جوابیه بیجار رحیمی به دروغ پردازی های سران مجاهدین خلق

در پاسخ به یاوه گویی های سران مجاهدین خلق بعد از آزادی ام از تشکیلات مخوف رجوی

جهت اطلاع عموم هموطنان و هواداران عزیز، باید به مسعود رجوی و مسئولین سازمان مجاهدین خلق گفت:

21 سال بدلیل فریب سران فرقه رجوی، عمر و جوانی و تمام زندگی ام را بخاطر اعتماد به رهبری سازمان مجاهدین خلق تلف کردم، که فقط مانند یک زندانی در این تشکیلات اسیر بودم. تمام این 21 سال هیچگونه حق ارتباط و دیدار با خانواده و دوستانم را نداشتم و از کمترین حقوق انسانی محروم بودم.

بعد از دو دهه اسارت و بردگی، از فرصت بدست آمده استفاده کردم و آگاهانه و مختارانه فرار نمودم. در ابتدا هیچ چشم اندازی پیش رو نداشتم و نمی دانستم در چه دنیایی قدم می گذارم، اما در آن لحظه هر شرایطی را به بندگی مسعود و مریم رجوی ترجیح می دادم.

کاملا آگاه بودم و انتظار داشتم که بعد از فرارم از تشکیلات جهنمی مجاهدین خلق و اردوگاه مخوف اشرف 3، سران فرقه رجوی هر برچسب و انگی به من بچسبانند و برگه و مدرک جعلی رو کنند. این یاوه گویی های سران فرقه رجوی فقط جهت ترساندن دیگر اعضا است که در آینده فرار نکنند و جدا نشوند، اما قبل از هر چیز ترس و وحشت سران سازمان را نشان می دهد.

از واکنش نابخردانه فرقه رجوی کاملا معلوم و مشخص است که جدایی من از تشکیلات مخوف رجوی که تنها یک زندان با شرایط سخت است، لرزه بر پیکر تشکیلات فرتوت مجاهدین خلق انداخته است.

من در تاریخ 31 تیرماه 1402 مصادف با روز تولدم از تشکیلات مجاهدین خلق، با افتخار و برای نجات از بردگی، فرار کردم و اکنون احساس می کنم که در آن روز دوباره متولد شدم و معنی واقعی رهایی و آزادی را بعد از سالیان فهمیدم.

چطور است که سازمان مجاهدین خلق در روز 9 مردادماه 1402 ابلاغیه ای مبنی بر اخراج من از سازمان منتشر کرده و ظاهرا آنرا به من ابلاغ نموده و خواسته است تا بی درنگ اردوگاه را ترک کنم. اگر چنین ابلاغیه ای هر زمان به من داده می شد و اجازه خروج داشتم لحظه ای درنگ نمی کردم.

واقعیت اینست که سازمان صبح روز بعد، پلیس را از ناپدید شدن من مطلع کرد و خواست تا به دنبال من در تیرانا بگردند. اما پلیس به سازمان اطلاع داد که من به اداره پلیس مراجعه کرده و کتبا نوشته وامضا کرده ام که مایل به بازگشت به اردوگاه نیستم و می خواهم به آسیلا بپیوندم.

اگر ذره ای در اقدامی که کردم شک و تردید داشتم با همین یک نمونه دجال بازی و فریبکاری و دروغگویی که مشاهده نمودم یقین کردم که 21 سال اسیر دروغ و دغل بودم و خوشحالم که بالاخره توانستم رها شوم.

رجوی و ایادیش می توانند احکام اخراج خود را برای جداشدن های بعدی هم آماده کنند چرا که بخوبی اطلاع دارم که بسیاری که حتی فکرش را نمی کنند مترصد فرصتی برای فرار هستند تا خود را به آسیلا برسانند.

مایلم به خانواده های عزیز عرض نمایم که باید منتظر فرار و آزادی اعضای گرفتار بعدی باشند. آنها ابتدا باید ترس را از خود دور کرده و شهامت فرار را داشته باشند و بعد کافی است در یکی از ترددات به خارج از اردوگاه خود را به پلیس معرفی کرده و خواهان پیوستن به آسیلا گردند.

بیجار رحیمی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا