سید ولی محمد زاده از اسیران رجوی در زندان مانز آلبانی است که با وجود 33 سال اسارت و بیگاری کشیدن، برغم درخواست و تقاضایش هنوز نتوانسته است موفق به تماس تلفنی با همسر و فرزندانش شود و بشدت تحت کنترل و حبس قرار گرفته است.
سید ولی محمد زاده در تاریخ هشتم فروردین 1367 از لشکر 77 خراسان در موضع و مسئولیت گروهبان یکم در حین خدمت و دفاع از آب وخاک وطن درعملیات مشترک صدام و رجوی بنام آفتاب به اتفاق چند صد نفر دیگر به اسارت در آمدند و تمام اسیران براساس معامله کثیف و ضدانسانی فی ما بین صدام و رجوی، تحویل رجوی داده شدند و به اسارتگاه موقت موسوم به مهمان سرا انتقال یافتند.
سید ولی محمد زاده ما بعد اسارت و تحویل به فرقه رجوی اجازه حتی یک تماس تلفنی با خانواده اش را پیدا نکرد! طوریکه خانواده اش درهنگامه تبادل اسیران جنگ ایران وعراق درسال 1370، در انتظار بازگشت عزیزشان بودند و خانه را بمنظور استقبال از ایشان گل آذین کردند ولیکن مایوسانه خبری از سید ولی دریافت نکردند ومتعاقبا از اخبار ناموثق دریافتند که لابد شهید و یا مفقودالاثر شده است .
خبرگیری از وضعیت سید ولی درهمین اندازه مقفول ماند تا اینکه مابعد سرنگونی صدام و باز شدن حضور خانواده ها در اسارتگاه اشرف و جدایی و فرار شماری از اسیران درسال 1382 به خانواده اش خبر رسید که سید ولی در مقر اشرف دیده شده است .
از آن تاریخ به بعد خانواده سید ولی خاصه برادرش محمد طاهر برای کسب خبر بیشتر و بمنظور رهایی سید ولی فعالیتهایشان را آغاز کردند و در همین مسیر بارها وبارها به عراق ناامن مسافرت کردند ولی متاسفانه فرقه رجوی ازملاقات خانواده با عضو اسیرشان نه تنها ممانعت بعمل آورد بلکه با چوب و چماق در حمله وحشیانه به خانواده ها، آسیب جدی به محمد طاهر وارد کردند و سرش را شکستند.
فرقه وامانده و مستاصل رجوی در واکنشی زبونانه به فعالیت خانواده او در دادخواهی از نماینده جهانی بهداشت بمنظور خبرگیری از صحت و سقم سلامت سید ولی که مورخه 20 بهمن 1399 درسایت نجات انعکاس یافت، مطلبی منتسب به سید ولی پاسخی اهانت آمیز به خانواده اش تحت عنوان: ” تولدی دوباره از دنیای کهن به دنیایی جدید ” درسایت نخ نمای ایران افشاگر درج کرد و حرفهایی سرهم کرد که مرغ پخته را به خنده وا داشت ولیکن خانواده سید ولی خاصه همسر و فرزندانش ما بعد 33 سال دوری و بیخبری با دیدن عکس پدر به وجد آمدند و بسیار بسیار شادمان شدند و البته دریافتند که پدر عاشق زندگی و همسر و فرزندانش بوده و هست و نامه منتسب به پدر هست و اتفاق جدیدی درحال رقم خوردن است که خبر از اعتراض سید ولی به اسارتش دارد و میخواهد با جدایی از رجویها به نزد عزیزان خود برگردد.
دادخواهی خانواده سید ولی محمدزاده از نماینده جهانی بهداشت
دلنوشته عاشقانه مجتبی به پدر اسیرش سید ولی محمد زاده
طی هفته گذشته خانواده دردمند وچشم انتظارسید ولی با مراجعه به دفتر انجمن، ملاقات و دیدارهای صمیمانه ای با مدیر مسول انجمن نجات گیلان به عمل آوردند که متعاقبا اطلاع رسانی میشود.
دیدار صمیمانه با محمد طاهرمحمد زاده دردفترانجمن نجات گیلان
دیدار صمیمانه با خانم سیده زهرا نورانی همسر دردمند و چشم انتظار سید ولی محمد زاده
ادامه دارد
تهیه عکس وگزارش : دقتکار