نماد سایت انجمن نجات

نامه محمد سلامی به برادرش رضا سلامی در کمپ آلبانی مجاهدین

رضا سلامی

برادرم رضا سلام.
خوبی؟ یادی از برادرت نمی کنی. حرفهای زیادی دارم، حرفهایی از جنس غربت و دوری.
کلاً ما را فراموش کردی. چندین سال در عراق بودی و الان هم در کشور آلبانی. آلبانی چه خبر؟
در کمپ چکار می کنی. نمی دانم به لحاظ جسمی مشکل داری یا خیر. چشم را بستیم و باز کردیم چندین سال گذشت از خانواده ات چه خبر؟ همسرت مریم پیش شماست؟ خبر دارم از هم جدا شده اید، خبر دارم مسعود و رضوان در کشورهای اروپایی هستند و بزرگ شده اند و به احتمال زیاد تشکیل خانواده داده اند. می دانم از کرده خودت پشیمان هستی راهی که انتخاب کردی از همان اول اشتباه بوده . می دانی اگر این راه را انتخاب نمی کردی الان برای خودت کسی بودی و پیش خانواده ات زندگی می کردی کسی که تشکیل خانواده می دهد بایستی در کنار خانواده خودش باشد. بدون خانواده زندگی معنی و مفهوم ندارد حتماً بارها حس کرده ای.
مراقب خودت باش. به دنیای آزاد قدم بگذار و در کنار خانواده ات زندگی کن.

برادرت محمد

خروج از نسخه موبایل