برخورد فرقه ضد خانواده رجوی با دختری محروم از پدر

رحیم کیوکان تکنسین هواپیمایی ملی ایران (هما) ساکن مهرآباد جنوبی در تهران و دارای همسر و چهار فرزند بود. او در اواخر شهریور 1360 در حالی که هوادار سازمان مجاهدین خلق بود به دستور سازمان به این بهانه که جانش در خطر است ترک خانواده کرد و زندگی مخفی برگزید تا این که توسط سازمان از کشور خارج شد و نهایتاً به عراق رفت و به مجاهدین خلق پیوست.

خانواده رحیم کیوکان

از آن زمان او هیچ ارتباطی با خانواده خود برقرار نکرده است. خانواده او در مقاطع مختلف از طریق جداشدگان از فرقه رجوی از حال و روز او باخبر شده اند. براساس آخرین اطلاع او در اردوگاه فرقه رجوی در آلبانی به سر می برد و همچون دیگر اعضا حق ارتباط با دنیای خارج خصوصاً خانواده را ندارد. خانواده او طی این مدت با ارسال نامه به مقامات بین المللی و دولت آلبانی خواستار حق ارتباط با رحیم کیوکان شده اند اما نتیجه ای نگرفته اند.

لیلا کیوکان کوچکترین فرزند رحیم کیوکان است. او در تاریخ 18 اسفند 1399 در دومین جلسه دادگاه رسیدگی به دادخواست 42 نفر از اعضای سابق سازمان مجاهدین خلق علیه سران این سازمان یعنی مسعود و مریم رجوی و همچنین جمعی از اعضای ارشد در شعبه 55 دادگاه حقوقی و عمومی بین ‌الملل تهران به عنوان مطلع حاضر شد و بیانات تأثیرگزاری را اظهار نمود. سخنان وی تحت عنوان “خلق من هستم که صدای پدرم را نشنیدم” بازتاب گسترده ای همراه با فیلم و عکس در رسانه های داخلی و خارجی داشت.
بیانات او موجب شد تا خیلی ها در جلسه دادگاه گریستند و سپس جلو آمده و با این دختر رنج دیده ابراز همدردی و همبستگی کردند. بسیاری نامه نوشتند و آرزو کردند که شرایط به گونه ای باشد که او بتواند حداقل صدای پدر خود را برای اولین بار در عمر خود بشنود.

لینک به انعکاس مطلب در سایت نجات:

خلق من هستم که صدای پدرم را نشنیدم

فیلم اظهارات خانم لیلا کیوکان در دادگاه:

برای دانلود اینجا را کلیک کنید.

لینک به مطالب مرتبط در سایت نجات:

دومین دادگاه ٤٢ عضو سابق گروه تروریستی مجاهدین برگزار شد

از رجوی شیاد باید پرسید که تو با این خواهان چه خواهی کرد؟

دادگاه بین المللی برای سران فرقه مجاهدین خلق

مسعود رجوی که سال ها بود صدایش را کسی نشنیده بود بلافاصله نسبت به دادگاه مربوطه به صورتی عجولانه و نابخردانه واکنش نشان داد و بزدلانه مخالفان را تهدید کرد. همچنین فرقه رجوی در واکنش به این انعکاسات با سوزش تمام در رسانه های خود به درج مطلب مبادرت ورزید. از جمله مطلبی سراسر تحقیر و توهین و حتی تهدید نسبت به خانم لیلا کیوکان و دیگر افرادی که در دادگاه حضور یافتند در سایت رسوای موسوم به “ایران افشاگر” به قلم فردی به نام آرمان نفیسی درج شد.

خانم لیلا کیوکان در پاسخ به این اباطیل، مطلبی با عنوان “به بهانه پاسخ به یک مطلب اهانت آمیز از طرف رجوی ها” نوشت که در سایت نجات درج گردید.

لینک به مطلب اخیر لیلا کیوکان در سایت نجات:

به بهانه پاسخ به یک مطلب اهانت آمیز از طرف رجوی ها

لینک به یک مطلب مرتبط در سایت نجات:

لیلا کیوکان جسورانه تمامیت رجوی را به چالش کشید

در شرایط عادی انتظار می رود که مثلاً سازمان مجاهدین خلق از سر دلجویی وارد شود و تلاش نماید تا شرایط را توضیح داده و با این دختر محروم از پدر همدردی کند و از خود عواطف انسانی بروز دهد. اما خاصیت فرقه های مخرب کنترل ذهن که اعضای خود را در شرایط برده داری نوین و اسارت ذهنی و عینی نگاه می دارند اینست که ماهیت ضد خانواده و ضد انسانی خود را بروز دهند و نحوه برخورد با خانم لیلا کیوکان بازتاب ماهیت ضد خانواده فرقه رجوی است.

سازمان مجاهدین خلق نه تنها تلاش ننمود تا به نحوی مرهمی بر آلام این دختر و دیگر خانواده های رنج کشیده بگذارد بلکه درست برعکس سعی کرد تا بر زخم آنان نمک بپاشد و عواطف انسانی آنان را به سخره بگیرد. فرقه رجوی سعی کرد تا صدای مخالف را با تمسخر سرکوب نماید و به این شکل ماهیت ضد بشری خود را برملا ساخت.

این که چرا فرقه رجوی حتی نمی تواند ظاهر خود را حفظ کند و حداقل در حرف این چنین ضد مردمی ظاهر نشود به این دلیل است که قریب به اتفاق اعضای سازمان مجاهدین خلق از روی اجبار در اردوگاه این فرقه در آلبانی مانده اند و بازتاب این گونه اقدامات جداشدگان و خانواده ها اگر به گوش آنان برسد نقطه امیدی در دل های آنان ایجاد خواهد کرد که دیگر قابل کنترل نخواهند بود.
مشکل رجوی در حال حاضر حفظ همین تتمه نیروهای موجود است. اعضای سازمان باید کاملاً نسبت به دنیای خارج از فرقه قطع امید کنند. اگر برفرض رحیم کیوکان از تلاش های خانواده اش مطلع گردد و کورسویی امید نسبت به دنیای خارج از اردوگاه فرقه به دلش بتابد قطعاً و یقیناً دیگر تحت کنترل فرقه نخواهد ماند. اگر غیر از این بود سازمان مجاهدین خلق می توانست به راحتی از رحیم بخواهد تا با خانواده اش ارتباط گرفته و شرایط خود و ضرورت مبارزه را توضیح دهد و حتی درصدد جذب آنان برآید.

وحشت مسعود رجوی دقیقاً از همین تابش نور امید بر دل اعضا نسبت به دنیای خارج از فرقه است. سازمان مجاهدین خلق از ابتدا به بهانه های مختلف تلاش نموده تا ارتباط اعضا با خانواده، دوستان و آشنایان را قطع نماید تا بهتر بتواند آنان را زیر کنترل خود داشته باشد. فرقه رجوی مجبور است و راه دیگری ندارد جز این که ماهیت و خصلت ضد خانواده و ضد مردمی خود را به اشکال مختلف بروز دهد. فرقه رجوی ماهیتاً تروریست است و روشی به غیر از تهدید و سرکوب نمی داند.

عاطفه نادعلیان

خروج از نسخه موبایل