*شنبه 5 مهر
در روز شنبه جمعاً 8 مطلب در سایت نجات درج گردید که در زیر مروری اجمالی بر تعدادی از آن ها انجام می شود:
مجاهدین خلق در امتداد مرگ
… سران مجاهدین خلق با بهره مندی از اعتقادات دینی افراد، مباحث فریب کارانه دروازه بهشت و شهادت طلبی تلاش کرده تا حتی با مرگ اعضای خود برای زیستن در تفکرات خائنانه خود زمان بخرند. ولی در واقعیت از زوایای دید سران گروه مجاهدین خلق، مرگ خوب است ولی برای همسایه! مسعود رجوی که خود را رهبر و پیش رو سازمان مجاهدین خلق می داند سال ها است از ترس جان و برای حفظ بقای ننگین خود در ناکجا آباد مخفی شده تا شاید کمی بیشتر از مرگ فاصله بگیرد. مریم قجر عضدانلو برای قدری زندگی زیاد در حومه پاریس با عمل های جراحی زیبایی و انواع تزریقات زیر پوستی و با مایه گذاری از جان و مال اعضای گرفتار در کمپ موسوم به اشرف 3 دقیقا برای فرار از مرگ و ادامه زندگی ننگین خود فارغ از مشکلات اعضای زندانی در کمپ آلبانی برای زنده ماندن تلاش می کند. اما در این میان این اعضای بخت برگشته از زمین و زمان است که تاوان می دهند و در امتداد راه مرگی که سران مجاهدین برایشان ترتیب دادند قرار گرفتند…
پنج مهر، روزی که مجاهدین خلق مردم تهران را به خاک و خون کشیدند
در بیش از چهار دهه گذشته بخصوص از شروع تابستان 1360 و اعلام جنگ مسلحانه از سوی گروه تروریستی مجاهدین خلق بر علیه مردم ایران، جنایات زیادی توسط آنها صورت گرفت که هر یک به تنهایی پرونده ای قطور و سیاه از اقدامات تروریستی آنها می باشد. یکی از این اقدامات به خاک و خون کشیدن مردم تهران در روز 5 مهر 1360 است. در این روز بر اساس تحلیل احمقانه رجوی که می گفت با انجام تظاهرات مسلحانه مردم به صحنه آمده و جمهوری اسلامی را سرنگون خواهند کرد، تعدادی از نیروهای مجاهدین بصورت مسلحانه در برخی خیابان های تهران ظاهر شده و به کشتار مردم پرداختند. اما در نهایت این مردم و نیروهای حامی جمهوری اسلامی بودند که صحنه را در دست گرفته و به این قائله خاتمه دادند.
… برخی از جنایات انجام شده توسط تشکیلات تروریستی رجوی که به سبک داعش به کشتار مردم پرداختند در نشریه مجاهد شماره 170 درج شده است. هر چند در آن مطلب تنها بخشی از جنایات داعش وار آنها در آن روز منعکس شده است، اما همین بخش کوچک نیز شامل ترور، کشتار، به آتش کشیدن اتوبوس های شرکت واحد و وسایل نقلیه، به آتش کشیدن خیابان های تهران و تیراندازی به سوی مردم است…
شرکت در تجمع مجاهدین خلق: انگیزهها و جذب قشر آسیبپذیر
حضور سیاهپوستان آمریکایی در تجمع مجاهدین خلق در خارج از ساختمان مجمع عمومی سازمان ملل متحد، جدیدترین نمایش به اصطلاح حمایت مردمی از این تشکیلات است.
عکسهایی از آمریکاییهای آفریقاییتبار در خارج از هشتادمین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد در روز ۲۳ سپتامبر ۲۰۲۵ در شهر نیویورک در رسانههای رسمی – و نه رسانههای مجاهدین– منتشر شده است. این افراد اغلب با اتوبوس به مکانهایی مانند شهر نیویورک برای تکان دادن پرچم ایران یا مجاهدین خلق، منتقل میشوند. حضور اینگونه تظاهرات کنندهها در درجه اول به انگیزههای مالی و جذب از طریق واسطهها نسبت داده میشود.
… مجاهدین خلق، با سابقهای طولانی و پیچیده از فعالیتهای تروریستی، رفتارهای فرقهای و افراطگرایی، از جمله دورهای که در فهرست سازمانهای تروریستی خارجی وزارت امور خارجه آمریکا (از سال ۱۹۹۷ تا ۲۰۱۲) قرار داشته، به استفاده از تاکتیکهای مختلف برای تقویت تصویر عمومی خود و نشان دادن حمایت مردمی، شناخته شده است.
*یکشنبه 6 مهر
6 مطلب جدید حاصل کار روز یکشنبه سایت نجات می باشد. مروری مختصر بر تعدادی از آن ها به قرار زیر است:
نه به سوءاستفاده از گردشگران
به مناسبت روز جهانی گردشگری
… چند سال قبل، روزنامه انگلیسی گاردین در گزارشی فاش کرد که بخش زیادی از مهمانان و شرکتکنندگان در گردهماییهای مجاهدین خلق، توریستهایی بودند که با وعده سفر توریستی به شهرهایی مانند پاریس آورده شده بودند. در این گزارش آمده است که صدها گردشگر از کشورهایی مانند لهستان، چک، آلمان و سوریه تنها با پرداخت مبلغ ناچیزی (حدود ۲۵ یورو) برای سفر و اقامت به این همایشها جذب شدهاند.
بسیاری از این افراد درباره ماهیت واقعی مجاهدین خلق هیچ اطلاعی نداشتند و بسیاری هنگام سخنرانیها حتی زیر درختان چرت میزدند، اما با پرچمها و لباسهای مخصوص، به عنوان هوادار نشان داده شدند. این روش به گروه اجازه میدهد تا جمعیتهای مصنوعی ایجاد کرده و خود را قدرتمند و بسیار پرطرفدار معرفی کند.
… مجاهدین خلق علاوه بر سوءاستفاده تبلیغاتی، آسیبهای امنیتی زیادی در پرونده خود دارند. آنها به واسطه ارتباط با سرویسهای اطلاعاتی خارجی و اقدامات خشونتآمیز، در بین مردم ایران مورد نفرت هستند. این گروه سالهاست که با لابیگری در برخی کشورهای اروپایی و آمریکایی، سعی در مشروعیتبخشی به خود دارد، اما روشهای غیرشفاف و سوءاستفادههای آشکار از گردشگران، ابعاد پنهان این نهاد خطرناک را نشان میدهد…
تنها مدالی که رجوی بر گردن اعضا می آویزد
تنها هدیه رهبر فرقه رجوی به اعضای نگون بخت مرگ است! در درون فرقه کسی حق خروج از فرقه را به هیج عنوان ندارد. اگر کسی جرات به خرج دهد و تقاضای خروج نماید با فرد خاطی برخورد تشکیلاتی می شود، به بیان بهتر او را تحت شدیدترین فشارهای روحی و جسمی تشکیلاتی قرار می دهند تا از کرده خود پشیمان شود.
درون مناسبات سازمان مجاهدین خلق، افراد هیچ گاه به دلیل کارهایشان مورد تشویق قرار نمی گیرند و معمولاً از کسی به جز سران تقدیر نمی شود. اگر فرد کار و مسئولیت هایش را به نحو احسن انجام بدهد که وطیفه اش بوده است و همچنان بدهکار رهبریست و اگر هم کم کاری کند که به شدت تنبیه و تحقیر می شود.
… اعضای گرفتار در تشکیلات هم زندانی هستند و هم زندانبان. در یک محیط بسته به صورت جمعی زندگی می کنند تا بر طبق آن چیزهایی که رهبری فرقه به آنها آموخته اند بتوانند همدیگر را تحت کنترل داشته باشند. باید اذعان کنم هر گونه رابطه عاطفی و انسانی ممنوع است. اگر کسی از خودش محبتی نشان دهد و رابطه عاطفی با کسی برقرار کند به شدت مجازات می شود، در حقیقت اعضای فرقه مانند بردگانی هستند که برای ارباب بی جیره و مواجب کار می کنند تا زمانی که زنده هستند برای آنها ارزشی قائل نمی شوند اما همین که مردند به آنها نشان قهرمانی میدهند و نشان دار می شوند.
*دوشنبه 7 مهر
در این روز کلاً 5 مطلب جدید بر روی سایت نجات داشتیم که در زیر مروری مختصر بر تعدادی از آنان را مشاهده می کنید:
مهرماه خونین 1360، درسی از تاریخ
… در آن روزگار، نه تنها دولتهای غربی و عربی، بلکه چین و شوروی نیز علیه ایران به صدام اسلحه میدادند و ایران جز سوریه و کرهشمالی دوستی نداشت. اما اینها باعث نشد که جمهوری اسلامی زانو بزند و تسلیم دشمنان شود، و با استقامت و ایستادگی و پرداخت بهایی سنگین، طی چند دهه به نقطهای از اقتدار رسید که دشمنان نیز به آن معترف هستند و به درماندگی افتادهاند. امروز نه تنها ایران منزوی نیست، بلکه پرچم پرافتخار آن از سوی ملتهای آزاده در سراسر جهان برافراشته میشود و دشمنان ایران خوار و سرافکنده و منزوی شدهاند که نمونه بارز آنرا میتوان در حین سخنرانی نماینده دولت جعلی کودککش در مقر سازمان ملل مشاهده کرد که همه نمایندگان جز چند کشور، سالن را ترک کردند، درحالیکه همگی برای شنیدن سخنان نماینده ایران مشتاق بودند.
امروز روسیه و چین که روزگاری در نقطه مقابل ما بودند، در کنار ایران قرار گرفتهاند و ایران عضو دو پیمان مهم و بزرگ جهانی (بریکس و شانگهای) است. نسل جوان ایرانی، نه تنها باید تاریخ 150ساله کشور خود را به خوبی مطالعه کند، بلکه میبایست به دقت تاریخ 46 سال گذشته را مورد بررسی و پژوهش قرار دهد و از آن درس بگیرد و بیاموزد و برای آیندهای روشن آماده شود و نگذارد دستاوردهای گذشته با ناآگاهی و فرصتسوزی از بین برود و دشمنان دوباره طمع چیرهشدن بر ایران داشته باشند. هوشیاری و کسب آگاهی و داشتن امید، رمز ماندگاری ملتها است…
سالروز دیدار ننگین مریم رجوی با سفیر رژیم موقت صهیونیستی در آلبانی
… امروز سالروز دیدار مریم رجوی با گالیت بالج، سفیر رژیم کودک کش، در محل سفارت اسرائیل در سه سال قبل است.
بارها ما نوشتیم که در زندان های سازمان در عراق، از روش ها و آموزه های سازمان اطلاعات و عملیات ویژه ی رژیم موقت صهیونیستی، مشهور به موساد، بهره گرفته شده است و افسران ضداطلاعات سازمان مجاهدین، تحت آموزشهای مستقیم موساد قرار گرفته اند.
24000 تن در غزه کشته شدند و بیش از 12000 کودک ، زن و سالمند در غزه توسط این رژیم موقت ، کشته شدند، برخی گمانه زدند که این تعداد کمتر از اعداد واقعی است، تخمین می زنند که حدودا 10000 غزه ای همچنان زیر آوار مدفون هستند. سوء تغذیه هم ، هر روز قربانی می گیرد!
دنیا در مقابل این رژیم موقت کودک کش ، ایستاده است، سخنرانی نتانیاهو، در سالن سازمان ملل، هیچ شنونده ای نداشت و اکثر اعضای سازمان ملل ، سالن را ترک کردند.
… چرا در سرتا سر سایت های این فرقه ی اسرائیلی، حتی یک کلمه هم در مورد محکوم کردن این نسل کشی ، به میان نیامده است؟…
سخنرانی محمد رضا مبین در نمایشگاه دفاع مقدس استان آذربایجان شرقی
… آقای محمد رضا مبین در خلال این نمایشگاه، مصاحبه ای با خبرنگاران مختلف و شبکه استانی آذربایجان شرقی داشت، ایشان در طی یکی از سخنرانی ها برای مدعوین، از تاریخچه ننگین سازمان مجاهدین خلق، در طی جنگ 8 ساله گفت و اظهار داشت، مردم ایران در طی 8 سال جنگ، هم باید با دشمن رو در رو می جنگیدند و هم با ستون پنجم آن، در داخل و در جبهه های جنگ، نبرد می کردند.
ایشان در قسمتی از صحبتهایش به زبان آذری گفت که ما تجربه نیم قرن رویارویی با این فرقه ضدبشری و مخوف را داریم، این سازمان به هیچ پرنسیب سیاسی و سازمانی، پایبند نیست و حتی اعضای خودش را در قرارگاه های مخوف، زندانی و شکنجه می کند.
همچنین ایشان به معرفی انجمن نجات و رسالت ارزشمند آن پرداخت و خاطرنشان کرد انجمن بزرگ نجات برای آزادی تک تک اسیران در این فرقه تلاشی مستمر و شبانه روزی دارد…
*سه شنبه 8 مهر
در این روز 8 مطلب جدید در سایت نجات درج گردید. در زیر مروری مختصر بر تعدادی از آن ها ارائه می گردد:
5 مهر 1360 یاد آور خونین ترین عملیات تروریستی مجاهدین خلق
… رجوی در توجیه شکل گیری این تظاهرات مسلحانه گفته بود ما باید پتانسیل نهفته در درون خلق را آزاد کنیم. ما به آن میزان از توانمندی نظامی رسیده ایم که اگر از رژیم جلوتر نباشیم عقب تر نیستیم! رجوی خطاب به مسئولین تشکیلات اضافه کرد، ما در 5 مهر با قیامی شبیه قیام 22 بهمن روبرو هستیم و باید مردم را در حمایت از نیروهای مسلحی که در دست داریم به صحنه وارد کنیم و تظاهرات با حمایت مردم ادامه یابد. ضرورت انقلاب ایجاد می کند که از کشته دادن حتی در ابعاد زیاد نترسیم، مردم کاملا در شرایط آمادگی قیام هستند، درخت آزادی به خون نیاز دارد و نباید از دادن خون ترسید! عملیات بزرگ 7 تیر نشان داد که رژیم ضربه پذیر است، تمامیت این رژیم همانند ظرف بلورینی است که شکسته شده و فقط کافی است ضربه نهایی به آن وارد شود.
… مجاهدین خلق با اجرای این شورش خیابانی نشان داد که موضع مشترکی با رژیم صدام دارد. و با دست زدن به این شورش مسلحانه می خواستند به نحوی افکار عمومی را از پیروزی نظامی ایران در این عملیات منحرف سازند. این حرکت ناشیانه و عاری از هرگونه منطق که رجوی نام آن را تست عنصر اجتماعی نامیده بود منجر به دستگیری بسیاری از اعضا شد. برخلاف تحلیل های رجوی از جمعیت میلیونی خبری نشد! برعکس بسیاری از مردم در مقابل حرکت آنها ایستادند. و نیروهای شرکت کننده در تظاهرات مسلحانه را دستگیر و تحویل نفرات کمیته دادند.
… تنها دستاورد این تظاهرات دستگیری اعضای اجرایی و عملیاتی در صحنه بود. و از طرف دیگر تعدادی از مردم هم به شهادت رسیدند. بزرگ ترین قربانیان این اقدام ابلهانه رجوی اعضا بودند که در اوج سنین جوانی و در منتهای صداقت و با دنیایی از امید و آرزو قربانی تست رجوی شدند!…
جایگاه خانواده در تشکیلات تروریستی مجاهدین خلق
… اساسا دیدگاه سازمان تروریستی مجاهدین خلق به “خانواده” به عنوان اصلیترین و مهمترین واحد جامعه، یک دیدگاه فرقه گرایانه و عقب مانده میباشد و نگاه رهبری این سازمان نسبت به “خانواده” تابعی بود از یک متغیر، آن متغیر نیز چیزی جز منافع شخصی و تشکیلاتی رهبری گروه نبود.
یعنی هر جا لازم بود “خانواده” امری مقدس و انقلابی می شد و هر جا منافع سازمان ایجاب میکرد، خانواده، عشق و عاطفه میتوانست تضاد تاریخ و مبارزه تلقی شود.
رهبر گروه زمانی که در برآوردهای نظامی خود دچار ناکامی شده بود، خانواده را عامل شکست فضاحت بار خود تلقی کرد. به اعتقاد او، وفاداری به خانواده رابطه معکوسی با وفاداری به رهبر گروه دارد.
کسی را در تاریخ سراغ نداریم که به خود این جرات و جسارت را داده باشد که مانع ازدواج مردان با زنان و زاد و ولد گردد. اما این اتفاق در گروه تروریستی مجاهدین به رهبری مسعود رجوی و همسرش مریم قجر عضدانلو افتاد و طی سالیان متمادی مانع ازدواج دهها و صدها مرد و زن شدند و بدتر از آن عملیات اجباری طلاق میان همه زنان و شوهران موجود در گروه آغاز شد. کودکان با فریب و اجبار از والدین جدا و به اروپا تبعید شدند. زنان در چارچوب یک مراسم به ازدواج رهبر گروه درآمدند و هرگونه ازدواج نیز در تشکیلات ممنوع اعلام شد. به همه اینها باید این موضوع را افزود که از همان زمان حضور اعضا در عراق نیز، هرگونه ارتباط آنها با خانواده هایشان در ایران ممنوع اعلام شده بود. محدودیت شدیدی که پس از خروج مجاهدین از عراق و انتقال به پایگاه جدیدشان در آلبانی همچنان ادامه دارد. به طور کلی اقدامات انضباطی شدیدی پیرامون خانواده در این گروه برقرار است که اغلب منجر به پریشانی عاطفی طولانی مدت و از هم گسیختگی روابط خانوادگی شده است…
پاسخ به واکنش فرقه رجوی نسبت به افشاگریهای اعضای جداشده
بیانیه انجمن نجات در آلبانی
… اعضای جداشده دشمنان واقعی رجوی هستند، زیرا آنچه آنان بازگو میکنند تجربه زیسته و واقعیتهای انکارناپذیر است. هیچ دستگاه تبلیغاتی و هیچ شانتاژی نمیتواند خاطرات و شهادتهای کسانی را بیاعتبار کند که سالهای متمادی در تاریکی این فرقه بهسر بردهاند.
آنان به خوبی میدانند درون این سازمان چه گذشته است: سرکوب فردیت، ممنوعیت ارتباط با خانواده، شست و شوی مغزی و زندگی در محیطی بسته و کنترل شده که هیچ ارتباطی با آزادی و دموکراسی ندارد.
فرقه رجوی همواره کوشیده است تمام منتقدان و مخالفان خود را “عامل” یا “مزدور” جلوه دهد. اما این تاکتیک دیگر کارساز نیست. اعضای جداشده که سالیان طولانی در این ساختارها حضور داشتهاند، با شجاعت ماهیت واقعی این فرقه را آشکار میسازند و به همین دلیل است که فرقه بیش از همه از آنان میترسد.
انجمن نجات آلبانی با افتخار بر تداوم مأموریت خود برای آشکار ساختن چهره واقعی فرقه رجوی تأکید میکند…
مرگهای پیاپی در اشرف ۳؛ حقیقتی تلخ
در پس پرده تشکیلات تروریستی رجوی
… رهبران این تشکیلات از بهترین امکانات پزشکی در معتبرترین بیمارستانهای اروپا بهرهمندند، در حالی که اعضای سالخورده و بیمار، بدون کمترین رسیدگی درمانی، یکی پس از دیگری قربانی میشوند.
… ضمن هشدار نسبت به ادامه این روند خطرناک، از سازمان ملل متحد، نهادهای حقوق بشری و دولت آلبانی درخواست می شود که :
1. نظارت فوری و مستقل بر وضعیت ساکنان اشرف ۳ در آلبانی اعمال شود.
2. امکان دسترسی خانوادهها به عزیزانشان فراهم گردد.
3. شرایط درمانی و انسانی این افراد تضمین شود.
سکوت در برابر این مرگهای خاموش، همدستی با رهبران تشکیلات تروریستی رجوی است که زندگی اعضا را قربانی مطامع سیاسی خود کردهاند.
رجوی بهترین دوران زندگیم را با دروغ و نیرنگ از من گرفت
… من جوان بودم و خام! من و چند تا از اسیران به عادل گفتیم ما قبول می کنیم و پیش شما می مانیم ولی بایستی قول بدهید ما را بعد از 4 یا 5 ماه به کشورهای اروپایی بفرستید. عادل در جواب گفت ما حرفی که می زنیم سر حرف خودمان می ایستیم، ما انقلابی هستیم!
… 7 ماهی بود که وارد مناسبات مجاهدین شده بودم. پادگان اشرف بدتر از مقر سردار بود. زندگی تکراری و بی روح! بعد از چند ماهی در پادگان اشرف بودن با خودم می گفتم جای من اینجا نیست و رفتم به مسئول مقر گفتم که در اُردوگاه به من گفته شد 4 یا 5 ماه پیش ما بمانی اگر نخواستی تو را به کشورهای اروپایی می فرستیم، الان نزدیک به 8 ماه است اینجا هستم. مرا به کشورهای اروپایی بفرستید. در جواب گفت چه کسی چنین قولهایی به شما داده؟ در جواب گفتم عادل. مسئول اُردوگاه با حالت پرخاشگری گفت: عادل غلط کرده مگر اینجا اداره مهاجرت است؟! اینجا میدان جنگ است. همین حالا هم برو و وقت مرا نگیر. اروپا را هم از سرت بیرون کن و هر چه به تو می گویند انجام بده. در غیر این صورت تنظیم رابطه بدی با تو می شود.
… رجوی سرکرده مجاهدین خلق به کسی اجازه خروج از پادگان اشرف را نمی داد و می گفت اگر قرار باشد کسی از ما جدا شود بهتر است در پادگان اشرف دفن شود…
*چهارشنبه 9 مهر
در این روز مجموعاً 4 مطلب دیگر روی سایت نجات قرار گرفت که در زیر مروری مختصر بر تعدادی از آنان را ملاحظه می فرمایید:
الان در اردوگاه سازمان مجاهدین خلق در آلبانی چه خبره؟
گفتگوی حمید آتابای با آیدین زواری
… حمید آتابای توضیح می دهد که چگونه او و دیگر اعضای سازمان، در سال 1396 برای اولین بار با اینترنت و همچنین با تلفن همراه آشنا می شوند: ما هنوز نمی دانتسیم اینترنت به چه میگویند؟! تلفن همراه را نمی شناحتیم. تلفنی که سیم نداشتند و برای ما ناشناخته بودند – این تلفن ها را در فیلم به ما نشان دادند.
آتابای سپس پروه آشنایی با اینترنت و فضای مجازی را تشریح می کند و توضیح می دهد که چگونه تحت نظارت فرماندهان سازمان، سعی می کردند جوانان را تحت نام های مختلف و عناوین جعلی جذب کنند و به مرور به کار بگیرند:
هر روز ساعت 7 و نیم در ابتدا جلسه توجیهی بود. مرز سرخ ها را برای ما تشریح می کردند؛ مثلا اینکه اسم استان خودم را سرچ نکنم. پست هیچ خانمی را لایک نکنم. قسمتی از کار ما معطوف به ریتوییت پست های اکانت های سازمان و کامنت گذاشتن بود و قسمتی دیگر ارتباط گیری با افراد مختلف…
حقوق بین الملل و اسرای جنگی در نزد مجاهدین خلق
… تمام اسرای جنگی مطابق قوانین مندرج سازمان ملل و کمیته صلیب سرخ جهانی، در اختیار دولت دشمن هستند نه در اختیار اشخاص یا نیروهایی که آنها را اسیر کردهاند. در این بخش مهم محرز و مسلم است که سران مجاهدین خلق با تبانی صدام حسین این اصل مهم قانونی را نقض و زیر پا گذاشتند و با دور زدن سازمان ملل به ویژه کمیته صلیب سرخ جهانی، سر خود اسرای جنگی را برای بکارگیری مقاصد شوم به کمپ مجاهدین خلق انتقال داده اند. برابر ماده 13 کنوانسیون ژنو حتی برای یک عمل جراحی باید با رضایت اسیر و تحت نظر صلیب سرخ جهانی اقدمات معمول انجام گیرد در حالیکه عوامل رجوی پا را فراتر از قانون گذاشته و با حیله و فریب اسیران، ضمن سوء استفاده از وضعیت حاد اردوگاه های جنگی برخی از اسرای ایرانی را به کمپ های خودشان انتقال دادند. مطابق مواد 49 -52-63 و70 قانون سوم ژنو اسرا نباید وادار به انجام کارهای مخاطره آمیز که جانشان در معرض خطر است باشند. همچین آنها باید حق کمک از مراجع بشر دوستانه و حق اطلاع رسانی از وضعیت سلامتی خود به خانواده هایشان را از طریق کمیته صلیب سرخ جهانی داشته باشند.
شایان ذکر است مسئولین کمیته صلیب سرخ جهانی با وظایف قانونی که بر عهده داشتند در دفعات مکرر در سنوات گذشته به ویژه در سال هایی که کمپ مجاهدین در عراق بود بارها برای دیدارهای نوبه ای به کمپ اشرف مجاهدین خلق مراجعه و به صورت خصوصی با اسیران جنگی حاضر در کمپ ملاقات کردند.
متاسفانه از سال 1395 و پس از اخراج مجاهدین از عراق و حضور آنها در کمپ مانز کشور آلبانی مسئولین صلیب سرخ جهانی علیرغم درخواست های مکرر خانواده های اسیران از خود سلب مسئولیت نموده و در راستای انجام وظایف خود قصور می ورزند…
همکاری با صدام: سابقه مجرمانهای که رجوی انکار میکند
… تأثیر فوری اتحاد با صدام حسین بر سابقه سیاسی مسعود و مریم رجوی در آغاز برای تشکیلات مثبت تلقی شد زیرا آنها در دستیابی به برخی اهداف استراتژیک به عنوان یک نیروی مخالف مسلح موفق بودند. در سالهای برخورداری از حمایت صاحبخانه، مجاهدین خلق توانستند چندین عملیات به درون مرزهای ایران انجام دهند، شمار زیادی از هموطنان خود را به خاک و خون بکشند. مجاهدین خلق به عنوان نیروهای حرفه ای جاسوسی موفق شدند در ازای فروش اطلاعات نظامی و سیاسی ایران مبالغ و خدمات خوبی دریافت کنند.
در مقابل، پیامدهای بلندمدت این اتحاد زیانبار بوده و هست، به ویژه اینکه رژیم صدام به طور فزایندهای به عنوان متجاوز به ایران و کویت و یک رژیم تهاجمی که حقوق بشر اقلیتها را نقض میکرد و از سلاحهای شیمیایی علیه غیرنظامیان استفاده میکرد، شناخته میشد.
در آن دوران و پس از سقوط صدام حسین، هر رهبر سیاسی که روابط خوبی با او داشت از جمله رجویها ، با وخامت جایگاه بینالمللی و در نهایت فروپاشی رژیمش، با انتقاد و پیامدهای سیاسی منفی روبرو شد. این اثر منفی ماندگار سابقه جرائم تشکیلات مجاهدین خلق به عنوان یک ماهیت و شخص مسعود رجوی به عنوان رهبر آن را همواره سنگین تر کرده است و گریزی از آن نیست.

