نماد سایت انجمن نجات

داداش تو عضو یک فرقه هستی

آن تجمع تشکیلات نامیده میشد. به علت اینکه نفرات به طور تمام وقت و رایگان وجود خود را در اختیار تشکیلات گذاشته بودند آن ها را تشکیلاتی مینامیدند. هیچ فردی با نام و نشان اصلی خودش برای دیگران شناخته شده نبود. بیشترین وقت افراد تشکیلاتی صرف شرکت در کلاس های آموزش ایدئولژیک و همسو شدن با خواسته های رهبر تشکیلات میشد. رهبر بر آن بود که به شیوه مسلحانه جایگزین رهبر حکومت اسلامی در ایران شود. برای رسیدن به این هدف نیاز به افرادی از جان گذشته داشت.

تمامی این جماعت توسط دولت فرانسه به عنوان پناهنده سیاسی شناخته شده بودند و از حقوق و مزایای پناهندگی برخورداربودند. این در صورتی بود که نه دولت فرانسه این افراد را میشناخت و نه خود این افراد چیزی از مفهوم پناهدگی و استفاده از حق و حقوق قانونی خودشان سر در می آوردند. همه چیز در درون یک رابطه، و پیمان سیاسی بر اساس منافع رهبرین رد و بدل میشد. سال هزار و سیصد و شصت و دو بود و تا سه سال بعد که این افراد را به عراق فرستادند آن ها کلامی زبان فرانسوی نیاموخنتد و در واقع نفهمیدند که در کدام قسمت از این کره خاکی مشغول نفس کشیدن هستند