وضعیت گروه مجاهدین خلق مانند سایر گروههای ضد جمهوری اسلامی ایران، این روزها بغرنج و شکننده است. این وضعیت را باید ناشی از شکست پروژه براندازی در ایران در پاییز سال ۱۴۰۱ و همزمان، گرایش کشورهای اروپایی به سمت تهران برای حلوفصل موضوعات فیمابین از طریق “ابزار سیاست” دانست.
پس از انتقال فعالیتهای شبکه اینترنشنال به آمریکا، حالا نوبت به مجاهدین خلق رسیده که دچار بحران شود و از سوی حامیان سابق، مورد حمله و بایکوت قرار بگیرد. فرانسه و آلبانی چگونه زیر پای مجاهدین خلق را خالی کردند و چرا؟
دیروز در خبرها آمد که پلیس آلبانی با حمله به مقر مجاهدین خلق در شهر دورس موسوم به “اشرف ۳”، بیش از ۷۰ عضو این گروه را بازداشت کرده است. بنا بر گزارشها، در جریان درگیری اعضای این گروه با یگان ضد تروریسم پلیس آلبانی، دستکم یکی از اعضای این گروه تروریستی به نام “علی مستشاری” کشته شده است. در عین حال، ۳۶ نفر از اعضای مجاهدین خلق مجروح شدند که حال ۶ نفر از آنان، وخیم گزارش شده است.
وزارت کشور آلبانی: دلیل حمله پلیس، اقدامات تروریستی سازمان بوده است
اما درباره علت حمله پلیس به مقر مجاهدین خلق، وزارت کشور آلبانی بیانیهای منتشر کرد و دلیل این حمله را “اقدامات تروریستی” و نقض توافق سال ۲۰۱۴ دانست. در بیانیه وزارت کشور آلبانی چنین آمده است: “عملیات امروز ما مطابق قوانین و بر اساس حکم دادگاه عالی مبارزه با تروریسم صورت پذیرفته است. مطابق توافق میان ما و سازمان در سال ۲۰۱۴، اعضای این سازمان صرفا به دلایل انساندوستانه در کشور ما پناهنده شده بودند؛ اما با انجام اقدامات تروریستی و سایبری، این توافق را نقض کردهاند.” در عین حال، “آلبانی دیلینیوز” به نقل از اعضای مجاهدین خلق گزارش داد که پلیس آلبانی، ۷۰ نفر از اعضای این گروه را بازداشت کرده؛ اما دولت تیرانا هنوز رسما آن را تأیید نکرده است.
مجاهدین خلق خطاب به آمریکا و سازمان ملل متحد: امنیت ما را تضمین کنید!
با وجود تصریح وزارت کشور آلبانی مبنی بر انجام اقدامات تروریستی توسط مجاهدین خلق و تأثیر این اقدامات روی حمله پلیس این کشور به مقر گروه، شورای موسوم به مقاومت (نهاد نزدیک به مجاهدین خلق) در بیانیهای مدعی شد که این حمله با درخواست جمهوری اسلامی ایران بوده است. در این بیانیه تصریح شد: “روز سهشنبه ۳۰ خرداد، حدود یکهزار پلیس آلبانی با گاز اشکآور و فلفل، به ساکنان اردوگاه اشرف ۳ حمله کردند که به دنبال این حمله، یکی از اعضای این سازمان جان خود را از دست داده است.”
این شورا در بخش دیگری از بیانیه خود، از آمریکا و سازمان ملل متحد خواست که امنیت مقر مجاهدین خلق در آلبانی را تأمین و تضمین کنند. در اینباره تصریح شد: “مقاومت ایران از دولت آمریکا و سازمان ملل متحد که بارها امنیت و سلامت ساکنان اشرف را تضمین کردهاند، میخواهد این رفتار جنایتکارانه و وحشیانه را محکوم کنند.”
جمع کنید، بروید
حمله دیروز پلیس آلبانی به مقر مجاهدین خلق، تنها بغرنجی این گروه طی روزهای اخیر نبوده است. روز دوشنبه پلیس پاریس در اطلاعیهای اعلام کرد که مجاهدین خلق، دیگر حق برگزاری نشستهای سالانه خود در این شهر را ندارند. در همینباره، رئیس پلیس پاریس با مطرح کردن نگرانیهای امنیتی درباره برگزاری تجمعات سالانه گروه مجاهدین خلق، اجازه برگزاری این تجمع را نداده و در نامهای به کمیته تدارکات برگزاری تجمعات مجاهدین خلق، اعلام کرد: “امکان برگزاری این نشست که از سال ۲۰۰۸ هر ساله برگزار میشود، وجود ندارد.”
پلیس پاریس همچنین درباره علت این ممنوعیت، به رویترز گفته است: “برگزاری این تجمع میتواند با توجه به شرایط ژئوپلیتیکی، موجب ایجاد مزاحمت برای عموم مردم و اخلال در نظم عمومی شود. علاوه بر این، با توجه به اینکه نمیتوان خطر حمله تروریستی را نادیده گرفت، برگزاری چنین مراسمی و تامین امنیت مهمانان مهم آن را به شدت پیچیده میکند.”
با این حال، رویترز درباره تصمیم پلیس پاریس مبنی بر ممنوعیت برگزاری نشستهای سالانه مجاهدین خلق، طی تحلیلی تصریح کرد که این اقدام، در پی تلاش غرب برای کاهش تنشها با ایران انجام شده است که یک نمونه از آن، تبادل اخیر زندانیان میان ایران و کشورهای اروپایی بوده است.
تصمیم پلیس فرانسه برای ممنوع ساختن برگزاری نشستهای سالانه مجاهدین خلق، در شرایطی است که این گروه پس از آزادی اسدالله اسدی، دیپلمات کشورمان، کوشش زیادی کرد تا جمهوری اسلامی ایران را به انجام اقدامات خلاف در پاریس متهم کند. چندی پیش بود که خبر حمله به ساختمانی در شهر سنتاوئنلومون، در شمال پاریس که در اختیار اعضای مجاهدین خلق بوده، منتشر و ادعا شد که در جریان این حمله، مسعود کشمیری، عامل اصلی ترور شهیدان رجایی و باهنر، کشته شده است. تبلیغات صورت گرفته حول این حمله در شرایطی بود که پلیس فرانسه طی اطلاعیهای صراحتا تروریستی بودن این حمله را رد کرد.
چرا فرانسه، چرا آلبانی؟
پس از ترورهای تابستان شصت، فرانسه به اولین مقصد گروه مجاهدین خلق و سرکرده آن؛ یعنی مسعود رجوی تبدیل شد. مسعود رجوی به همراه ابوالحسن بنیصدر، رئیسجمهور معزول ایران، با پرواز به کشور فرانسه گریخت و برای چند سال در آنجا سکونت کرد. پس از فرار رجوی و بنیصدر به فرانسه، آنها با شمار دیگری از عناصر ضدانقلاب، گروه موسوم به “شورای ملی مقاومت” را تشکیل دادند؛ اما همکاری این دو نفر در فرانسه، مدت زیادی طول نکشید. همکاری مجاهدین خلق با رژیم بعث عراق برای جنگ با ایران، یکی از موارد مناقشهبرانگیز میان رجوی و بنیصدر شد. با این حال و در سال ۱۳۶۴ در ازای کمک ایران برای آزادسازی گروگانهای فرانسوی در لبنان، دولت فرانسه حاضر شد امتیازاتی به ایران بدهد که یکی از آنها، اخراج مجاهدین خلق از فرانسه بود.
در سال ۱۳۶۵ و با حمایت رژیم صدام، مجاهدین خلق به استان دیاله عراق منتقل و در اردوگاه اشرف (برگرفته از نام اشرف ربیعی، همسر سابق مسعود رجوی) مستقر شدند. پس از سقوط صدام، بحث درباره لزوم اخراج اعضای مجاهدین خلق از عراق شدت گرفت. با این حال و در دیماه سال ۱۳۹۰ و در جریان توافق میان دولت عراق و سازمان ملل متحد، اعضای این گروه موقتا به اردوگاه دیگری به نام لیبرتی (اشرف ۲) در نزدیکی فرودگاه بغداد منتقل شدند. کمپ لیبرتی در واقع پایگاه سابق نظامیان آمریکا بود. حضور مجاهدین خلق در لیبرتی، پنج سال بیشتر طول نکشید. در سال ۱۳۹۵ و بعد از سالها بحث، لیبرتی تعطیل و افراد این گروه به کشورهای اروپایی و بیشتر به آلبانی منتقل شدند.
بازگشت غرب به عقلانیت سیاسی، روزهای تاریک اپوزیسیون
وضعیت وخیم مجاهدین خلق در آلبانی و فرانسه، تنها شمهای کوچک از وضعیت کل جبهه اپوزیسیون برانداز است. مقر مجاهدین خلق در حالی در تیرانا مورد حمله و بازرسی پلیس این کشور قرار گرفت و دولت فرانسه اجازه برگزاری نشست سالانه را از این گروه سلب کرده که پیشتر و در اسفندماه ۱۴۰۱، اخباری مبنی بر انتقال فعالیت شبکه اینترنشنال، از لندن به آمریکا منتشر شده بود.
خبری که انتشار آن مدتی پس از عادیسازی روابط میان تهران- ریاض و توافق دو کشور در پکن، معنادار به نظر میرسید. توافقهای اخیر میان ایران با چند کشور غربی در زمینه تبادل شهروندان در بند، روابط سازنده ایران و آژانس در زمینه هستهای، برخی گمانهها درباره مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا و بیش از همه اینها، شکست پروژه براندازی در پاییز ۱۴۰۱، کار را برای اپوزیسیون برانداز سخت و صعب کرده و ایشان چارهای جز محدود ساختن و حتی انحلال فعالیتهای خود علیه ایران ندارند.
به بیانی، بازگشت ناگزیر غرب به ساحت عقلانیت و پذیرش این موضوع از طرف ایشان که نظام جمهوری اسلامی، نظامی مستحکم و در عین حال بزرگ در منطقه و حتی ورای منطقه است، موجب شده جریان اپوزیسیون این روزها در شرایط احتضار قرار بگیرد و شور و هیجان ناشی از “توهم فروپاشی” را با ناامیدی و افسردگی تعویض کند. روزهای سختتری در انتظار اپوزیسیون برانداز است.
روزنامه صبح نو