نامه ای دیگر از مادر پروانه ربیعی برای دخترش در کمپ اشرف 3

دخترم پروانه جان سلام

امیدوارم حالت خوب باشد. اگر بخواهی از حال مادرت با خبر باشی، چند روز در بیمارستان بستری بودم و اوضاع و احوال خوبی ندارم. چند روز پیش خبری به من رسید که پلیس آلبانی به محلی که در آن زندگی می کنی آمده است و با مجاهدین درگیر شدند خدا کند آسیبی به تو نرسیده باشد چون من چشم انتظارم که سالم پیش من برگردی. پروانه جان آرزویم این است. هرشب دعا می کنم خداوند تو را سالم پیش من برگرداند و دعا می کنم خودت را نجات دهی.

خیلی دلم برایت تنگ شده است. تماسی با من نمی گیری که حداقل صدایت را بشنوم. فقط یادت باشد من خیلی برای تو زحمت کشیدم خودت بهتر از من می دانی. من به گردنت حق دارم . چکار کنم من مادرم . یک مادر جگر گوشه اش را فراموش نمی کند. روز  و شب در انتظار شنیدن خبری از تو هستم. در حسرت شنیدن صدایت هستم. عزیز مادر مراقب خودت باش آسیبی بهت وارد نشود . منتظر روزی هستم که پیش من برگردی. به امید آن روز.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا