خفه خون گرفتن مریم قجر در مورد انتخابات اخیر ریاست جمهوری آمریکا

بعد از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا (2016) سران فرقه رجوی هنوز در حالت گیج و گنگی بسر می برند و قدرت تصمیم گیری ندارند و می خواهند با مقاله نویسی خواست های خود را بیان نمایند که در این باره تاکنون چند نفر از جیره خواران فرقه رجوی دست به قلم برده و هر روز یک موضعگیری انجام می دهند مثلاً یک روز دنبال خانم کلینتون هستند که اگر او انتخاب شود دیگر کار جمهوری اسلامی تمام است و جنگ به خیابانهای تهران کشیده خواهد شد!!! و روز دیگر از آقای ترامپ تعریف می کند که دیگر پایان دوره مماشات با ایران رسیده است!!! روز دیگر مدعی می شوند که وحشت و هراس در جمهوری اسلامی و…!!! حال خودتان قضاوت کنید به کدام تحلیل آبکی نفرات مفت خور فرقه رجوی باید توجه نمود؟ آیا به واقع این گونه تحلیل های غلط و مسخره ارزشی دارد؟ یکی از مفت خورهای فرقه رجوی فردی به نام هرسینی است که در مقاله "یک انتخابات و این همه هراس و وحشت"! مدعی می شود که خانم کلینتون اگر انتخاب می شد از آنجائیکه قبلاً وزیر خارجه بوده و بخشی از سیاست خارجی حزب دمکرات در رابطه با جمهوری اسلامی را تشکیل می داد و در مسائل فرقه و کمپ لیبرتی و اشرف نیز دست اندر کار بوده است یعنی هر دو طرف قضیه را خوب می شناخت و می دانست که چگونه باید در رابطه با ادامه سیاست مماشات با ایران عمل نماید!!!. گفته های این مقاله نویس فرقه رجوی که خودش پاره می کند و خودش هم می دوزد. اگر بحث انتخاب خانم کلینتون بود همین خانم بود که باعث شد فرقه رجوی از لیست تروریستی در سپتامبر 2012 خارج شود. مگر همین خانم کلینتون و شخص اوباما نبودند که بر سیاست تحریم علیه ایران تاکید داشتند؟ چطور اکنون این خانم ادامه دهنده راه مماشات با جمهوری اسلامی معرفی می شود؟ این گونه موضعگیری ها که قبلاً  هم در فرقه رجوی در مورد صدام شاهد بودیم تا وقتی بود رجوی ملعون او را همیشه ارباب خود دانسته و تنها کسی که در دنیا استقلال داشت صدام را معرفی می کرد!!! وقتی وی توسط نیروهای آمریکایی سرنگون شد یک شبه صدام معدوم دیکتاتور نامیده شد و اینکه رجوی فریبکار بعضی از کارهای او را قبول نداشته معرفی شد!!! حال وقتی رجوی ملعون در مورد ولینعمت خود این گونه رفتار می کند در مورد اربابان جدید خود باید شک نمود.
مگر مریم قجر در تمام این سالیان زمامداری دموکراتها و تحریمی که بر ایران روا داشتند باز هم بر تحریم بیشتر علیه ایران تاکید نداشت؟ پس اگر می شود این نویسنده معلوم الحال قدری سیاست مماشات غرب با ایران را مورد بررسی قرار دهد و بعد به نتیجه گیری بپردازد؟
اگر بحث عزاداری مسئولین ایرانی است خود تشکیلات رجوی و شخص مریم قجر این زن داعشی و تکفیری بیشتر عزا و خفه خون گرفته است. آیا فکر می کنید که انتخابات آمریکا برای مریم قجر مهم نبوده است؟ چرا تاکنون سران فرقه رجوی نتوانستند در مورد انتخاب آقای ترامپ حرفی بزنند؟ چرا هر روز یکی از عوامل مفت خور فرقه دست به قلم برده و از مزایای انتخاب آقای ترامپ و بد شگونی برای جمهوری اسلامی حرف می زنند؟
هرسینی قلم بدست فرقه رجوی در جای دیگری عنوان می کند که اوج بی تفاوتی را می توان در واقعه سال 88 جستجو نمود و اینکه چرا اوباما طرف نیروهای شورشی و اغتشاشگر را نگرفته است. این فرد که واقعاً خودش را به کودنی زده است از آن دوران انبوهی سند و مدرک وجود دارد که نشان دهد دولت وقت آمریکا به دنبال سرنگونی خیالی جمهوری اسلامی بوده است اکنون برای فهم این نویسنده کودن به چند سند اشاره می کنیم تا در یابیم که چگونه این زبان بستگان فرقه رجوی حتی حق استفاده از اینترنت را هم ندارند و نباید غیر از چیزی که به آنان دیکته می شود حرفی بزنند.
– خانم کلینتون در بخشی از کتاب خاطرات خود به مسئله اغتشاشات بعد از انتخابات ریاست جمهوری 88 در ایران اشاره کرده و نوشت دولت اوباما رئیس جمهوری آمریکا در سالهای بعد از اغتشاشات ریاست جمهوری سال 1388 در ایران با صرف ده ها میلیون دلار به آموزش بیش از پنج هزار نفر از مخالفان ایران در سراسر دنیا پرداخت »
– در روز ۱۴ ژوئن جو بایدن معاون ریاست جمهوری آمریکا گفت که در مورد نتایج انتخابات ریاست جمهوری ایران تردیدهای واقعی وجود دارد.
– باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا، برخورد خشن نظام با مردم معترض را محکوم نمود و «شجاعت فوق‌العاده» معترضین (بخوانید اغتشاشگران) در ایران را ستود.
– سه ماه بعد پس از انتخابات ایران اوباما اعلام کرد که حکومت ایران مشروعیت ندارد آنان آدمکش هستند»
– با بهانه حضور به اصطلاح مردم در خیابانها وزیر دفاع وقت آمریکا اعلام نمود که نتیجه مذاکرات غرب این است که تا مردم ایران!!! در خیابان ها هستند می توان از طریق وضع تحریم های سنگین به آنان فشار وارد کرد تا در نهایت کار حکومت ایران از طریق تحریم ها به نابودی بیانجامد.
حال با این چند نمونه می توان دریافت که آیا دولت اوباما برای ایران حکومت مماشات گری بوده است؟ آنان از همان ابتدا به دنبال سرنگونی جمهوری اسلامی بودند و تمام سعی و تلاش خود را در جریان اغتشاشات سال 88 انجام دادند ولی موفق نشدند. آیا این تحرکات برای سرنگونی حکومت نشانه سیاست مماشات غرب است؟
قلم بدست کودن و جیره خوار فرقه رجوی به حدی در کینه توزی علیه مردم ایران فرو رفته که نمی تواند درک کند کدام یک از دو حزب آمریکا می توانند سیاست مماشات با ایران داشته باشند؟  آنان هیچ فرقی با هم ندارند خطی که توسط سیاست گذاران بر آنان دیکته می شود مسئول انجام آن هستند و در این سیستم خود شخص نمی تواند تصمیم گیرنده باشد.
فرقه رجوی در مورد اغتشاشات بعد از انتخابات سال 88 ایران تمام رسانه ها کیسه گشادی برای خود دوخته بود و هر روز آنرا پوشش خبری می دادند چطور اکنون در آمریکا بعد از انتخابات مردم به انتخاب آقای ترامپ اعتراض دارند و خسارت های زیادی به وجود آوردند دستگاه تبلیغاتی فرقه یک خبر هم در این باره اعلام نمی کند؟ البته برای همه روشن است که این گونه رفتار نشان از اوج خواری و مزدوری سران فرقه رجوی برای غرب و دوستان وی در منطقه می باشد. چرا دستگاه تبلیغاتی فرقه رجوی حتی جرات اعلام خبر درگیری های آمریکا را ندارد؟ مریم قجر از چه چیزی ترس دارد؟ آیا سکوت کردن در مورد اعتراضات آمریکا نشان از مزدوری ودر یوزگی سیاسی نیست؟
پس همه قلم بدستان فرقه رجوی بهتر است به جای پرداختن به مسائل حاشیه ای ابتدا از خود سئوال کنند که چرا مریم قجر این زن شوهر مرده(هرچند زنده و مرده اش فرق ندارد) موضع گیری نمی کند و آنان را وادار می کند که در مورد انتخابات آمریکا مقاله بنویسند؟
هادی شبانی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا