فروغ جاویدان نتیجه توهم و سفاهتی مثال زدنی

برابر تحلیل هایی که محصول مغز بیماری بود، رجوی با مشاهده توافق آتش بس بین ایران و عراق ، تاریخ مصرف خود در پیش صدام را به پایان رسیده تلقی کرد و با تمام قوا درصدد حمله به ایرانی شد که مرزبانانش خستگی 8 سال جنگ با ارتش مدرن و سرتاپا مسلح شده صدام را در تاروپود خود داشتند.

علاوه بر این، تحلیل بیمارگونه این شخص خائن ودرعین حال متوهم این بود که مردم ایران خسته شده وبه محض مشاهده نیروهای او در داخل مرزهای کشور، به صفوف نیروهای رجوی خواهند پیوست و این پیوستگی بصورت تصاعدی تداوم خواهد یافت و رجوی در عرض چند روز بر تخت فرمانروایی ایران خواهد نشست و قضیه به این سادگی و خیر و خوشی غیرقابل تصور فیصله خواهد یافت!

در اجرای این توهمات، او به صدام مراجعه کرد و با تمنا و خواهش فراوان موفق شد که نظر صائب او را که خوشبینی لازمی برای این کار نداشت ، برای بازنگه داشتن موقت مرز غربی ایران جلب کند.

حتی در ابتدای کار آتش تهیه و خط شکنی از طرف ارتش عراق باز شد و حمایت های هوایی و توپخانه ای قابل توجهی از لشکریان رجوی بعمل آمد و آنها توانستند بدون مانع و رادع قابل توجهی به داخل ایران و تا شهر اسلام آباد کرمانشاه رسوخ کنند.

برای نگارنده به روشنی معلوم نیست که چرا در ابتدای کار نیروهای ایران تمرکز لازم را در برابر این هجوم سازمان نداده و گذاشتند که نیروهای رجوی براحتی حدود 130 کیلومتر درعمق خاک ایران نفوذ کنند.

بعدها از اخبار و اطلاعاتی که بصورت پراکنده ای منتشر شد، معلوم گردید که ایران برای این پیشروی نسنجیده و احمقانه رجویها برنامه داشته و گذاشته بود تا آنها در تنگه ای متمرکز شده و آنگاه به سراغشان رفته و با کشته وزخمی کردن نصف نیروهای اعزامی رجوی ، بقیه را به فرار زبونانه وادارد و بهمین علت نام عملیاتی که نیروهای مسلح ایران انجام داد، ” مرصاد= به تله انداختن” گذاشته شد .

این عملیات دوجانبه کمر نیروهای رجوی را طوری شکست که تا دهه ها بعد هرگز نتوانست دست به عملیات بزرگی بزند و بیهوده میگوید که هنوز ارتش آزادیبخش دارد.
همان ارتشی که پیشروی اولیه اش را مدیون ارتش عراق است و زمانی که این پشتیبانی قطع شد، پوشالی وغیر حرفه ای بودن ارتش رجوی نمایان شد!

نظر شخصی من این است که رجوی و مریدانش از میزان سفاهت و دیوانگی خود که دراین عملیات مرتکب شده اند، آگاهند اما بلحاظ خصلت عمیقا فرقوی خود – که طبق اصول اعتقادی فرقه ها همه چیز باید بنام پیروزی آنان و شکست دشمن ثبت شود- حاضر به اعتراف بدان نیستند.

وانگهی، چه افتخاراتی دارند که با نقل آنها جلب توجه کرده و نیروهای خود را حفظ کنند؟

برگ سبزیست تحفه ی درویش/ چه کند بینوا، همین دارد

فروغ جاویدان، نه پاسخی فداکارانه به یک ضرورت تاریخی است که مجاهدین ادعا دارند، بلکه عملیاتی انتحاری میباشد که از فرط استیصال انجام شده و در حکم کارهای مافوق تروریستی در سطح کلان و نشانه کینه وعنادی است که با کشور و مردم ایران وجود دارد!

رضا اکبری نسب
از خانواده های قربانیان فروغ جاویدان

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا