خواهر مریم گفت خانه های مردم روستا را روی سرشان خراب کنید

خاطرات فواد بصری از سرکوب کردهای عراق

مقاله ای در رابطه با کرد کشی خواندم لازم دیدم خاطراتی از آن دوران را بیان کنم .

در سال 1991 عراق شاهد قیام سراسری کردها در شمال و شیعیان در جنوب بود. درگیری کردها با حکومت صدام به اوج خود رسیده بود! قیام کردها و شیعیان می توانست حکومت صدام را سرنگون کند. در این میان ارتش رجوی (ارتش ذخیره صدام) که سرنوشت خود را با صدام پیوند زده بود؛ وارد عمل شد. شخص مریم رجوی فرماندهی را بر عهده گرفته بود و در پیامی گفته بود کُردها را زیر شنی تانک هایتان له کنید.

من در آن دوران در ارکان بودم. مقر ما در جلولا مستقر بود. رجوی از موقعیت سو استفاده می کرد و در عراق جولان می داد و خیلی از امکانات مردم عراق را به تصرف خود در آورد . آن زمان هم مردم عراق از رجوی و دار و دسته اش دل خوشی نداشتند. یک روز کنار درب وردی مقر ایستاده بودم، حمید یوسفی شکنجه گر فرقه رجوی کنارم ایستاده بود. چند مرد و زن عراقی از کنار مقر تردد می کردند، یکی از مردان عراقی به عربی می گفت شما از جان ما چی می خواهید؟ چرا نمی روید کشورتان؟ چرا این همه عراقی را می کشید و رفتند.

همان لحظه حمید یوسفی به من گفت اینها چی می گفتند در جواب به او گفتم: می گویند خراب کارها را از بین ببرید و کلی دعا کردند. اگر حرفهای آن مرد عراقی را برای حمید یوسفی بصورت واقعی ترجمه می کردم یک بلایی بر سر آنها می آوردند .

یک بار دیگر برای خرید به شهر جلولا مرا به عنوان مترجم همراه خودشان برده بودند. در شهر به عینه می دیدم که یک سری تا ما را می دیدند تُف می کردند . به من ابلاغ شد که همراه تانکر سوخت برو و تانک ها را سوخت گیری کنید. تانکها در روستاهای جلولا مستقر شده بودند. وقتی به محل تانک ها رسیدیم، تانک ها مشغول خراب کردن خانه های گلی کُردها بودند! زنی بنام انسیه گلشاهی که مسئول ارکان بود در محل حضور داشت. رفتم به او گفتم این کار ضد انسانی است. شاید در خانه زن و بچه باشد لااقل با بلندگو دستی اعلام کنید که خانه ها را می خواهیم خراب کنیم که از خانه بیرون بزنند، با یک حالت پرخاشگری در جواب گفت: به تو ربطی ندارد! مگر تو چکاره هستی؟ دستور خواهر مریم است. گفته به هیچ کس رحم نکنید! حالا برو سر کارت و حرف زیادی نزن .

راننده تانکر، سوخت را به تانک ها رساند و برگشتیم مقر. حوالی ساعت 5 الی 6 بود چند خودروی نظامی وارد مقر شدند. پشت خودروها مرغ، خروس، گوسفند، گوساله، که همه متعلق به کُردها بود را به مقر منتقل کرده بودند! فردی بنام مجید معینی معروف به آقا .. گفت: خواهر مریم گفت خانه های مردم روستا را روی سرشان خراب کنید و هر چه می شود قربانی کرد را قربانی کنید و استفاده کنید . ( خدا لعنت کند خواهر مریم تان را جنایت کار کثیف )

رجوی و دار و دسته اش برای اینکه خدمتی به اربابش صدام بکنند بزرگترین جنایت را در حق کُردهای عراق کردند . بعد از مدتی مقر ما جلولا را ترک کرد و به پادگان اشرف برگشتیم . در مقرما چند تا از افراد از جمله یک زن اهل کردستان ایران بودند اعلام جدایی کردند و رفتند . با افرادی از بقی مقرها بصورت دوستانه صحبت می کردم می گفتند در مقر ما هم کُردها اعلام جدایی کردند و رفتند .

مرگ بر رجوی جنایتکار

فواد بصری

خروج از نسخه موبایل