احمد شهید و هم بویی و هم خویی اش با مجاهدین خلق

احمد شهید گزارشگری که قرار است بیطرف باشد و اوضاع ایران را گزارش کند اینقدر نشست و برخواستش با فرقه مجاهدین زیاد شده که بعید نیست گزارش سومش را علیه ما جداشده ها و خانواده های چشم براه اسیران اشرف و لیبرتی بنویسد، احمد شهید که به دلیل نبود وقت کافی و بررسی گزارشات رسیده تا کنون به همه درخواستهای ملاقات با گروههای مختلف ایرانی در خارج کشور جواب منفی داده و از آن سر باز زده، اما در همین اوضاع شلوغ و وقت کم چندین و چند بار با نمایندگان مجاهدین خلق بطور مفصل ملاقات داشته است، ملاقات با پرویزخزایی در نروژ و همچنین ملاقات با مسئول تشکیلات مجاهدین در سوییس و انگلستان و یک ملاقات دیگر قطعا نه به خاطر اطلاعات زیاد این فرقه از اوضاع ایران است ونه بخاطر غذای مفصل و معطر ایرانی و نه بخاطر در دسترس نبودن افراد و گروههای غیر تروریستی و غیر فرقه ای و نه بخاطر نا آگاهی و نداشتن شناخت از اپوزسیون ایرانی. اما چرا احمد شهید از بین همه گروهها مجاهدین را انتخاب میکند که از قضا کمترین ارتباط را با فضای داخل ایران دارند و به دلیل بی اعتباری در نزد مردم هرگونه تماس با مردم برایشان یک عملیات محسوب شده و به دلیل فضای بسته فرقه ای در فضا و شرایط دهه شصت باقی مانده و عملا به لحاظ سیاسی یک عقب مانده محسوب میشوند،گرفتن رشوه یا دستور از مراجع بالا و یا هر دلیل دیگری که باشد به هر حال روزی روشن خواهد شد و احمد شهید ملاقات با شاهدان را که یک ایده مجاهدی است با کارگردانی مجاهدین در ترکیه و انگلیس از بین پناهجویان ایرانی انجام میدهد، پناهجوی ایرانی که قبلا از طرف مجاهدین بصورتی رندانه برای ملاقات آماده شده بودند، آنها درواقع فکر میکردند با این ملاقات و مطالبی که میگوید کیس پناهندگی خود را بیان کرده و این گفتگو به پذیرفته شدنش توسط کشورهای اروپایی کمک میکند، پناهنده طبق معمول و طبق نظر کشورهای پناهنده پذیر که بیشتر به همجنسگرایان و شکنجه شدگان و تغییر دین داده ها ….جواب مثبت میدهند ؛ یکی را انتخاب و در باره اش داستانسرایی میکند. احمد شهید هم طبق برنامه ریزی مجاهدین گفتگوها را به انجام رسانده است،طنز قضیه این است که احمد شهید درحالی گزارشگر حقوق بشر شده که در کشور خودش یعنی مالدیو که یک کشور مسلمان است پیروان ادیان دیگر اجازه برگزاری مراسم آیینی خود را ندارند و پیروی از دیگر ادیان در ملاء عام جرم محسوب میشود، همین آقای احمد شهید هم بعنوان وزیر خارجه این کشور هیچگاه در طول وزارتش به این امر اعتراضی نکرده است.کار رطب خوردن و منع رطب کردن به همینجا ختم نمیشود احمد شهید که اکنون با زن سومش زندگی میکند و مدتی هم زن اول و دومش را با هم داشته است تعدد زوجات را ناقض حقوق بشر میشمارد.او در مقابل تحریم های غرب علیه مردم ایران میگوید که این تحریمها استفاده ابزاری از حقوق بشر است،او در گزارشش از حرکت شیث رضایی و محمد نصرتی در زمین بازی که خود آنها، انکار و عذرخواهی کرده اند دفاع کرده و جریمه نقدی آنان را نقض حقوق همجنسگرایان نامیده، البته همین نمونه نشان میدهد که در ذهن آقای احمد شهید همجنسگرا با همجنس باز و حرکات غیراخلاقی یک تعریف دارد، چرا که خود همجنسگرایان هم اینگونه حرکات را تایید نکرده و مخالف اخلاق و فرهنگ مردم ایران میدانند چه رسد به اینکه در ملا ء عام هم باشد. اما این که یکی از مسئولین مجاهدین خلق در نشستی در اورسورواز فرانسه گفته است که مسئله لیبرتی را به احمد شهید خواهیم داد که درگزارش بعدی اش بنویسد،دیگر یک طنز نیست، یک هشدار به احمد شهید است که اینگونه بازیچه قرار گرفته است. از نشانه های بازی خوردن احمد شهید این است که درگزارشش ترورهای مجاهدین خلق در داخل کشور را یک ادعا خوانده درحالی که میتوانست در باره آن با شاهدان زنده که دست اندر کار این ترورها بوده اند و نیز با جداشدگانی که اشراف کامل دارند مصاحبه کند. هم خو شدن و هم بو شدن آقای احمد شهید با فرقه مجاهدین او را هم از مردم و فضای جامعه دور، بی اعتبار، مجری سیاست های غرب و گزافه گو کرده است تا جایی که میگوید با شبکه ای متشکل از ششصد نهاد غیر دولتی زنان در ایران ارتباط دارد، چیزی که بیشتر به گفته های مجاهدین خلق درباره تشکیل ارتش آزادیبخش ملی در داخل ایران شبیه است.

خروج از نسخه موبایل