا مبین

    یک خش | دقیقا منظور چیست؟

    آلان محمدی کودکی بود که مسعود رجوی خائن و وطن فروش بانی اصلی ریختن خون این کودک شد. آلان وقتی که کودکی بیش نبود در سال1368 و بعد از عملیات فروغ جاویدان! ( بخوانید غروب جاویدان رجوی )، به همراه دیگر بچه ها و هنگام طلاق اجباری پدر و مادر ها به خارج فرستاده شد، آلان به فرانسه رفت و وقتی که هنوز کودکی بیش نبود، در سن حدود 16 سالگی به پادگان مخوف اشرف برگردانده شد، البته به میل خودش نه، بلکه به اصرار سازمان به اشرف کشانده شد. مادر آلان در عملیات فروغ جاویدان کشته شده بود و پدرش نصرالله محمدی در تعمیرگاه مکانیکی بردگی می کرد و شاید هر 6 ماه یکبار هم دخترش را نمی دید، آلان در اشرف و در میان حصارهای چند لایه ، تنها بود و کسی را نمی شناخت. پدرش و مادرش اهل شمال بودند و او هم بوی دریا می داد. دریا همیشه خروشان بود و دریای آرام دریا نیست، مرداب است، آلان هم نمی خواست مرداب باقی بماند، راه نجاتی متصور نبود، همه درخواست های خروج با مشت آهنین مسعود…

  • 16 اردیبهشت
    اعضاء جداشده از فرقه رجوینشست های فرقه رجوی

    نشست های غسل هفتگی در فرقه تروریستی مجاهدین خلق

    این روش اجرایی – غسل هفتگی – در سازمان طی نشستی در قرارگاه باقرزاده و در مراحل پایانی نشست ها موسوم به طعمه در سال ۱۳۸۰بطور علنی به اعضای سازمان ابلاغ گردید. بنا به آموزش های فرقه، تمامی افراد در تمامی رده ها اعم از زن و مرد تمام آنچه که از جنس مخالف در طول روز و ۲۴ ساعته به ذهنشان آمده بطوریکه او را متناقض نموده و یا منجر به عملی شده را روزانه در دفتر کوچک تحویلی سازمان نوشته و در پایان هفته در برگی بزرگ پاکنویس نموده و بعد از خواندن در جمع حداقل ۳۰ نفره و آن هم با صدای بلند به بالاترین مسئول برادر و یا خواهر تحویل دهد. برای مثال برای لایه ی ما جهت آموزش و اجرا برای اولین بار در محل سالن انقلاب قرارگاه اشرف ، مهدی ابریشمچی بریفی را اجرا و بدون رودروایسی موارد مرتبط با موضوع این نشست را علنا و در تیپی لمپن گونه بازگو نمود. طرف با این اعتراف خود را سبک تر کرده و مشکلات جنسی خود را به درون خویش احاله نمی کند و در…

  • 16 اردیبهشت
    خانواده هابرادر جمشید لقمانی

    نامه پرویز لقمانی به برادرش جمشید لقمانی اسیر در فرقه مجاهدین

    جمشید جان با قلبی آکنده از نگرانی ولی امیدوار به تو سلام می‌کنم و آرزوی سلامتی و دیدار تو را دارم. جمشید جان چندی پیش خبرت را از یک جداشده گرفتم که گفت حالت خوب است و به اتفاق دوست گیلانی خود بنام هادی آلفته در سالن غذاخوری مقر مانز در آلبانی کار میکنی و با بیگاری و کار طاقت فرسا به دیگران سرویس می‌دهید. جمشید جان رجویهآ از هر کدام از اعضایش به نحوی کار می‌کشند و بهره برداری می‌کنند و چون تو بیسواد هستی از تو در کار صنفی بیگاری می کشند. آخر چرا جمشید جان داری عمر خودت را در آن سازمان جهنمی که به فکر قدرت طلبی است تباه میکنی !؟ یادت هست که باهم خدمت سربازی رفتیم و من جراحت شدید پیدا کردم و تو چندی بعد اسیر شدی. الان من بعنوان یک جانباز دارای زن و فرزند و زندگی هستم و در کشور خودم خدمت میکنم و اما تو راه را اشتباه رفتی و تاکنون در اسارت هستی و برای آن گروه لعنتی بطور رایگان بیگاری می کشی. جمشید جان از تو می خواهم…

  • 16 اردیبهشت
    انجمن نجات لرستانبرادر زهرا قاسمی

    دیدار اعضای انجمن نجات لرستان با خانواده زهرا قاسمی

    هفته گذشته اعضای انجمن نجات لرستان میهمان علی قاسمی، برادر زهرا قاسمی از افراد گرفتار در تشکیلات مجاهدین خلق بودند. علی قاسمی به مانند همیشه با گشاده رویی از اعضای انجمن استقبال کرد. ایشان که بسیار نگران خواهر خود در کمپ آلبانی است، در همان ابتدای ملاقات درباره آخرین اخبار از کمپ مجاهدین در آلبانی و افراد گرفتار در آن سئوال کرد که غلامعلی میرزایی توضیحاتی ارائه کرد. غلامعلی میرزایی در مورد شخصیت زهرا قاسمی توضیحاتی داد و خاطراتی از ایشان را در هنگام حضور در سازمان برای برادرش بازگو کرد و به بیان وضعیت فعلی افراد در کشور آلبانی و همچنین فعل و انفعالات کشور آلبانی در رابطه با سازمان صحبت نمود. برادر زهرا قاسمی چندین بار به عراق برای ملاقات با خواهرش سفر کرد و هر بار دست خالی از این دیدار به وطن بازگشت، اما هیچوقت امید خود را از دست نداده و پیگیر وضعیت خواهر خود و به دنبال راهی برای دیدن او می باشد . علی قاسمی گفت بسیار مشتاق دیدار با خواهرم هستم و هرگاه که این راه باز شود و شرایط سفر به…

  • 16 اردیبهشت
    اعضاء مجاهدین خلقاشرف ابریشمچی

    مروری بر زندگی نورچشمی‌های فرقه رجوی

    این دختر، اشرف ابریشم چی دختر مریم قجرعضدانلو و مهدی ابریشم چی است. زمانی که  او سه ساله بود، مریم قجر به دستور رجوی از همسرش جدا شد و با او ازدواج کرد. اشرف از همان زمان جداگانه و در نزد سایر زنان فرقه بزرگ شد. گرچه سرنوشت او شبیه به بقیه فرزندان اعضای سازمان مجاهدین خلق است که نام پرطمطراق “میلیشیا” را برآنها نهاده بودند اما وی و تعداد محدودی از آنان به واسطه آنکه پدر یا مادرشان عضو شورای رهبری فرقه بودند از امکانات  بهتر و خاص تری  برخوردار بودند، تبعیضی که در سرتاسر فرقه مدعی جامعه بی طبقه توحیدی موج می زند و در این نوشته کوتاه نمی گنجد. در روزگاری که  بیش از ۹۰ درصد اعضا در عراق زیر بمباران و در بیابان های خشک و سوزان بودند تعداد محدودی هم در اروپا به اسم عضو شورا و نماینده فرقه مشغول خوشگذرانی های مختلف بودند. این عکس مربوط به یکی از جشن‌هایی است که توسط مژگان پارسایی و برخی از سران رده بالای فرقه  برای اشرف ابریشم چی تدارک دیده‌اند که در پایانش عکس هایی به…

  • 16 اردیبهشت
    مریم رجویمریم رجوی

    چرا مریم رجوی مصاحبه مطبوعاتی آزاد برگزار نمی کند؟

    من بارها گفته ام که مریم رجوی شیفته خودنمایی و سخنرانی های بی حد است و چه بسا اگر نگذارند این کار را انجام بدهد، بدون شک دق مرگ خواهد شد. اما انجام این خیمه شب بازی ها و جنجال آفرینی های پوچ به عواملی نیازمند است که مریم این عوامل را از قبیل بازنشسته های سیاسی غرب که در مقابل پول حاضرند ساعت ها نشسته و دقیقه ای قربان صدقه مریم گشته و با موجودیت کشوری بنام ایران دشمنی کنند و با صرف هزینه های تامین محل سالن و کمکهای مالی و سیاسی کشورهایی که دوست ما نیستند و براحتی قابل تامین است را جمع کند و بقیه جریان به حرف مفت احتیاج دارد که بدبختانه از بابت آن مالیاتی اخذ نمیشود! من همواره این سئوال را از مریم و بطور کلی باند رجوی داشته ام که چرا به جای اینهمه سخنرانی که هزینه بیشتری هم دارد ، اقدام به مصاحبه مطبوعاتی نمیکند؟ غیر از این است که در مصاحبه مطبوعاتی حرف خبرنگاران هم مطرح میشود که مسلما حاوی سئوالاتی حقوق بشری در مورد تشکیلات فرقه رجوی خواهد شد…