مقام زن در تشکیلات مجاهدین خلق

در نوشته ای از مریدان رجوی که عنوان سرمقاله یا یادداشت روز را هم یدک میکشد، از قول لابی های فرقه رجوی که در کارناوال پارس شان شرکت داشتند و جملگی ضمن برخورداری از خوان نعمتی که چیده شده بود و سوابق ممتدی در خدمت به رژیم اشغالگر اسرائیل دارند و بدرجات مختلفی از سران سابق سلطه گر در حال فرتوت جهانی و اقمارش بودند، نقل شده که در حال حاضر بالاترین سمتهای مسئولیت و فرماندهی در سازمان مجاهدین بر عهدهٔ زنان است و این نشان می‌دهد که جهان جایگاه زنان در مقاومت ایران را دریافته و می‌داند مطالبات زنان محدود به برخی آزادیهای فردی نیست.

البته که زنان ایران جایگاه رفیعی دارند و مطالباتشان محدود به آزادی های فردی نیست. اما سازمان مجاهدین خلق و هیچ کدام از منتسبین به این فرقه ضد زن، در اینباره نمی توانند هیچ ادعایی داشته باشند. بارها و بارها اعضای سابق سازمان مجاهدین خلق و روزنامه نگاران و مجامع حقوق بشری وضعیت اسفناک زنان ساکن اردوگاه های مجاهدین خلق را تشریح کرده اند.

این مقام و القابی که تقدیم زنان سازمان می شود، همگی نمایشی و توخالی است. این ها همه در نتیجه سرسپردگی به رهبر فرقه است و دیگر هیچ. کدام یک از این زنان می تواند نوع پوشش را نتخاب کند. کدام یک می تواند آزادانه همسر اختیار کند. آزادانه با خانواده اش ارتباط برقرار کند؟

گفته اند که آری، جنبش عظیمی که زنان در ایران پیشتاز آن هستند، تنها به آزادی زنان چشم ندوخته است؛ چرا که آزادی و رهایی زنان بدون رهایی مردان امکان‌پذیر نیست. از این رو مردان جنبش مقاومت با آگاهی و افتخار تمام پذیرفته‌اند که نقش تاریخی خود را در جنبشی که زنان پیشتاز و پرچمدار آن هستند ایفا کنند .

البته درست است که آزادی زن ومرد ارتباطی ناگسستنی باهم دارند ولی مسئله دراینجاست که این زنانی که سمبل مبارزه معرفی شده اند – زنان مفلوک گروگان رجوی که گول خورده و خود را مجاهد هم میدانند –  خود بر اثر تلقینات ذهنی دهه ها فعالیت دستگاه مغزشوئی رجوی ، مسلوب الاراده شده و اساسا استنباطی از مبارزات مردمی ندارند و اسرای بیچاره ای هستند که حتی قادر به آزاد کردن خود و برخورداری از سطح آزادی ای که دیکتاتوری ترین جوامع دارند ، نبوده و بنابراین نمیتوانند الگویی برای مردان و زنان ایرانی باشند و جگرها باید خون شود تا این زنان بدبخت مجاهدنما به انسان های عادی تبدیل شده ، خود را در چهارچوب یک انسان پرورش دهند و سپس احیانا مصدر خیری شوند.

عجالتا کمک به این زنان تمام برده رجوی برای رهایی از این وضعیت اسفناکی که دارند ، در سرلوحه کار انسان های شریفی باید باشد که برای مسائل حقوق بشری اهمیتی قائلند.

من شخصا ایجاد تمهیداتی را که این زنان بتوانند با اعضای خانواده خود دیدار نموده تا احساسات و درک انسانی شان دوباره احیا شود، کار بسیار موثری در این باره میدانم.

رضا اکبری نسب – عضوی از خانواده های قربانی رجوی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا