سلسله اقدامات رجوی در داخل تشکیلات بعد از سرنگونی صدام – قسمت اول

از سال 82 به بعد که صدام توسط آمریکایی ها سرنگون شد، دیگر مسئولین سازمان نمی توانستند مثل گذشته با اعضای خود تنظیم کنند. فضای اختناق داخل قرارگاه اشرف شکست و رجوی دیگر مثل گذشته نمی توانست اعضای خود را تهدید به اعدام یا شکنجه کند.

ما که در تشکیلات بودیم احساس دیگری داشتیم و برای رجوی یک نوع دست بستگی به جبر ایجاد شده بود، زیرا حفاظت قرارگاه اشرف با آمریکایی ها بود و حضور آنان بیخ گوش قرارگاه اشرف و سرکشی آمریکایی ها در داخل قرارگاه اشرف بدجور رجوی را در محاق برده بود. ضمن این که آمریکایی ها در آن زمان برنامه ای را تدارک دیده بودند که با تک تک اعضای سازمان به صورت انفرادی مصاحبه کنند. این اتفاق در پروسه های متفاوت از سوی ارگان های امنیتی آمریکا برگزار شد و در واقع هفت بار ما اعضای سازمان را غربال کردند. تحت این شرایط و فضای نسبتاً بازی که ایجاد شد. خیلی از اعضای سازمان به آمریکایی ها پناهنده شدند، شرایط جدید دیگر به رجوی این اجازه را نمی داد که اعضای خودش را سرکوب و شکنجه روحی و روانی کند. دیگر نشست های طولانی سرکوب در آن مقطع جمع شده بود .

قبل از حضور آمریکایی ها در قرارگاه اشرف رجوی قدرت سرکوبش را از صدام می گرفت چرا که صدام چه به لحاظ نظامی و چه به لحاظ سیاسی و مادی تمام عیار از رجوی حمایت می کرد. تا وقتی صدام در قدرت بود رجوی خیلی روشن در سال 73 گفته بود دیگر جدا شده نداریم، دیگر طعمه نداریم! اگرکسی تمرد کند و از اوامر مسئولین سر پیچی کند یا قصد جدا شدن داشته باشد، فرد مربوطه دو سال را باید در قرارگاه اشرف بماند تا اطلاعاتش بسوزد و سپس به جرم ورود غیر قانونی به خاک عراق راهی زندان ابوغریب می شود. طبق قانون عراق ورود غیر قانونی به خاک عراق 8 تا 10 سال زندانی داشت، آن هم زندان ابوغریب مخوفترین زندان عراق! در نهایت معلوم نبود که زنده از آنجا بیرون بیاید یا خیر؟ خلاصه رجوی با ترساندن اعضای خود و حذف فیزیکی همه را وادار کرد در اشرف بمانند و مانند برده برای رجوی کار کنند. پس از اینکه صدام از بین رفت شرایط جدید به رجوی تحمیل شد. مجبور شد کمی از شکنجه روحی و روانی که حاصل همان نشست های عملیات جاری بود عقب بنشیند، از طرف دیگر تحولات ناشی از شرایط جدید نور امیدی را در بین اعضای ناراضی زنده کرده بود، حضور آمریکایی ها در کنار قرارگاه اشرف موجب شد تا افراد ناراضی بتوانند به ندرت در پروسه های مختلف پناهنده آمریکایی ها شوند.

من یادم است در همان ایام نزدیک به 800 الی 900 نفر از بالاترین رده های تشکیلاتی تا پایین ترین و جدید ترین افراد از مقرات مختلف فرار کرده و سپس نزد آمریکایی ها رفته و در تیف ساکن شوند. رجوی در آن ایام از ترس آمریکایی ها صدایش در نمی آمد دیگر هارت و پورت نمی کرد. مثل موش مخفی شد و هنوز که هنوز است از ترس خودش را نشان نمی دهد. در واقع از آن تاریخ به بعد رجوی غیبت را پیشه کرد و مریم رجوی هم با تعدادی از فرماندهان عالی رتبه از اشرف مخفیانه گریختند و ناگهان در عالم بی خبری وقتی مریم قجر را در فرانسه به جرم پولشوئی دستگیر کردند تازه ما اعضای سازمان متوجه شدیم او از اشرف گریخته است و به پاریس رفته است.  تا آن موقع هیچ کس از عدم حضور او در قرارگاه اشرف خبری نداشت ! رجوی ها طبق معمول و سیاق ثابت عادت دارند در سر بزنگاه اعضای خود را سپر بلای خود کرده و خودشان از صحنه بگریزند .

ادامه دارد

محمد رضا گلی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا