نماد سایت انجمن نجات

نامه محمد قاسمی به دخترش شکوه قاسمی در کمپ آلبانی

پدر شکوه قاسمی

پدر شکوه قاسمی

دخترم شکوه سلام

شکوه جان خوبی بابا؟! احساس می کنم همین دیروز بود گفتی می روم ترکیه برای ادامه تحصیل و زود بر می گردم.

شکوه جان. می دانی چند سال از آن روزها می گذرد؟ الان چندین سال است از پدر و مادرت دور شده ای با گذشت زمان و در نبود تو درد و غصه هایم بیشتر می شود. زمانی که پیش من بودی کمبودی نداشتی چرا خودت را در این مسیر انداختی و درد و رنج را ما و خودت خریدی؟

جات خیلی توی خانه خالی هست عزیزم. جای خالیت با هیچی پُر نمی شود. شکوه تو می توانی خودت را نجات بدهی و مثل یک انسان آزاد به زندگی خودت ادامه دهی. من به لحاظ جسمی وضعیت خوبی ندارم و به تو نیاز دارم. دلم می خواد در کنارم باشی. اگر در کنارم باشی مشکلات جسمی خودم را فراموش می کنم . من منتظر روزی هستم خودت را نجات دهی.

خروج از نسخه موبایل