چرا رجوی این خواننده زن را به کمپ اشرف کشاند؟

فرزند مرضیه: رجوی مادرم را شست و شوی مغزی داد.

خدیجه اشرف‌السادات مرتضایی با نام هنری مرضیه، از اعضای شورای ملی مقاومت رجوی بود که در ۲۱ مهر ۱۳۸۹، در ۸۶ سالگی در اثر بیماری سرطان، در پاریس درگذشت.

مرضیه در سال ۱۳۷۳ بعد از پانزده سال عدم فعالیت در موسیقی، ایران را ترک کرد و در فرانسه به تشویق دوستان دیرینه‌اش، مریم و هدایت‌اله متین دفتری، به فرقه تروریستی رجوی پیوست و پناهنده قرارگاه مجاهدین در فرانسه شد.

در این دوران به رغم پیوستن تشکیلاتی با فرقه رجوی که در لیست تروریستی اروپا بود، او با به اصطلاح هنرمندانی چون محمد شمس، شاپور باستان‌سیر، عماد رام، آندرانیک و شاعرانی محمدعلی اصفهانی، اسماعیل وفا یغمایی، حمیدرضا طاهر زاده استاد موسیقی اصیل ایرانی و نیز دو هنرمند بریتانیایی یعنی راس پاپل رهبر ارکستر سمفونیک فستیوال لندن و لرد یهودی منوهین، کارهای متعددی ارائه نمود.

از جمله کنسرت وی در لس‌آنجلس به دلیل حضور فرقه در لیست تروریستی و نگرانی‌های موجود تحت “تدابیر شدید امنیتی”برگزار و عبور همۀ شرکت‌کنندگان که اکثریت آن‌ها هواداران فرقه رجوی بودند،از زیر ردیاب‌های فلزی برگزار شد.

یکی از کارهای جنجالی او اجرای کنسرتی بر روی تانک‌های صحنه‌آرایی شده فرقه در اردوگاه اشرف واقع در عراق و در حضور تروریست‌های ارتش آزادی‌بخش بود. این اقدام او خیانت‌بار ترین اقدام یک ایرانی با ادعای هنرمندی است که این‌گونه در بین قاتلان بیش از ۱۲ هزار ایرانی و ۲۵هزار عراقی و شرکای راهبردی دیکتاتور عراق، آوای ترور سردهد.

مریم رجوی به مرضیه، لقب “ام کلثوم ایران” داد. خواندن خطبه عقد غیرشرعی مسعود و مریم رجوی توسط خود مریم رجوی، مرضیه را به وجد آورده بود. او بارها از عشق خود به مسعود رجوی و افتخار به حضور در بین اعضای فرقه گفته بود و برخلاف شعار پرتکرارش (من سیاسی نیستم ) از هر تریبونی جهت حمایت از رجوی و توهین به جمهوری اسلامی بهره گرفته است.

زمانی که مرضیه در سال ۱۹۹۵ در سالن رویال آلبرت به اجرا برای هواداران مجاهدین پرداخت، تنها پسر وی از جلو سالن بلند شد و خطاب به مادرش گفت: “مادر جان بخوان، اما برای ملت ایران بخوان”

گفتن این جمله همانا و حمله مزدوران رجوی به تنها فرزند مرضیه و کشان‌کشان خارج کردن وی از سالن همانا…

این آخرین دیدار مرضیه با پسرش و اولین هشدارها به وی درباره عضویت در فرقه بود که با تعجب وی همراه شد.

این تازه آغاز ماجرا بود و فرقه به‌سرعت ترتیب انتقال بی بازگشت مرضیه به پادگان اشرف را فراهم کرد.

ملک افضلی فرزند مرضیه درباره رفتار تروریستی مادرش می‌گوید:

“رجوی مادرم را شست و شوی مغزی داد. آنان اجازه نمی‌دهند من با او تماس بگیرم و یا او را از نزدیک ببینم. کجای این کار دفاع از حقوق بشر است. مسعود رجوی یک خائن است و من در هرکجای دنیا که باشم، داد مخالفت با وی و دیگر جنایتکاران این فرقه را سر می‌دهم و آن را به گوش جهانیان می‌رسانم.”

وی تا به سال ۱۳۸۰ در پادگان اشرف بود و پس از حمله امریکا به عراق پس از دو ماه سرگردانی در اردن از سوی سازمان به فرانسه منتقل شد و درخواست کتبی داد تا با جدایی وی از مجاهدین خلق موافقت شود.

موافقتی که با چند شرط انجام شد. مرضیه از سازمان خواسته بود که تمام اسناد و مدارک مربوط به عضویت وی در سازمان از تمامی سایت‌های مربوط به سازمان حذف شود، اقداماتی که تا حدودی با همکاری سازمان همراه بود.

آخرین کنسرت مرضیه در سال ۲۰۰۴ انجام شد و سازمان مجاهدین خلق از مرضیه خواسته بود که تا با حضور مسعود رجوی در این کنسرت موافقت شود؛ درخواستی که از سوی مرضیه رد شد.

نوه دختری خواننده فرقه درباره مادربزرگش و ارتباط او با فرقه رجوی می‌گوید: “می‌گفتند پسر مرضیه چپ بوده و دخترش مجاهد؛ اما این حرف‌ها همه شایعه بود. مادر من یک خداناباور فرنگ درس‌خوانده بود که ترجیح می‌داد گوشه‌ای بنشیند، کتابش را بخواند و ویسکی‌اش را بخورد تا این‌که سراغ مبارزات چریکی چپ‌ها و سازمان مجاهدین خلق برود.”

او توضیح می‌دهد که مادربزرگش در سفری به پاریس، به‌واسطه دوستانش با مریم رجوی ملاقات کرده و بعد از بازگشت به ایران، مادر او را از تصمیم خود برای پیوستن به سازمان مجاهدین و برگزاری کنسرت برای آن‌ها با خبر می‌کند.

او جزییات زیادی از آن روزها نوشته و توضیح داده است مادربزرگش که هر سال برای دیدن پسرش به آمریکا می‌رفته، از زمان انقلاب هر بار تکه زمینی را برای گذران زندگی می‌فروخته است.

مرضیه سرانجام پس از ۱۹ سال  اسارت در بایکوت رجوی در سن ۸۵ سالگی درگذشت؛ بعدها مشخص شد که رجوی برای ایجاد نظر مثبت مردم و پاک کردن تبعات خیانت‌ها و جنایت‌های خود و اعمالش در طول جنگ تحمیلی و حمله به شهرهای غربی کشور، تلاش زیادی را صرف کشیدن این خواننده زن به‌سوی سازمان تروریستی کرد، پروژه‌ای که همدستان داخلی جریان نفاق، قرار بود برای دیگر هنرمندان و حتی ورزشکاران در عرصه ملی اتفاق بیفتد که شکست خورد.

 

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا