رجوی : پخش فیلم سینمایی یعنی دنیاطلبی

به فیلم سینمایی معترض شدم و مرا سوژه نشست کردند

در پادگان اشرف هفته ای یک بار، شب های جمعه یک فیلم سینمایی پخش می شد. آن هم چه فیلمی اگر پخش نمی کردند راحتتر بودیم! سر و ته فیلم را قبل از پخش در مقر می زدند. آنقدر فیلم را سانسور می کردند که فیلم از محتوا می افتاد. هر چه به فیلم نگاه می کردیم نمی فهمیدیم سر و ته این فیلم کجاست! سران فرقه سانسور کردن هم بلد نبودند فقط قیچی را در دست می گرفتند و شروع می کردند به بریدن فیلم!

من خسته شده بودم. گزارشی برای مسئول ارکان مکتوب کردم و در گزارشم گفتم تمام هفته را از ما کار می کشید آخر هفته یک فیلم برای ما پخش می کنید به جای اینکه چند روز هفته خستگی ما رفع شود بدتر خسته ترمان می کنید . دو سه روزی گذشت نشستی در مقر برگزار شد. در رابطه با نظم و نظام در مقر و در کنار آن مرا سوژه کردند .

زنی بنام نرگس مسئول ارکان به مسئول مقر گفت: فواد گزارش نوشته تمام هفته از ما کار می کشید آخر هفته یک فیلم برای ما پخش می کنید که فیلم سر و ته ندارد . مسئول مقر مرا به پشت میکروفن فرا خواند و گفت حرفت چیه؟ من هم حرفم را زدم. در جواب گفت فکر می کنی این جا کجاست چاله میدان است؟ اصلا قرار نیست ما برای شما فیلمی پخش کنیم! برادر و خواهر با ما نشست گذاشته بودند ما پیشنهاد دادیم که هفته ای یک فیلم برای بچه ها پخش کنیم. برادر گفت پخش فیلم سینمایی = زندگی طلبی. این بی غیرت ها! (منظورش جمع حاضر در نشست) با گزارش تو موافق هستند که موضعی بر علیه تو نمی گیرند. این را که گفت همه ریختن روی سرم یکی می گفت زندگی طلبی در درون این بیداد می کند. یکی می گفت این جا را با جامعه اشتباهی گرفته! یکی می گفت مثل لاتهای جامعه است و …..

نرگس مسئول ارکان همه را ساکت کرد و به مسئول مقر گفت چند وقت پیش گزارش کرده بود که فوتبال جام جهانی را برای ما پخش کنید! فضا بر علیه من بدتر شد. از مسئول مقر گرفته تا مابقی کاسه های داغ تر از آش هر چه بد و بیراه بود به من گفتند و مسئول نشست گفت می خواهی فوتبال رژیم را تماشا کنی؟ در سازمان ما چه غلطی می کنی؟ حق تو اخراج است. حرفی دار بگو. من هم در جواب گفتم: نه فیلم سینمایی شما را می خواهم و نه تماشای جام جهانی فوتبال فقط ولم کنید . خودم را به سختی نجات دادم .

خدا لعنت کند رجوی را که در پادگان اشرف مثل برده ما را به زنجیر کشیده بود. برای خودشان هر گونه تفریح و خوش گذرانی بود ولی برای ما خیر .

فواد بصری

خروج از نسخه موبایل