در عصر تحولات دموکراتیک شاخص و معیار مهم و تعیین کننده برای شناخت ماهیت واقعی عناصر سیاسی و اجتماعی، تعهد و پایبندی آنان به حقوق اساسی بشر و احترام به انسانهاست. دارودسته ی رجوی در بیش از دو دهه علیرغم همه ی شعارها و عوامفریبی ها، متاسفانه در حیطه ی عمل و رفتار سیاسی و اجتماعی از تن دادن به الزامات اخلاقی و مسئولیت زای زیست در دنیای مدرن با گستاخی خودداری کرده اند. آنان با اهمیت ندادن به مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر، رعایت نکردن حقوق انسانها و لاپوشانی حقایق، متاسفانه به بازی نیرنگ و فریب همچنان ادامه می دهند.
مسعود رجوی رهبر عقیدتی فرقه مجاهدین که سالهاست در خفا زندگی می کند و جرئت بیرون آمدن از مخفیگاه خود را ندارد با دادن پیام هایی فریبکارانه از مبارزه برای تحقق حقوق انسانها سخن می گوید در حالی که فرقه ی تحت رهبری او از تن دادن به خواسته ی مشروع و منطقی خانواده های ایرانی که مدتهای مدیدی ست از سرنوشت عزیزان و بستگان دلبندشان به دلیل اقامت اجباری در حصارهای فیزیکی و ذهنی قرارگاه اشرف بی خبر و محروم اند همچنان پرهیز می کند.
حال چگونه می توان این تناقض آشکار و شگفت انگیز را توجیه نمود شاید کاری ست که صرفا رهبر عقیدتی و سایر سردمداران فرقه تروریستی مجاهدین از عهده ی آن بر آیند. اما آن چه که مشخص و پرواضح است اینکه سرانجام آفتاب حقیقت برای همیشه در پشت ابرها پنهان نخواهد ماند. پس چه خوب است سردمداران مجاهدین با بازنگری در عملکرد غیر اخلاقی خویش به خواسته های منطقی و معقول خانواده های عضو انجمن نجات پاسخ متناسب را بدهند و از سکوت و یا پروپاگاندا پرهیز کنند.
محتوای نامه ی خانم ثریا معزز حاکی از رفتارهای ضد حقوق بشری رهبری مجاهدین است و انتقاد صریح و آشکار از کسانی ست که فریبکارانه و با شانتاژ سعی در کتمان حقایق دارند و با احساسات و عواطف انسانها به راحتی بازی می کنند.
بی شک، مقاومت در برابر خواسته های انسانی خانواده ها و یا به راه انداختن جنگ روانی علیه آنها از سوی سردمداران فاشسیت مجاهدین نتیجه و سودی برای آنان در پی نخواهد داشت و منطقی ست سردمداران مجاهدین با تن دادن به عقلانیت، رفتار معقول و خودداری از واکنش های هیستریک و بیمارگونه، امکان تماس تلفنی و یا دیدار حضوری افراد مستقر در قرارگاه اشرف را با اعضای خانواده هایشان در ایران و سایر کشورها فراهم نمایند.
با امید به رهایی افراد تحت سیطره ی ذهنی و فیزیکی فرقه ی مجاهدین و بازگشت آنان به کانون گرم خانواده هایشان.
آرش رضایی
نامه سرگشاده به رهبران سازمان مجاهدین
سلام علیکم
اینجانب ثریا معزز ساکن تهران، مادر محمد بهاری هستم که نزدیک به 25 سال است که از سرنوشت پسرم بی خبر هستم و کسانی که از قرارگاه اشرف آزاد شده و به ایران بازگشته اند پس از مشاهده عکس های او خبر داده اند که پسرم صحیح و سالم در قرارگاه اشرف می باشد.
حال من بعنوان مادر پیر و مریض که چندین سال است حقوق انسانی آن ضایع گشته آیا حق این را ندارم که با پسرم تماس یا ملاقات حضوری داشته باشم؟ آیا این رسم مردانگی و مروت است که چندین سال چشم انتظار فرزند دلبندم باشم؟
این چه حقوق بشری است که فرزندم حق زندگی نداشته باشد و 25 سال از خانه و زندگی خود دور باشد، چه کسی باید پاسخگوی این همه عواطف و احساسات ضایع شده باشد و آیا این به نظر شما عادلانه و منطقی میباشد؟
حال من از شما مسئولین سازمان مجاهدین انتظار دارم زمینه ملاقات حضوری و یا تماس تلفنی فرزندم محمد را با من فراهم کنید و مرا از وضعیت فرزندم محمد باخبر سازید در غیر اینصورت من به همراه همسرم به نهادهای بین المللی حقوق بشری از جمله سازمان صلیب سرخ و کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد شکایت خواهم کرد.
امیدوارم این مادر پیر و بیمار و رنجیده و چشم انتظار را بیش از این مورد آزار روحی قرار ندهید و انتظار دارم شما رهبران سازمان مجاهدین با مطالعه این نامه کمی تفکر و تامل کنید و امکان بازگشت پسرم محمد را به آغوش گرم خانواده اش میسر سازید.
« والسلام »
رونوشت:
1-کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد
2- کمیته بین المللی صلیب سرخ دفتر تهران
3- انجمن نجات آذربایجان غربی