نماز اجباری در فرقه مجاهدین خلق

خاطره‌ای از موسی جابری

چند روز پیش بحثی سر دین با یکی از دوستان داشتم که یاد خاطره‌ای افتادم. گفتم آن را با شما دوستان به اشتراک بگذارم، که چگونه در فرقه رجوی با زور و تحمیل کردن افراد را مجبور به نماز خواندن می‌کنند. همان طور که می‌دانید این سازمان ادعای مسلمان بودن دارد و آن هم از نوع اسلام نوین. یادم هست بعد از مدت‌ها که درون مناسبات بیهوده آن‌ها بودم ، انتقاد کردن بر علیه من شروع شد. آن هم از مسئولین رده بالا که این چه وضعش هست؟ تو مثلا مجاهد هستی چرا نماز نمی‌خوانی؟

نماز هم یکی از چهارچوب‌های تشکیلات مثل عملیات جاری (یعنی هر آنچه در ذهنت می‌گذرد را باید بیان کنی) کردن است. من هم گفتم این مسئله فردی است و به خودم مربوط می‌شود و شما در دوران ورودم به اینجا در مورد خواندن یا نخواندن نماز حرفی به من نزدید. حالا چه اتفاقی افتاده که این موضوع را پیش کشیدید؟ اما گوش آن‌ها برای شنیدن حرفهای من بسته بود. می‌گفتند اشتباه می‌کنی شاید آن موقع زمانش نرسیده بود تا به شما بگوییم و کاری به گذشته نداشته باش، الان هم که می‌گوییم نماز بخوان اولا برای خودت خوب است و دوما برای محکم کردن پایه‌های مناسبات‌مان.

موسی جابری فر

خلاصه از آن‌ها گفتن بود و از من قبول نکردن، اما آن‌ها کوتاه نمی‌آمدند. هر هفته دو بار مغزشویی می‌شدم. آن هم نه با یک فرد بلکه با چندین مسئول رده بالای فرقه. هر مسئول از یک زاویه کار توجیهی می‌گذاشت‌. خلاصه دیدم آن‌ها دست بردار نیستند. به زور قبول کردم اما خواندن نمازم این شکلی شده بود که اگر مسئولین در آسایشگاه بودند نماز را انجام می‌دادم و اگر نبودند نمی‌خواندم.
با این وجود، دوباره انتقادها شروع شد. این بار از زاویه‌ای دیگر. آن‌ها می‌گفتند ما تغییرهای تو را می‌بینیم و این پیشرفت خوبی بوده اما حالا که نماز می‌خوانی چرا نماز شب را با جمع نمی‌خوانی؟ به هرحال تو که این کار را انجام می‌دهی بهتر است با جمع باشی. این بار هم بهانه‌های زیادی آوردم اما مثل همیشه این فرقه از هیچ حرف و خواسته خود کوتاه نمی‌آمد. من هم باز قبول کردم که با جمع بخوانم.

با این تفاصیل این را می‌خواهم بگویم که این فرقه رجوی کارش را با زور و تهدید پیش می‌برد و اصلا اهمیتی به خواسته‌های فردی افراد نمی‌دهد‌. مگر می‌شود دین را تحمیل کرد؟ اصلا دینی که تحمیل شود که دین نیست بلکه یک دیکتاتوری است از نوع بی رحم و فاسد. یعنی در مجموع همه کارهای این فرقه شکلی است و محتوایی ندارد. فرقه مجاهدین خلق با ایدئولوژی عقب مانده‌اش فقط می‌خواهد حفظ نیرو کند، چون بدون نیرو هیچ کسی آن‌ها را به حساب نمی‌آورد. هر چند تاکنون با این که نیرو هم دارد کاری از پیش نبرده و فقط فیگور می‌گیرد. از درون هیچ ندارد. فقط مواظب باشید که گول این سازمان را نخوردید. بدرود دوستان.

خروج از نسخه موبایل