خانواده ها و پادگان اشرف

چند سالی بود که خانواده ها برای دیدار با فرزندانشان با کلی مشکلات مالی و  جسمی به عراق سفر می کردند تا شاید بتوانند بعد از چندین سال دوری از فرزندانشان با آنها ملاقات کنند. وقتی خانواده ای به درب پادگان اشرف مراجعه می کرد به مثابه خاری در گلوی رجوی فرو می رفت در مقابل سران فرقه رجوی عناصر دست نشانده خود را توجیه می کردند که با خانواده ها برخورد تند کنند که دیگر خانواده جرات نکند به درب پادگان اشرف مراجعه کند با این وجود خانواده ها هر چه برخورد تند از جانب فرقه رجوی با آنها می شد تصمیم شان برای آزادی فرزندانشان مسمم تر می شد فرقه رجوی طی رفت و آمدهایی که خانواده ها به پادگان اشرف مراجعه می کردند انواع بر چسب های مزدوری و اطلاعاتی و ساندیس خور را به آنها می زد و با قلاب سنگ توسط عناصر توجیه شده خود به سمت خانواده ها سنگ پرتاب می کرد در این رابطه چند نفر از خانواده ها زخمی شدند.
حرف خانواده ها این بود که ما خانواده ها تا به آخر ایستاده ایم. و واقعا همین شد خانواده ها کاری با فرقه رجوی کردند که ارکان رجوی در پادگان اشرف لرزید و در پیامهای کاست رجوی برای روحیه دادن به اسیران به آنها می گفت که این ها خانواده شما نیستند دشمنان شما هستند سران فرقه رجوی تشنه به خون خانواده ها بودند تردد خانواده ها به پادگان اشرف باعث شده بود که اسیران روحیه خود را از دست بدهند و اقدام به فرار از پادگان اشرف کنند و این برای فرقه رجوی یک شکست بود مادامی که خانواده ها در کنار پادگان اشرف بودند فرارها ادامه داشت و از کنترل سران فرقه خارج بود. در این رابطه بایستی به خانواده ها دست مریزاد گفت که سختی های زیادی در کنار پادگان اشرف متحمل شدند و در نهایت پادگان اشرف پادگان اسارت به تعطیلی منجر شد و تا ابد به زباله دان تاریخ پیوست. در مقابل خانواده ها فعالانه آزادی فرزندان خود را دنبال می کنند و از هر کاری در رابطه با آزادی فرزندانشان فرو گزار نمی کنند به امید روزی که تمام اسیران از بند فرقه رجوی آزاد گردند.
 

خروج از نسخه موبایل