چشم خانم شادابی به دیدن تصویر عباس و اصغر روشن شد

مادر عباس و اصغر فرجی که مادری سالخورده و دردمند میباشد . ساکن خرم آباد و از مادران بسیار عاطفی و با انگیزه و البته امیدوار و با اراده که بیش از 3 دهه با عزم و اراده ای وصف ناپذیر پیگیر وضعیت فرزندانش میباشد .

از جمله کارها و تلاش های جدیدش نامه ای بود که اخیرا برای آقای ادی راما نخست وزیر آلبانی ارسال نمود و در آن خواستار دیدار فرزندان و تماس صوتی و تصویری با آنان شد.

حال به مصداق این ضرب المثل معروف که ” چوب را که برداری گربه دزد فرار میکند.” انگار این مادر خودش بخوبی میدانست که تیر را رها کند بلاخره نتیجه ای میگیرد و چند روزی از این پیام نگذشته بود که نتیجه گرفت و مشخص شد که تیر خانم شادابی دقیق به نقطه ضعف فرقه رجوی اصابت نموده و بطور سراسیمه و دستپاچه فرزندانش عباس و اصغر فرجی را به صحنه آورند و با مشق تکراری که ورق پاره های چاپ شده را در دستان اعضای گرفتار میچرخانند و هرکدام از اسیران در بند موظف هستند با تغییر نام و مشخصات خانوادگی آن را قرائت کنند .

ابتدا تصریح کنم ، بنده که خودم سالیان در داخل این تشکیلات اسیر بوده ام به اینگونه لفاظی و گنده گویی ها که عمدتا دیکته های برخی سران معلوم الحال فرقه هستند کاملا آشنایی دارم و این عکس العمل ها خارج از انتظار نبوده و نیست ولذا فکر میکنم تا همینجا هم اگرچه مشتی اراجیف و خزعبلات تکراری منتسب به عباس و اصغر در سایت رسوای خود افشاگر منتشر شد اما خانم شادابی بعنوان یک مادر دردمند به هدف اولیه خود که همانا اطلاع یافتن از حال و روز فرزندانش بود رسید و دریافت که خانواده و احساس و عاطفه درست و دقیق نقطه ضعف و مرز سرخ رجوی و اندیشه ضد بشر آنها میباشد و هروقت میخواهید صدای آنها را درآورید حتما مادر و یا خواهری بمیدان بیاید، سران فرقه سریع” رم “میکنند .

قبل از آن تصریح و تاکید کنم چه نگارنده و چه مردم ایران و مشخصا خانواده فرجی هرگز در این امر عباس و اصغر را مقصر و متهم موضوع نمیدانند و اتفاقا از صحبت کردن آنها و دیدن تصاویر و اعلام وضعیتشان خشنود و خوشحال شده چون بهر حال بطور احساسی تحت تاثیر خانواده قرار میگیرند و در آینده نتیجه این تاثیر روشنتر خواهد شد و از طرف دیگر در فرقه ها افرادی چون عباس و اصغر و صدها و هزاران عباس و اصغر دیگر فقط مهره های شطرنجی هستند که بازیگر آنان سران تشکیلات رجوی مثل مهوش سپهری ( نسرین ) ، مژگان پارسایی و رقیه عباسی و مهدی ابریشم چی و داوری و…. هستند و در عرصه شطرنج ، سربازان در بین دو انگشت بازیگر حرکت میکنند و حرکت مستقیم و ضربدری ، کشتن و کشته شدن دست خودشان نیست .

اما بد نیست به جملات و عبارات و ادبیات بکار رفته که از زبان و قلم عباس و اصغر منتشر شده اشاره ای داشته باشیم اگرچه اصل موضوع برای همه روشن است.

در سطر آغازین مطلب و نوشته منتسب به عباس و اصغر آمده است :
سلام به هموطنانم که در خلال نوشتن این چند خط آنها را در کنار خود احساس میکنم!
فقط در خلال نوشتن همین چند خط ؟؟؟
ماهیت فرقه رجوی تاب ثانیه ای لاپوشانی را هم ندارد و در همان سطر اول زاویه و تقابل خود با ملت ایران را نشان داد و گفت در خلال نوشتن آنها را درکنار خود احساس میکند !! یعنی فقط همین چند دقیقه !! که بنظرم خیلی افراط هم کرده زیرا حتی ثانیه ای هم مردم ایران را که هرگز هموطنان فرقه تروریستی رجوی نیستند در کنار خود احساس نمیکند ، چون همین مادران دردمند هم هموطنان ایرانی هستند که شما آنها را مزدور و نامادری و…. خطاب میکنید . وانگهی مردم ایران نه اینکه نسبت بشما چنین احساسی ندارند بلکه شما را خائن و وطن فروش میدانند ( سران و عاملان فرقه تروریستی را )
در ادامه مطلب سراسر مضحک و” چپ اندر قیچی” از زبان عباس و اصغر به فرهنگ ایرانیان اشاره کرده و مردم ایران و کلا طرف حساب ایرانی خود را دایه دلسوز تر مادر نامیده و خودشان که از نوکری و پادویی امریکا و اسرائیل و آل سعود و در این آخرها پیشخدمتهای دولت آلبانی هم دریغ ندارند و اتفاقا در شان و منزلت خودشان جایگاه گرفته اند را مادر تلقی میکند یعنی ما در ایران همه دایه هستیم و آنها مادر !!! عجبا !!! و در همین عبارات کودکان کار و دخترکان گلفروش و بچه هایی که شیشه ماشین پاک میکنند را بکار گرفته و خود را قیم این کودکان میدانند که خیلی در حقشان ظلم شده است .
اول اینکه در هر کشوری فقر و تنگدستی ، تبعیض و فشار زندگی هست و کودکانی کار میکند و گل میفروشند و نابسامانی و ….. بله هست و منکر نیستم و شما بفرمایید آیا در همین کشورهایی که شما برایشان جاسوسی و نوکری میکنید چنین مشکلاتی نیست ؟ اگر نیست چرا رهبران فرقه رجوی با این همه ادعای زعامت و رهبری جنبش های آزادیبخش و مبارزه و انقلابی گری ، برای بقا و اسکان و حیات خائنانه از هر خودفروشی و وطن فروشی و جاسوسی فروگذار نمیکنند ؟ و خودتان نیرو ها را تحت نام مالی اجتماعی به سر چها رراهها به گدایی میفرستادید. حال گل فروشی در ایران عیب است ؟ اما وطن فروشی برای آمریکا و اسرائیل و آل سعود افتخار شماست؟
و خطاب به عباس فرجی : عباس آقا در همین کشور و مملکت که شما برای کودکان کار ابراز دلسوزی تهوع آور میکنی؛ پسران خود شما که سایه پدر هم از کودکی بالای سرشان نبوده در همین کشور اهل تحصیل و کسب علم و دانش هستند و مدارج علمی و دانشگاهی کارشناسی و ارشد را طی کرده و براحتی به زندگی افتخار آمیز خود مشغول هستند .
و خطاب به سران فرقه رجوی باید گفت : آزموده را آزمودن خطاست .
مسعود رجوی در پادگان اشرف اعلام کرد : ما سالهاست بدنبال این هستیم که از طریق عملیات و ارسال پیک به داخل کشور به ملاء اجتماعی خود یعنی مردم ایران وصل بشویم ، حالا که همین مردم و خانواده های خودمان با پای خود به قرارگاه اشرف آمده اند چه بهتر ، ما صد را بدست آورده ایم . اما دیری نپایید معلوم شد نیرو های گرفتار دربند شستشوی مغزی و اسارت تشکیلات مخوف و دیکتاتوری شما در مواجهه با خانواده شان هرگز شما را ترجیح نمیدهند و ریزش نیرو در ملاقات با خانواده هایشان سرعت روز افزون گرفت که شما متوجه اشتباه محاسبه خود شدید و خانواده را ضد مبارزه و کانون فساد اعلام نمودید .
و دیدید که چگونه طومار تشکیلات شما در اشرف توسط همین خانواده ها برچیده شد .
الان هم شروع همان فاز است و خانواده همین اسرا و نیرو های دربند، همین خواهران و ماداران با استفاده از حق قانونی خود ، ارتباطات عاطفی با فرزندانشان ، به آنچه که باید خواهند رسید و جزئیات و چگونگی آن بماند تا حصول نتیجه .
برای عباس و اصغر آرزوی سلامتی و تندرستی دارم به امید اینکه شما را در آغوش مادرتان ببینم .
علی مرادی