آموزش آدم فروشی در تشکیلات فرو پاشیده فرقه رجوی

ریل آموزش از بدو ورود به فرقه شروع میشه بخصوص آدم فروشی
از اونجایی که رجوی ملعون خودش به وطن فروشی خودش افتخار هم می کرد خیال میکنه که همه باید فروشنده باشند.


دقیق یادمه توی بغداد که بودیم تازه چند روز بود که رسیده بودم توی یکی از طبقه ها، بوی الکل به مشامم خورد.
گفتم که چه باحال پس اینجا هم میشه لبی تر کرد
خنده ام گرفته بود مثلا مسئولم گفت به چی میخندی
گفتم شما هم بله
گفت یعنی چی
گفتم مشروب دیگه
عصبانی شد که این چه حرفیه میزنی نداریم از این حرفا بعد
گفت من سرما خوردگی دارم بو متوجه نمیشم
ببین از کجاس بهم بگو
گفتم ینی چی بهم بگو مگه من آدم فروشم؟ بگرد خودت پیدا کن دیگه هم از این چیزا از من نخواه
گفت سرما خوردم بوی الکل رو متوجه نمیشم که من بیشتر عصبانی شدم و گفتم بار آخرت باشه که منو دعوت به آدم فروشی میکنی گفت که این آدم فروشی نیست اسمش مسئول بودنه در قبال تشکیلات!
گفتم باشه من در قبال حفاظت از تشکیلات مسئولم.
ناگفته نمونه که توی یک هفته که توی بغداد بودم با کسی آشنا شدم که میگفت نباید جلوی تشکیلات شاخ شد وگرنه از همین اول به عنوان نفر مورد دار شناخته میشی اون حرفایی درباره زندانی کردن و ایزوله کردن افراد ناراضی میگفت با اینکه من در ایران هوادار اینها بودم، باورم نشد اول هم ترسیدم
ولی زیر بار حرفش نرفتم گفتم این کار رو انجام نمیدم
در طول سال های اسیر بودنم هم هیچ وقت دستم نه روی برگه رفت برای نوشتن گذارش آدم فروشی نه اینکه حرفی سر کسی گفتم کلا توی هر جامعه‌ای این کار منفوره
ولی خیلی ها خو گرفتن به این کار به قول معروف جماعت ماشاءالله بلندگو همون تو هم کارشون این بود الانم همین کار کثیف رو ادامه میدن فقط به خاطر چندر قاز پول اضافه گرفتن از فرقه همه رو میفروشن
البته توی فرقه که بدتر بود فقط به خاطر یک باریک الله شنیدن
برادر به برادر و خواهر و به برادر هم حتی رحم نمیکردند منظورم برادر و خواهر خونی ها نه اون کلمه که توی فرقه جهنمی مرسوم بود
بودند کسانی که برادر خونی خودشون رو فروختن که به جاه و مقامی برسند بعد از این کار طرف رو بهش رده ای دادند که نزدیک به صد ها نفر زیر دستش بودند
بله درست متوجه شدین به خاطر یک خوش رقصی البته ساده نبود ها باید طرف برادر خودش رو نردبان ترقی خودش
البته تا جایی که به رجوی ملعون بر میگشت میخواست همه اینکاره باشد کما اینکه مریم رجوی بارها در نشست های کله پزی میگفت شماها باید آجر سفت مناسبات باشین که بشه پا روتون سفت کردن
فارسیش میشه که بشه پا روی سرتون گذاشت که بتونیم بریم بالا یعنی همون پله ترقی
الان هم یک سری از این طور نفرات و نفرات ماشاءالله بلندگو بیرون هستند و البته این کار کثیف اونا بدون دست مزد نیست و بالاخره این خوش رقصی ها رو فرقه بدون پاسخ نمیزاره با اینکه این نفرات جدا شدن ولی چون به این کار کثیف خو گرفتن براشون جزئی از ذاتشان شده است.
به قول معروف
ترک عادت موجب مرض است.
ولی رجوی کور خونده دیگه الان از این خبرا نیست توی فرقه بغیر از همان نفرات ماشاءالله بلندگوچیزی عادیش نخواهد شد
خدا رو شکر که خیلی از نفرات فشارها رو بجون میخریدند ولی به این خفت و خواری تن نمیدادن بعد خودشون میشدن به قول معروف سوژه برای آدم فروشها
ایشالله به همین زودی ها کلا از این تشکیلات فرو پاشیده چیزی نمیمونه چیزی به آخر عمر خفیف و خائنانه اونا باقی نمونده.
بهمن اعظمی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا