نامه حسین حسن زاده به برادرش ایرج حسن زاده در اردوگاه مجاهدین خلق در آلبانی

ایرج جان سلام

برادر عزیزم حالت چطور است؟ زندگی را چگونه می گذرانی؟

سالهاست که در حسرت دیدارت هستیم. تو کوچکترین عضو خانواده هستی و عزیز همه ما. می دانی که پدرو مادرمان در حسرت دیدار تو و چشم به راهت از دنیا رفتند. نمی دانم تا چه زمانی عمرم به دنیا باشد اما بدان که تا آخرین لحظه چشم به راه و منتظرت هستم.

باور کن ماندن تو در آن تشکیلات مخوف خواست هیچکس نیست و از ابتدا هم نبوده، اشتباهی کردی و به این فرقه پا نهادی و الان زمانش هست که بیدار شوی و به خودت بیایی و خودت را خلاص کنی! مگر میشود انسان از عاطفه خانوادگی مبرا و دور باشد؟ چه به سرت آورده اند که خدا ازشان نگذرد. عزیزان مردم را از خانواده هایشان جدا کرده اند.

امیدوارم که راهی باز شود تا این حرفها را رو در رو با هم بزنیم و امیدوارم که چشم انتظار و با حسرت دیدارت با این دنیا وداع نکنم. همه خانواده همیشه به فکرت هستیم و دوستت داریم، خودت را از این قید و بندهای تشکیلاتی و ضد انسانی رها کن. دنیا بزرگتر از آن چیزی هست که در ذهن شماها کرده اند.

دوستت داریم با آرزوی دیدارت.

حسین حسن زاده

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا