نامه محمد سلامی به برادرش رضا، اسیر در فرقه رجوی

رضا جان سلام امیدوارم احوال شما خوب باشد. قبلا چند تا نامه برای شما ارسال کردم ولی متاسفانه شما جوابی به من ندادی حتی یک تماس هم با من نگرفتی! الان که در کشور آلبانی هستی یک کشور اروپایی تماس گرفتن برای شما کاری ندارد! چرا به شما اجازه نمی دهند با خانواده خود تماسی بگیری؟ تماس گرفتن شما با خانواده خود جُرم است؟! زنت مریم نقدی چکار می کند حالش خوب است تو او را می بینی از فرزندانت خبر دارم که در اروپا زندگی می کنند خبرش را دارم که زنت پیش شما نیست و خیلی سالها قبل او را طلاق دادی. این هم از آخر عاقبت شما بخاطر فرقه ای که خون مردم ایران را به ناحق ریخته خودت را به چه روزی انداختی! شما زمانی که ایران بودی چه کم داشتی که خودت را آلوده منجلاب فرقه رجوی کردی و زنت را هم بدبخت کردی و فرزندانت را آواره کشورهای اروپایی. فرزندان شما مسعود و دخترت رضوان نسبت به شما ابراز محبت می کنند مسعود برای خودش مردی شده و رضوان خانمی. شما طی این چند سال نمی توانستی محبت پدری را به آنها ثابت کنی، چون خودت نیاز به کمک داشتی و در حال حاضر نیاز داری که یک نفر شما را از منجلاب فرقه رجوی نجات دهد. واقعا شما در فرقه رجوی به چه کاری مشغولید ؟! چاله بکن و چاله پُر کن.

من قبلا در نامه ای که برای شما ارسال کردم به شما گفتم راهی که شما دارید طی می کنید در نهایت سقوط کردن در دره است. رهبران شما کلاه بردار و شیاد هستند. با دشمنان مردم ایران دست دوستی دادند. وقتی مردم ایران تحریم هستند، جشن و پایکوبی به راه می اندازند و شادی می کنند. بعضی وقتها اهل فامیل در رابطه با شما از من سئوال می کنند از خجالت سرم را پایین می اندازم جوابی ندارم به آنها بدهم. فقط با خودم می گویم خدا لعنت کند رهبران فرقه را که چه جنایتی کردند. رضا جان من برادر تو هستم دلم به حالت می سوزد هنوز دیر نشده خودت را از منجلاب فرقه رجوی خلاص کن هنوز فرصت داری خودت را نجات دهی … خودت را نجات بده و مابقی عمرت را در کنار فرزندانت زندگی کن آنها به شما و مریم همسرت نیاز دارند.
امیدوارم هر چه زودتر تصمیم عاقلانه ای بگیری.
برادرت محمد سلامی

خروج از نسخه موبایل