نجات در هفته ای که گذشت – شماره 5

مروری بر مطالب 27 شهریور تا 1 مهر 1400 درج شده در سایت نجات

*شنبه 27 شهریور

در روز شنبه جمعاً 9 مطلب در سایت نجات درج گردید که در زیر مروری اجمالی بر تعدادی از آن ها انجام می شود:

نامه مشترک برادران چشم انتظار یزدان مجتهدی

آقایان عبدالله، رحیم و اسماعیل مجتهدی، برادران دردمند و چشم انتظار یزدان مجتهدی گرفتار در اردوگاه فرقه مجاهدین خلق در آلبانی، طی نامه ای خواستار تماس تلفنی و دیدار با عزیز اسیرشان شدند و از وجدان های بیدار بشری و دولت آلبانی استمداد طلبیدند.

عبدالله مجتهدی در کنار محمد باقر کشاورز

امیدوارم روزی تماس بگیری و بگویی آزاد زندگی می کنی

آقای حسین رضایی نامه ای به برادرش حسن رضایی که در اردوگاه مجاهدین خلق در آلبانی گرفتار می باشد نوشت. او نامه محبت آمیز خود را این گونه آغاز می کند:

“حسن جان سلام. احوال شما؟ حالت چطور است؟ با ما تماس نداری و من دل تنگ شما شده ام. با توجه به شیوع ویروس کرونا نمی دانم وضعیت جسمی ات چگونه است. تماسی با ما بگیر و من و خانواده ات را از نگرانی دربیاور. مادر همیشه به فکر شماست و می گوید چه می شد اگر حسن پیش من بود. چندین سال است از خانواده ات به دور هستی.”

معرفی کتاب “چریک مجاهد خلق”

“چریک مجاهد خلق” (انسان شناسی سازمان مجاهدین خلق، دوره پیش از انقلاب 1357) عنوان دومین کتاب محسن زال در خصوص تشکیلات مجاهدین خلق است که اخیراً توسط انتشارات ماهریس منتشر شده است. کتاب پیشین او درباره این تشکیلات با عنوان “سازمان مسعود” (انسان شناسی سازمان مجاهدین خلق، دوره بعد از انقلاب 1357)، در سال 1396 توسط انتشارات کویر منتشر شد.

مجاهدین خلق در وحشت از عراقِ بدون صدام کردها را قتل عام کردند

این مقاله به صورت مستند و مفصل به جنایاتی که سازمان مجاهدین خلق علیه کردهای کشور عراق مرتکب شده است، به عنوان بخش های کوچکی از پرونده قطور کُردکشی و خیانت و جنایت رجوی ها علیه مردم کردستان، اشاره دارد، و این در حالی است که مسعود رجوی برای مردم کردستان عراق پیام دلسوزی صادر می کند.

*یکشنبه 28 شهریور

این روز مجموعاً 9 مطلب جدید وارد سایت نجات گردید. در زیر مروری مختصر به چند مطلب برگزیده ارائه می شود.

دلنوشته خانم حمیده آغاسی به برادرش محمد رضا

خانم حمیده آغاسی از استان قزوین نامه ای خطاب به برادرش محمدرضا آغاسی که در اردوگاه فرقه رجوی در آلبانی گرفتار است نوشت تا شاید به نظر وی برسد. او نامه خود را این گونه آغاز کرده است:
“سلام به روی ماهت محمد رضا جان. خوبی داداشی جونم. امیدوارم حال دلت خوب باشد. مادر و برادران و خواهرانت خوبند و برایت سلام گرم می رسانند و از راه دور صورت ماهت را می بوسند. محمدرضا جان، دل خانواده، فامیل، دوستان و آشنایان برایت تنگ شده ‌و همه جویای احوال تو هستند و آرزوی دیدنت را دارند. محمدرضا جان، حالت چطور است؟ امیدوارم خوب بوده باشی و در هر شرایطی با شادی و خرمی روزگار بگذارنی.”
و در پایان آمده است: “محمدرضا جان. خواهشمندم از سلامتی خودت ما را باخبر کن. مادر شدیداً برای تو بی تابی می کند و مرتب بهانه تو را می گیرد. حداقل یک تماس تلفنی با خانواده بگیر.”

جعفر جان، چشم انتظاری مرا خسته کرده است

آقای علی اکبر بابایی نژاد نیز از استان قزوین، پدر جعفر بابایی نژاد گرفتار در سازمان مجاهدین خلق در آلبانی، نامه ای خطاب به پسرش، با این امید که به دست او برسد، نوشته است. او در نامه خود متذکر می شود که: “بی سواد هستم ولی معنی و مفهوم آزادی را می فهمم. چرا یک انسان که برای دفاع از کشورش در جنگ اسیر می شود، باید از حداقل حقی که خداوند برایش ارزانی داشته، و آن آزادی است، محروم باشد؟”
این پدر دردمند در پایان می افزاید که: “جعفر جان. ما را در جریان سلامتی خودت قرار بده. مادرت آلزایمر گرفته و من هم پیر و ناتوان شده ام.”

آیا خبر داری که این چندمین نامه ایست که برایت می نویسم؟

آقای عزیزالله رستمی از استان مرکزی، برادر داریوش رستمی اسیر در فرقه رجوی در آلبانی، برای چندمین بار نامه ای خطاب به برادرش نوشته است. او نامه خود را به این شکل آغاز نموده است:

“سلام داریوش. امیدوارم حالت خوب باشد. چندین سال است شما را ندیده ام. کجایی داریوش؟ چرا با من تماس نمی گیری؟ من فقط می خواهم از اوضاع و احوالت باخبر شوم. من برادرت هستم. آیا خبر داری که این چندمین نامه ایست که برایت می نویسم؟”

دریچه ای رو به دوران کودکی

آقای علی اکرامی از اعضای سابق مجاهدین خلق ساکن استان خوزستان نامه ای تأمل برانگیز خطاب به اشرف ابریشم چی، دختر مریم رجوی، که اخیراً به سمت معاون مسئول اول مجاهدین خلق معرفی گردید نوشته و به خاطرات کودکی وی در داخل سازمان که او را “عمو علی” خطاب می کرد اشاره نموده است.
نویسنده در این نامه تلاش کرده تا با مرور خاطرات گذشته در عراق ذهن اشرف ابریشم چی، که او نیز یکی از قربانیان فرقه رجوی است، را نسبت به واقعیت ها و حقایق باز نماید و او را نسبت به سوءاستفاده ای که از وی توسط مسعود رجوی می شود آگاه سازد.

نویسنده نهایتاً خطاب به وی نوشته است:

“آیا هیچ با خودت فکر کردی اشرف معاون مسئول اول چرا؟ هیچ می دانی رجوی چه سناریوی شوم و سیاهی را به وسیله و با استفاده از پتانسیل و نیروی جوانی شما برای اسارت و آزار و اذیت و شکنجه اعضای نگون بخت تدارک دیده است؟ آیا هیچ می دانی که خانواده این اعضا که سالیان در آرزوی دیدن و تماس با عزیزانشان به درب بسته مجاهدین خلق می کوبند از شما نخواهند گذشت و نمی بخشند و فراموشتان نمی کنند؟ رجوی که به عینه می بیند دیگر از مسئولین فرتوت برای اجرای سیاست های سرکوبگرانه و مغزشویی و کنترل ذهن اعضا کاری ساخته نیست درصدد برآمده تا از نسل جوان تر استفاده کند و انرژی و توان شما را این بار برای اسارت این بخت برگشتگان آزمایش نماید. شاید هم در نظر دارند با قرار دادن شما در موضع کاذب که هیچ وحدتی به لحاظ احساسی و عاطفی و انسانی با آن ندارید ایجاد انگیزه کاذب کرده و مانع از جدایی احتمالی شما در آینده شوند.”

*دوشنبه 29 شهریور

در روز دوشنبه جمعاً 10 مطلب جدید در سایت نجات درج گردید. در زیر مروری اجمالی به برخی از این مقالات ارائه می گردد:

چه گناهی کرده ام که باید سال ها از دیدار پدر محروم باشم؟

آقای محسن یونسی ساکن روستای آب باریک از توابع استان مرکزی که از کودکی پدر خود محمد هادی یونسی اسیر در فرقه رجوی در آلبانی را ندیده است در تماسی با انجمن نجات اراک از جمله اظهار داشت:

“من با صلیب سرخ جهانی، سازمان های حقوق بشری و دولت مردان کشور آلبانی نامه نگاری کردم. از دولت آلبانی درخواست ویزا و اجازه ورود کردم. برای رئیس جمهور آلبانی آقای ایلیر متا و نخست وزیر آن آقای ادی راما در نامه هایم شرح دادم که چگونه مجاهدین خلق از کودکی پدرم را از من جدا کرده اند و هیچ گاه اجازه ملاقات و دیدار نداده اند. گفتم که چگونه پدرم را در کشورشان به اسارت گرفته اند.
کشور آلبانی که مدعی آزادی است دستش با سازمان تروریستی مجاهدین خلق در یک کاسه است. دولت آلبانی می داند که تمامی افراد در آلبانی به اسارت گرفته شده اند اما برخوردی با این سازمان تروریستی نمی کند. رهبران سازمان با رشوه و لابی گری آن ها را با خود همراه ساخته اند. من چه گناهی کرده ام که بایستی سال ها از دیدار پدر محروم باشم؟ پس این حقوق بشر کجاست؟ سازمان های حقوق بشری کجا هستند؟ من کاری با سیاست ندارم. من فقط پدرم را می خواهم. رهبران سازمان تروریستی مجاهدین خلق به من و مادران و پدران که فرزندانشان در اسارت به سر می برند ظلم کرده اند. جرم رهبران سازمان نابخشودنی است. من تا پدرم را آزاد نکنم آرام نمی گیرم و فقط منتظرم راهی برای من میسر شود که به کشور آلبانی سفر کنم.”

خاطره ای دلخراش از انتقال کودکان مجاهدین خلق به اروپا

آقای فؤاد بصری از اعضای سابق فرقه رجوی خاطره ای دردناک از فرستادن کودکان مجاهدین خلق از عراق از طریق اردن به اروپا را بازگو می کند که بیانگر میزان نادیده گرفته شدن اولیه ترین حقوق انسانی در خصوص اعضا در داخل مناسبات فرقه رجوی می باشد.

خانواده های زنان گرفتار در فرقه مجاهدین خلق از شاکیان رجوی هستند

در این مطلب اسامی نزدیک به 50 نفر از زنانی که از استان گیلان در اردوگاه فرقه رجوی در آلبانی گرفتار هستند آورده شده که خانواده های آنان از بابت اسرات آن ها از سران سازمان مجاهدین خلق شکایت دارند. همچنین به موارد متعدد نقض اولیه ترین حقوق انسانی زنان در سازمان مجاهدین خلق اشاره گردیده است.

نامه جمعی از خانواده‌های استان قزوین به رئیس جمهور آلبانی

تعدادی از خانواده های اعضای گرفتار در فرقه رجوی در آلبانی از استان قزوین نامه ای خطاب به رئیس جمهور آلبانی نوشته و وی را به نقض فاحش حقوق انسانی در داخل مناسبات فرقه رجوی توجه داده اند. در پایان این نامه آمده است:
“عالی جناب. شیوع همه گیری ویروس کرونا در اکثر کشورهای جهان از جمله کشور آلبانی باعث نگرانی مضاعف خانواده ها شده و ما اکنون بیشتر نگران سلامتی فرزندان اسیرانمان در چنگال این گروه دژخیم و بد سابقه هستیم .
لذا از آن مقام مسئول تقاضا داریم موجباتی فراهم نمایید تا ما خانواده ها حداقل از سلامتی فرزندانمان با خبر شویم چون فرقه رجوی تمامی مسیرهای ارتباطی بین خانواده ها و اسیران را مسدود نموده است.
عالی جناب. آیا حق یک پدرومادر یا فرزند نیست که از سلامتی عزیزش باخبر باشد؟ قبلاً از همکاری شما تشکر و قدردانی می کنیم.”

عیادت از شیراحمد روز رخ

انجمن نجات استان گلستان بعد از مطلع شدن از بیماری و بستری شدن آقای شیر احمد روز رخ از اعضای سابق فرقه رجوی به دیدار وی و عیادت از او شتافت. بیماری او یعنی لخته شدن خون در پا به گفته پزشکان “به سال های قبل باز می گردد که او تحت فشارهای روانی بالا و مصرف بی رویه قرص های اعصاب و همچنین فشار کارهای فیزیکی سنگین، این نوع بیماری بر او حادث شده و برای فرد بسیار خطرناک می باشد و با کوچک ترین حرکت این لخته خون به سمت مغز می تواند باعث سکته مغزی و مرگ فوری گردد.”
آقای روزرخ بعد از چند روز بستری شدن در بیمارستان و انجام عمل جراحی به خانه بازگشته و حال عمومی او خوب است. در مطلب درج شده در این خصوص در سایت نجات آمده است:
“متاسفانه این فرد جدا شده از فرقه خیانتکار رجوی، بعد از چند سال رهایی هنوز هم درگیر می باشد و این تنها کوچک ترین نمونه از هزاران مشکلاتی است که این فرقه خائن بر سر اعضای خود آورده و آن ها را به چنین روزی مبتلا نموده و خدا می داند اعضای فرتوتی که هم اکنون در داخل این فرقه ضاله نفس می کشند تا چه اندازه در باتلاق بیماری ها گرفتار شده اند.
به هرحال بیماری شیر احمد روز رخ زنگ خطری برای گوش های شنوا جهت درخواست رسیدگی فوری به وضع موجود در داخل فرقه رجوی در سطح بین المللی است که سران مجاهدین خلق بر سر اعضای بیمار خود روا می دارند و مطمئناً شیراحمدهایی هستند که بیمار بوده و جرأت بیان آن را در داخل فرقه رجوی نداشته و ندارند.”

*سه شنبه 30 شهریور

در این روز کلاً 11 مطلب جدید بر روی سایت نجات داشتیم که در زیر مروری مختصر بر تعدادی از آنان را مشاهده می کنید.

نامه آقای حسین مملوکی به برادرش جعفر در مجاهدین خلق در آلبانی

آقای حسین مملوکی از استان مرکزی، نامه ای به برادرش جعفر مملوکی اسیر در فرقه رجوی در آلبانی نوشت با این امید که به نظر او رسیده و پاسخی دریافت نماید. او نامه محبت آمیز خود را این گونه آغاز می کند:
“جعفر جان سلام. امیدوارم حالت خوب باشد. مدتی است از شما خبری ندارم. بعد از چندین سال ارتباطی با من گرفتی ولی ارتباط خود را با من قطع کردی و من نگران شما هستم. بعد از چندین سال که با من ارتباط گرفتی خیلی خوشحال شدم. ارتباط خود را با من قطع نکن دلم می خواهد با هم در ارتباط باشیم تا اگر کمکی از دست من برمی آید بتوانم برای شما انجام دهم. نمی دانم اوضاع کرونا در مقری که زندگی می کنی در چه وضعیتی است. من قبلاً هم به شما گفتم که شما به لحاظ جسمی مشکل داری و بایستی خیلی مراقب خودت باشی.”

انتخابات در فرقه رجوی معنی و مفهوم ندارد

آقایان سعید فیروزی و طاها حسینی از اعضای جدا شده از سازمان مجاهدین خلق طی گفتگویی با دفتر انجمن نجات استان مرکزی در اراک تجارب خود را در خصوص به اصطلاح انتخابات در سازمان مجاهدین خلق ارائه دادند. هر دو نجات یافته از فرقه رجوی با استناد به مشاهدات خود از داخل مناسبات فرقه رجوی تأکید داشتند که انتخابات در این فرقه کلاً معنی و مفهوم ندارد و صرفاً جنبه تبلیغاتی داشته و همه چیز توسط رهبری فرقه مشخص و ابلاغ دستوری می گردد.

سازمان مجاهدین خلق خواهرانم را آزاد بگذارد

آقای ترابی که به کار کشاورزی و باغداری در استان گلستان مشغول است در گفتگویی با دفتر انجمن نجات در گرگان در خصوص خواهرانش معصومه و مریم بانو ترابی که در اردوگاه فرقه رجوی در آلبانی گرفتار می باشند صحبت کرد و جویای حال آنان شد. او همچنین در مورد برادرش قربان ترابی که در دهه هفتاد در پادگان اشرف زیر شکنجه سران سازمان مجاهدین خلق جان باخت گفت:
“سران فرقه رجوی برادرم را در حالی به قتل رساندند که محمدرضا پسرش هنوز خردسال بود و خواهرانم نیز همانند او شکنجه شده بودند. خانواده ترابی هیچ وقت از خون قربان نخواهند گذشت و شکایت ما علاوه بر خواهرانم در مورد قتل برادرم قربان نیز خواهد بود.”

پیام تسلیت انجمن نجات به آقای عباس کرمی

“با نهایت تأثر و تألم مطلع شدیم که مادر آقای عباس کرمی از جداشده های فرقه رجوی و از اعضای فعال انجمن نجات استان کرمانشاه دارفانی را وداع گفت و به دیدار حق شتافت .انجمن نجات استان کرمانشاه این مصیبت وارده را به آقای عباس کرمی و خانواده محترم ایشان تسلیت عرض نموده و مراتب همدردی خود را ابراز می دارد .برای آن سفر کرده علو درجات و برای بازماندگان صبر جمیل آرزومندیم.”

قصه پر غصه خانواده ها در راه دیدار با اسیران دربند فرقه رجوی

این مقاله به تلاش این سالیان خانواده ها، از اولین و آخرین باری که توانستند با عزیزان در بند خویش در فرقه رجوی در پادگان اشرف ملاقات کنند تا به امروز که این فرقه در آلبانی مستقر گردیده است پرداخته و سؤالات مهم و اساسی در این خصوص مطرح نموده است. این مطلب از زوایای مختلف مقاومت خانواده ها در برابر فرقه رجوی را بررسی کرده و در خاتمه نتیجه گیری کرده است که:
“بایستی خیال سران فرقه را از این بابت راحت کرد که اولاً این کار نیمه تمام رها نخواهد شد و هر روز به شیوه ای دیگر ادامه خواهد یافت و به آن ها هشدار داد که بترسید! بترسید از روزی که پای خانواده ها به آلبانی باز شود. شما که از یک نامه نوشتن پدری پیر و مادری چشم انتظار این قدر وحشت دارید و همچون مار زخمی به خود می پیچید، بترسید از روزی که خانواده ها پشت درب های اسارتگاه آلبانی تجمع کنند، که اگر این اتفاق افتاد دیگر به دیدار بسنده نخواهند کرد و برای آزاد کردن عزیز و اسیر خود اقدام خواهند نمود و آن روز برای مادران و پدرانی که چندین دهه را در فراق عزیزان خویش سپری کرده اند خیلی دور نخواهد بود.”

*چهارشنبه 31 شهریور

این روز سایت نجات با 9 مطلب جدید به کار خود ادامه داد. مروری مختصر بر تعدادی از این مطالب در زیر از نظرتان می گذرد:

“کتاب خواندن نشانه شروع بریدگی است!”

آقای ایرج صالحی از اعضای سابق فرقه رجوی در استان مازندران به بهانه شروع سال تحصیلی جدید به خاطره ای از موضوع کتاب خواندن در سازمان مجاهدین خلق پرداخته که قابل توجه است. او به گفته یکی از مسئولین سازمان اشاره می کند که گفته بود “کتاب خواندن نشانه شروع بریدگی است”. در این مقاله از جمله آمده است:
“زمان مشخص کرد که حرف رجوی ها با ما بسیار فراتر از دشمنی آن ها با علم است. آن ها اعضای فرقه را برده هایی می بینند که هیچ حقی از خودشان ندارند و باید مثل یک ربات مجری دستورات آن ها باشند. علم و دانش هم فقط در حدی خوب است که در خدمت منافع آن ها باشد، در غیر این صورت چیز بدی است و مانع کسب آن می شود.”

نامه فاضل فرهادی به اسیران در بند در آلبانی

آقای فاضل فرهادی از اعضای سابق فرقه رجوی در استان مرکزی نامه ای خطاب به اعضای سازمان مجاهدین خلق گرفتار در اردوگاه این سازمان در آلبانی نوشته است. او با توضیح شرایط فعلی خود در کنار خانواده و ترفندهای فرقه رجوی و نشر اخبار کذب برای کنترل نیروها عنوان نموده است که:
“امیدوارم در آینده نزدیک خودتان را نجات دهید و به دنیای آزاد پا بگذارید. خواهید فهمید چندین سال چه رکبی از رجوی و زنش مریم قجر خورده اید.”

درخواست خانم مهین حبیبی از مدیر عامل انجمن نجات

خانم مهین حبیبی، مادر پروانه ربیعی عباسی گرفتار در فرقه رجوی در آلبانی، از استان مرکزی نامه ای خطاب به ابراهیم خدابنده مدیرعامل انجمن نجات نوشته و ضمن شرح دردها و رنج های این مدت خود در فراق فرزندش آورده است:
“من دیگر صبرم تمام شده است. مریض حال هم هستم و دلم می خواهد دخترم را ببینم. از شما به عنوان مدیر عامل انجمن نجات درخواست دارم فکری به حال من بکنید.”

خانم حبیبی؛ مادر پروانه ربیعی

جشن آزادی سرفراز رحیمی در کنار دیگر جداشده‌ها از فرقه رجوی در تیرانا

به دنبال اعلام جدایی رسمی آقای سرفراز رحیمی از سازمان مجاهدین خلق، اعضای جدا شده از این تشکیلات به مناسبت رهایی کامل ایشان از تشکیلات رجوی مهمانی ای ترتیب دادند. سرفراز رحیمی با انتشار عکس های این دورهمی در پست فیس بوکی خود نوشت: “در ضیافت شام با دوستان جدا شده از فرقه رجوی.”

*پنجشنبه 1 مهر

در آخرین روز کاری این هفته تعداد 7 مطلب جدید در سایت نجات ظاهر گردید. در زیر مختصراً تعدادی از آن ها را مرور می کنیم.

پاسخ مدیر عامل انجمن نجات به نامه خانم حبیبی

مدیر عامل انجمن نجات در نامه ای خطاب به خانم حبیبی مادر چشم انتظار پروانه رییعی عباسی گرفتار در فرقه رجوی در آلبانی ضمن تشکر و قدردانی از وی خاطر نشان ساخته است که:
“اطلاع دارید که شعار انجمن نجات “پیام ما امید – نوید ما آزادی” می باشد. اکنون انجمن نجات یک خانواده بزرگ است که به صورت جمعی برای رهایی تمامی اسیران فرقه رجوی تلاش می نماید و رهایی هر اسیر موجب مسرت “خانواده بزرگ نجات” می گردد. تا زمانی که شما مادران و خانواده های مقاوم و سخت کوش را در کنار خود داریم، همکارانم و من به پیروزی نهایی و آزادی همه اسیران از چنگال رجوی جانی و خیانتکار ایمان داریم. آن روز قطعاً دور نیست و یقیناً محقق خواهد شد. ما به حمایت شما پشتگرم هستیم.”

درخواست خانواده های زنجانی از دبیر کل ملل متحد

جمعی از خانواده های زنجانی اعضای گرفتار در فرقه رجوی در آلبانی نامه ای به آنتونیو گوترس دبیر کل ملل متحد نوشته و از وی درخواست یاری نمودند. این نامه این گونه خاتمه می یابد:
“ما به عنوان خانواده هایی که سالیان حتی اجازه ملاقات با عزیزان خود را نیافتیم از شما به عنوان دبیر کل ملل متحد و همچنین از تمامی رؤسای کشورهای عضو مجمع عمومی تقاضامندیم تا نسبت به رسالتی که برعهده دارید، نخست وزیر و رئیس جمهور کشور آلبانی را تحت فشار قرار دهید تا سران فرقه مجاهدین خلق نتوانند به راحتی موجبات پایمال شدن حقوق انسانی فرزندان ما را فراهم آورند.”

سرفراز رحیمی‌ ها افشاگری می ‌کنند تا کسی راه اشتباه آن ها را نرود

در مطلبی به قلم حسین عیوضی آذر در سایت فراق به تأثیرات افشاگری اعضای نجات یافته از فرقه رجوی می پردازد که موجب مصونیت افراد بی تجربه در برابر فریب این گونه فرقه ها می گردد. در خاتمه این مقاله آمده است:
“برخی مثل سرفراز رحیمی اقدام به افشاگری کرده و ماهیت تشکیلات مجاهدین خلق را برای افکار عمومی روشن می کنند تا راهی که آنان رفته اند را کسی دیگر نرود و عمرش را تباه ننماید.”

قابل توجه هفته:

“سلسله قجر جایگزین سلسله رجوی شد – مریم سومین انقلاب ایدئولوژیکی را اعلام نمود.”

این هفته سایت ایران اینترلینک مطلبی به زبان انگلیسی در خصوص مراسم سالگرد تأسیس سازمان مجاهدین خلق در آلبانی و ابقای زهرا مریخی به عنوان مسئول اول و معرفی معاونین وی به قلم مسعود خدابنده درج نمود.

Qajar Replaces Rajavi Dynasty – Maryam Rajavi Announces Third Ideological Revolution

در این مقاله نسبتاً مفصل که خلاصه ای از یک جزوه تحلیلی است که در این خصوص منتشر شده به روند بسیار آهسته ی “عبور از مسعود رجوی” در سازمان مجاهدین خلق به خواست ارباب جدید یعنی رژیم سعودی عربستان به جای ارباب قبلی یعنی رژیم بعث عراق اشاره می شود که حالا حتی در مراسمی به اهمیت سالگرد تأسیس نیز کوچک ترین حرفی و نشانه ای از مسعود رجوی نیست.
مسعود خدابنده از مسئولین سابق فرقه رجوی در این مقاله می نویسد که بعد از سقوط رژیم بعث عراق، سازمان مجاهدین خلق که توسط مسعود تحت پاتروناژ صدام اداره می شد، به تدریج به سازمانی مبدل گشت که توسط مریم تحت پاتروناژ آل سعود اداره می شود.

در این مقاله همچنین به ترکیب معاونین مسئول اول یعنی نرگس قجر عضدانلو (40 ساله)، ربیعه مفیدی (39 ساله)، وحیده نبوی (34 ساله)، شیوا ممقانی (40 ساله)، مریم رضایی (30 ساله)، سپیده پورتقی (40 ساله) ، آذر اکبرزادگان (39 ساله) و البته اشرف ابریشم چی (39 ساله) اشاره شده که همگی در فرانسه به دنیا آمده و شناسنامه فرانسوی داشته و تا به حال ایران را ندیده اند.
مسعود خدابنده می نویسد که قصدش از تولید این مطلب اینست که نشان دهد چگونه سازمان مجاهدین خلق به تدریج و به آرامی به این نقطه رسید و انقلاب ایدئولوژیکی سوم توسط مریم قجر، بعد از انقلاب اول توسط تقی شهرام و انقلاب دوم توسط مسعود رجوی، به وقوع پیوست.

خروج از نسخه موبایل