نامه پدری رنج کشیده به پسرش سعید عبدی اسیر در لیبرتی

سلام!
سال نو را به شما تبریک می گویم و امیدوارم که حالت خوب باشد. نمی دانم در جریان هستی که تا به حال چندین نامه برای شما ارسال کردم و هیچ جوابی از جانب شما بدستم نرسیده است و همین طور چند بار با مشکلات فراوان جسمی و روحی به عراق سفر کردم که شاید بتوانم شما را ملاقات کنم ولی متاسفانه موفق نشدم من و مادرت و همین طور دخترت و همسرت خیلی نگران تو هستیم و نمی دانیم از چه راهی موفق شویم که شما را ببینیم از هر راهی که بخواهیم وارد شویم سران فرقه رجوی بی دین ها و از خدا بی خبران راه را بر روی ما می بندند آه ما پدران و مادران رجوی و سرانش را بگیرد دخترت همش سراغ تو را از ما می گیرد برای چی و چه هدفی در زندان لیبرتی مانده ای چرا تصمیم نمی گیری که خودت را نجات دهی  و به آغوش گرم خانواده بر گردی خانواده ات مشتاقانه چشم انتظارند. نزد کسانی مانده ای که فقط دارند از شما سوء استفاده می کنند و عمر شما را به خاطر خودشان به تباهی می کشند بیدار شو و ببین اطرافت چی می گذرد به فکر همسر و دخترت باش. آنها چشم انتظار تو هستند. در دامی افتاده ای فقط خودت می توانی خودت را نجات دهی خیلی ها تصمیم گرفتند و خودشان را نجات دادند تصمیم بگیر و خودت را نجات بده من و مادرت و زن و بچه ات منتظر شما هستیم ما را نا امید نکن ما به گردنت حق داریم.
پدرت رحیم عبدی

خروج از نسخه موبایل