عباس جان ما خواهرانت از راه دور به شما سلام می کنیم.
ما نگران شما هستیم ای کاش می توانستیم به شما سر بزنیم و بعد از چندین سال با هم دیداری داشته باشیم. هر موقع یاد شما می کنیم اشکمان سرازیر می شود. در گذشته خاطرات خوبی با هم داشتیم و نمی دانستیم سربازی شما به چنین وضعیتی ختم می شود!
ما هر موقع دور هم جمع می شویم یاد شما می کنیم. ما یک برادر در این دنیا داریم که آنهم تویی. مادرمان وقتی در قید حیات بود به عراق سفر کرد خیلی دلش می خواست شما را ببیند متاسفانه موفق نشد شما را ببیند. در نبود شما قصه خورد و فوت کرد. عباس جان چرا فریب خوردی و خودت را از خانواده ات دور کردی؟ می دانی ما در نبودت چقدر قصه می خوریم؟ در نامه هایی که برای شما ارسال می کنیم به شما تاکید می کنیم خودت را نجات بده و برگرد به آغوش خانواده ات. دوری را تمام کن و در کنار خانواده ات باش. شما در کنار خانواده ات زنده هستی و در غربت نمی توانی زندگی کنی. ما همیشه برای شما دعا می کنیم که هر چه زودتر خودت را نجات دهی و خانواده ات را خوشحال کنی .
دوست دار شما – خواهرانت طاهره، فاطمه و اکرم

