وداعی دیگر در اوج حسرت یک دیدار

در نهایت تاسف و تالم مطلع شدیم خانم نجمه اصلاح (ربیعی) مادر شکرالله و معصومه از اسیران دربند فرقه رجوی در روز دوشنبه مورخ 15/7/92 بعد از تحمل سالیان انتظار در شوق دیدار فرزندانش با قلبی شکسته و چشمانی بی فروغ از حسرت دیدار، دارفانی را وداع گفتند.

خانم ربیعی همانند دهها خانواده دیگر از سال 65 تا هنگامی که چشم از جهان فروبست توسط سران فرقه رجوی از شنیدن حتی یکبار صدای فرزندانش محروم شده بود. وی کینه زیادی از رجوی به دل داشت. و در ملاقاتی که درمنزل مسکونی ایشان با اعضای انجمن نجات داشت چنین گفت: من نمی دانم رجوی چه انسانی است که اجازه یک بار تلفن زدن به بچه های ما را نمی دهد؟ دین ندارد؟ آخرت نمی شناسد؟ ازآق مادران نمی ترسد؟

علیرغم کهولت سن و دو بارعمل قلب باز مصرانه از دیگر فرزندانش میخواست که او را برای دیدن شکراله و معصومه به عراق ببرند.او درتمامی این سالها به جز روزهایی که در بیمارستان بستری بود روی سنگفرش درب خانه چشم انتظار فرزندانش نشسته بود وبعد ازهر بار دیدن اعضای بازگشتی با صدای بغض کرده می پرسید؛ آیا می شود یک روز بچه های من همانند شما برگردند؟ که در پاسخ جواب می شنید انشاءالله حتما حتما!!

اگرچه اجل مجالش نداد و با یک دنیا آرزو و قلبی سرشار و مملو ازعشق دیدار فرزندانش در خاک سرد آرام گرفت ولی بی شک آه او همانطور که خودش گفته بود گریبان رجویها را خواهد گرفت. دیگر فرزندان خانم ربیعی که درآخرین لحظات درکنار بسترش بودند می گفتند؛ تا آخرین لحظه مرگ نام شکراله ومعصومه را زیرلب زمزمه میکرد و از دیگر بچه ها می خواسته که برای نجات جان آنها تلاش کنند.

مادر ربیعی درآخرین لحظات در حالیکه قطرات اشک از چشمانش جاری بود آرزوی دیدار با فرزندان اسیرش را سوغاتی برد. ولی روح بزرگ او فارغ از جسم زجرکشیده اش دست از گریبان رجوی بر نخواهد داشت. و سرکردگان انسان ستیز این فرقه مکافات عمل خود را پس خواهند داد و پیوسته مورد لعن ونفرین مادر ربیعی و دیگرمادران رنجدیده قرار خواهد گرفت. بی شک بزرگترین تسلی بازماندگان خانم ربیعی جهت آرامش روح پرفتوح آن مرحومه تلاش برای محقق کردن آخرین وصیت او یعنی آزادی شکراله و معصومه ازبند اسارت فرقه ضد بشری رجویهاست.

روحش شاد باد.

علی اکرامی

خروج از نسخه موبایل