کوه مریم رجوی موش زایید

شکست دسیسه ها

پس از دو ماه انزوا و اختفای مریم رجوی (بر آمده از واکنش پلیس آلبانی با ساکنان اشرف که برای آنها بحران امنیتی و حقوقی ایجاد کرد)، بالاخره سران فرقه با صرف هزینه های نجومی و زد و بندهای سیاسی تا حدودی صورت خود را با سیلی سرخ کردند و با به میدان آوردن چند دوجین لابی دلاری، سایر پناهجویان و بازنشستگان اجاره ای را هم از سوراخ ها بیرون کشیدند و چند نمایش جدید روی پرده آوردند.

بیش از دو هفته بود که مجاهدین و سایر جریان های تروریستی مشغول تنفس مصنوعی دادن به جسد فتنه پاییز بودند تا بلکه تحرکی از آن ببینند و به اعتبار آن، جوانان را دوباره بفریبند و با خونشان برای خود در خارج کشور کاسبی کنند، غافل از اینکه رسوایی و ازهم گسیختگی این جریانات ضدایرانی به حدی عالمگیر شده بود که شبکه های فارسی زبان هم بارها به آن اعتراف کردند، و لذا آنها دیگر نتوانستند و نمی توانند مردم را به سادگی مغزشویی کنند و در دام رهنمودهای خشونت بار چند دوجین مفسد بیندازند. نگاهی به فضاحت های یکسال گذشته، کافی است که هر ایرانی شریف بفهمد این جریان ها جز به منافع اقتصادی و مفاسد جنسی فکر نمی کنند و سرنوشت مردم ایران برایشان کمترین ارزشی ندارد:

کلاهبرداری لیدرهای خارجه نشین از ایرانیان، جمع آوری پول تحت عنوان مبارزه با جمهوری اسلامی و ریختن آن به حساب شخصی، کتک کاری در خیابان های اروپا، آزار جنسی به زن و مرد در تظاهرات های خارج کشوری، زیرآب زدن همدیگر بخاطر بدست آوردن چند دلار بیشتر، دریوزگی از نهادهای صهیونیستی به صورت علنی، تجاوز جنسی مجریان شبکه های فارسی زبان به همکاران خود، اعتراف به اقتدار نظام و شارلاتانیزم براندازان در مکالمه تلفنی کارمندان شبکه های ضدایرانی و اخراج آنها… تنها بخشی از این رسوایی های پی در پی طی 6 ماهه اخیر بود که وقتی آنها را با ضربه وارده به فرقه رجوی در آلبانی و فرار و اختفای مریم پیوند می زنیم متوجه علت گریز مردم از این جریانات فاسد و تبهکار می شویم.

در هر صورت، تمام شبکه ها و نهادهای امنیتی و ضدایرانی برای تکان دادن پیکر مرده آشوب گذشته تلاش می کردند و برای شهریور و پاییز امسال برنامه ریزی داشتند، همانطور که وزیر اطلاعات رژیم صهیونیستی برای مزدوران رسانه ای خویش جلسه گذاشته بود و آنان را برای آشوب سازی در این روزها توجیه می کرد… البته به موازات تحرکات امنیتی در داخل کشور، در خارج از مرزها نیز نقشه های دیگری در سر داشتند که هرکدام برای ناامنی در ایران ضربه شدیدی به حساب می آمد ولی به خواست خدا و همت مدافعین امنیت و هوشیاری مردم آگاه ایران بسیاری از توطئه ها خنثی شد و باز هم چنین خواهد شد و روسیاهی به جریانات ضدایرانی خواهد ماند.

سورچرانی برای سالروز فتنه

در روزهای گذشته، مریم رجوی بیشترین انرژی خود را برای تهییج جوانان به برگزاری آشوب معطوف کرده بود و در این راستا برای برگزاری یک گردهمایی و کنفرانس در استکهلم هزینه های نجومی صرف کرد تا بتواند با انتقال چند ده دوجین ایرانی پناهجو و بازنشسته به بلژیک (که بشدت نیازمند پول برای کمک هزینه زندگی و یک گردش مجانی هستند) و ایجاد هیاهو به بهانه همراهی با آشوبگران، کلید یک فتنه جدید را بزند و در رقابت با سایر جریان های معاند، به غربی ها بگوید مردم بدستور من به میدان آمده اند و از این طریق دلارهای بیشتری دریافت کند. اما کوه پوشالین مریم برای بازسازی آشوب چیزی جز موش نزایید و جز رسوایی برای او ببار نیاورد، چون نتوانست بیش از چند صد نفر که اکثراً بازنشستگان و پناهجویان و تعدادی از تروریست های فراری از سوریه و عراق بودند را به گردهمایی بکشاند. لابی های رنگارنگ مجاهدین هم که هرکدام چند هزار یورو برای سخنرانی کلیشه ای گرفته بودند، آنقدر حرفهای تکراری از روی نوشته ها بلغور کردند که هیچکس به حرفهای آنها گوش نکرد و مشغول گپ و گفتگو با دوست و آشنای خود شده بودند.

در این میان عجیب تر از همه شعار روی پلاکاردها بود که وضعیت اسفبار مجاهدین را به نمایش می گذاشت. کسانی که در آشوب ها انتظار داشتند مریم از آلبانی جمهوری اسلامی را سرنگون کند، اکنون پس از یکسال، برای محکومیت برخورد پلیس با اعضای فرقه در آلبانی دست به دعا برداشته و اشرف را «مظهر اراده مردم ایران علیه استبداد و استعمار، و آزادی و استقلال» می خوانند. شگفتا که مریم هرگاه از سوی اربابان غربی اش ضربه می خورد به یاد استقلال می افتد، اما همیشه آویزان استعمارگران کهن و جنگ افروزان جهانی است تا با کمک آنان ایران را اشغال کند!…

کوه مریم رجوی موش زایید
کوه مریم رجوی موش زایید

کنفرانس لاشخورها

در سالن کنفرانس مریم هم چیز تازه ای دیده نشد. او بود و 200 میهمان و چندین لابی مفتخور که سالهاست با پول برآمده از رنج و خون و بیگاری هزاران اسیر مجاهد ارتزاق می کنند و هربار هزینه یکسال یک مجاهد را برای 10 دقیقه سخنرانی به جیب می زنند و آنگاه مست از سورچرانی مفت و مجانی، بدنبال زندگی شان می روند و فراموش می کنند اعضای فرقه در چه مصیبتی گرفتار هستند و چگونه مانند بردگان به زنجیر مانده اند. یک قلم بیش از 14 نفر از این لابی ها پس از مریم رجوی سخنرانی کردند. پس می توان حدس زد چند صد هزار یورو به جیبشان سرازیر شده و چه چیزی آنها را به حمایت از یک تروریست برده دار کشانیده است.

کوه مریم رجوی موش زایید
کوه مریم رجوی موش زایید

نمایش کمدیک براندازی

همزمان با اجرای این نمایش های رسوا در اروپا، در داخل هم فریب خوردگان و مزدوران مریم برای ایجاد آشوب دست به اقدامات مذبوحانه ای زدند که تمسخر هر انسانی را برمی انگیزاند. (آتش زدن شبانه بنر و تصاویر سرداران شهید، آتش زدن ورودی ساختمان های متروکه و تخریب تابلوهای اماکن و یا دادن چند دستنوشته به دست کودکان بلوچ و گرفتن عکس تبلیغی از آن) برای زوج رجوی که ده ها سال داعیه براندازی شان گوش ها را کر می کرد و به ارتش آزادیبخش خود می بالیدند، امروز جزء مهمترین اولویت ها شده و با آن نیروهای خود را می فریبند و به ماندن در اشرف ترغیب می کنند. و متأسفانه کسی هم از درون فرقه جرأت ندارد از مریم بپرسد که وقتی با ارتش آزادیبخش و با حمایت صدام و در درون مرزها نتوانستیم نظام را سرنگون کنیم، چطور با آتش زدن شبانه چند تابلو قصد براندازی داریم؟ و چطور با اجاره کردن چند کودک بیسواد و فقیر بلوچ و دادن تابلو به دست آنها قرار است حکومتی را ساقط کنیم که آمریکا و انگلیس را بارها در خلیج فارس تحقیر کرده و آنها نتوانسته اند حتی یک پاسخ ضعیف بدهند؟

کوه مریم رجوی موش زایید
کوه مریم رجوی موش زایید

شیرینی پیروزی

در چنین وضعیت افتضاح و سراسر رنج و درد که اعضای رده پایین مجاهدین با آن درگیر هستند و هر روز یکی از آنان قربانی خودخواهی و قدرت طلبی مریم و مسعود رجوی می شود، وظیفه شورای رهبری مجاهدین چیزی نیست جز ابراز پیروزی و مرهم گذاشتن بر زخم و درد صدها عضو سالخورده که همچنان دل به پیروزی دارند و در انتظار آن، جوانی و میانسالی خود را طی کرده اند. مشاهده چند زن شورای رهبری که از قرارگاه اشرف به تیرانا رفته اند تا برای دلخوشی اعضای فرقه شیرینی سفارش دهند، یادآور شب های جمعه در قرارگاه های عراق است که پس از یک هفته بیگاری کشیدن از نفرات، آنان را با یک فیلم سینمایی و چند تکه میوه و شیرینی سرگرم می کردند تا برای یک هفته کار ویرانگر دیگر آماده شوند. بنظر می رسد که این برنامه همچنان ادامه دارد و مریم مادرانه و با مهربانی برای جگرگوشه های خود هر شب جمعه ولخرجی می کند و کیک و تخمه توزیع می کند.

کوه مریم رجوی موش زایید
کوه مریم رجوی موش زایید

به این ترتیب، یکبار دیگر پولپاشی های مریم رجوی برای ایجاد بلوا و آشوب نقش برآب شد و تنها منفعتی که داشت، سورچرانی چند دوجین خارجی و سیاحت رایگان چند صد پناهجو و بازنشسته بود. البته نه از جیب مریم، بلکه از رنج و خون 2000 عضو گرفتار در فرقه که هر روز در انتظار مرگ یکی از همکاران و همراهان خود نشسته اند. همانطور که چند روز قبل هم جعفر سهیلیان حین بیگاری دادن در کارهای سنگین و بدون ایمنی جان باخت و قربانی سودجویی های مریم شد.

حامد صرافپور

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا