خانواده ها، اعضاء جداشده از فرقه رجوی را باور دارند

با بالا گرفتن تنش درلایه های مختلف فرقه، در آبان ماه 95 مریم رجوی به آلبانی سفر نمود تا نشست های لایه ای برگزار کند واعتماد و وفاداری اعضا را به فرقه جلب نماید. وی همچنین برای جلوگیری از حضور خانواده ها درآلبانی برنامه ریزی نمود.
یکی دیگراز اهداف مریم رجوی بررسی جوانب راه اندازی یک مقر مشابه اشرف دریک مکان ایزوله بود.موج اعتراضات و درخواست جدایی بحدی بود که مریم را مجبور به یک اقامت دوماهه درآلبانی نمود و خودش برخلاف روال معمول با تمامی لایه ها نشست برگزار نمود. به گفته یکی از اعضای جداشده درآلبانی مریم رجوی دریک نشست با مسئولین وفرماندهان ارشد به میزان تاثیرگذاری اعضای جداشده وانجمن نجات روی خانواده ها و دیگر اعضا در آلبانی اشاره کرده است.

وی گفته: ما فکر نمی کردیم اعضای جداشده این چنین انگیزه بالایی داشته باشند! ما به آنها مارک بریده و مزدور وزارت اطلاعات زدیم تا شاید ترسیده وبی انگیزه شوند ولی برعکس انگیزه آنها صد چندان شد. شما که به سرچشمه انقلاب وصل هستید وبا این همه سابقه از پس اداره نیروهای تشکیلاتی که درمشت شما هستند برنمی آیید ولی آنها خیلی راحت صدها خانواده را که عنصراجتماعی وغیرتشکیلاتی هستند را به راحتی جذب، سازماندهی و به اشرف اعزام می کردند. خیلی تلاش کردیم که با تبلیغات زیاد وخرج هزینه بالا مانع از نفوذ آنها میان خانواده ها شویم ولی دقیقا برعکس شد آنها حتی توانستند خانواده های اعضای رده بالای ما را هم جذب وبرعلیه ما بکار گیرند. من گاها از خودم سوال میکنم منشا انگیزه آنها از کجاست؟ اینکه تبلیغ می کنیم منشا انگیره آنها پول است فقط برای بی اعتبار کردن آنهاست ولی ما که دستمان درکاراست بخوبی می دانیم که جذب یک نیروی هوادار مستلزم ساعت ها کار توضیحی، صبروحوصله وانگیزه فردی است. حالا چه برسد به خانواده که صدها مشکل ومعضل دارد. آنها از کجا انگیزه می گیرند؟ مشخص است از مبارزه با ما، پس آنها بریده نیستند شخص بریده کشش کار طاقت فرسای تشکیلاتی را ندارد! بخصوص در زمینه کار و جذب عنصراجتماعی. جذب وسازماندهی یک خانواده در داخل ایران با آن همه مشکلات اقتصادی، فقر، بیکاری ومعضلات دیگر واعزام آنها به عراق با آن ریسک بالای جانی کار ساده ای نیست. ریشه دریک باور واعتقاد عمیقا ایدئولوژیکی دارد.کسی آنها را مجبور به کار نمی تواند بکند! اگرهم فشاری درکارباشد این چنین جنس انگیزش بالا نداشت. خیلی سطحی و از موضع رفع تکلیف وارد می شدند.آنها سالهاست که از ما جدا شده اند ولی توجه کنید چقدر به روز هستند. چقدرعینی ودرست موضع گیری وچشم انداز آینده را تحلیل می کنند! این نشان می دهد درمورد ما مطالعه دارند. این همه ما به آنها تهمت زدیم، سعی کردیم با بکارگیری تمام توان تشکیلاتی آنها را از صحنه حذف کنیم. آیا توانستیم؟! با خودمان که تعارف نداریم نه.
آنها الان دربیخ گوش ما درآلبانی حضور دارند و روی اعضای مساله دار ما کار می کنند. نقطه عطف کار آنها جلب اعتماد خانواده هاست. خانواده ها آنها را باورکردند. خانواده ها شخصی ترین مسایل خود را با آنها مطرح میکنند. من گاها با خود می گویم ای کاش آنها را از دست نمی دادیم و بهرشکل نگه می داشتیم. من خودم با اعضای کمیته رصد فعالیت های سایت انجمن نجات نشست داشتم. از این حجم فعالیت شوکه شدم.
این گوشه کوچکی از اعترافات مریم رجوی و دیگرسران این فرقه نسبت به توانمندی و اوج اقبال اجتماعی اعضای جداشده و انجمن نجات و جداشدگان در اروپا وآلبانی درمیان خانواده های اسیران دربند و قربانیان این فرقه ضد انسانی است. حالا هرچقدر می خواهند درتبلیغات بیرونی گزاف گویی کنند آنچه مهم است وخود مریم رجوی هم به آن اعتراف کرده این است که اعضای جداشده خواب راحت را از آنها ربوده اند وکابوس جداشدگان تا فروپاشی کامل این فرقه دست از سرشان برنخواهند برداشت…
ص. اهوازی