نقدی بر گزارش پرونده 31/شهریور/93 فرقه رجوی در سایت ایران افشاگر

دراین گزارش، فرقه رجوی بازهم تلاش کرده مثل سابق، رژیم ایران را به صدور بحران برای رفع مشکلات درونی متهم کند. سعی شده طوری وانمود شود که همه مشکلات سازمان ناشی از انتخابات ریاست جمهوری یازدهم ایران وهمچنین فعالیت های جداشده ها بوده است!
مگر دولت ایران صاحب این توانایی است که مثل آمریکا بحران های خود را صادر کند؟ چرا شما گناه دولت آمریکا را به گردن دیگران می اندازید؟
اما مجری برنامه که آقای همایون باشد و تنها جفنگیات رهبران فرقه را نشخوار میکند، ادعا کرده که حمله به اشرف در 10/شهریور/92 از تنایج شکست انتخابات فوق بوده است. اما ایشان نمی داند یا مجبور است نداند که حکومت جمهوری اسلامی ایران با روی کار آمدن روحانی شکست  نه تنها شکست نخورده، بلکه این رای قاطع ملت ایران بود که برخلاف تحلیل شما به میدان آمدند وچنین حماسه ای را باهوشیاری کامل خلق کردند.
 اما  فرقه ی رجوی بعداز انتخابات اعلام کرد که ملت را با زور به رای گیری آوردند! تحلیل فرقه از این انتخابات بعداز یک سال این بوده که ورق برگشته و به ضرر رژیم تمام شده است!  گویا که این شکست کذائی هم ازنتایج اعتراضات پاره ای ازاشرف ولیبرتی نشینان وحاصل اعتصاب دروغین 108 روزه بوده است.
آقای همایون! من بعنوان یک شهروند داخل نشین که حدود 10سال است از دست شما رهاشده و در کشورم زندگی می کنم واز نزدیک  بطور روزانه مسائل را لمس می کنم، مشاهداتم بر خلاف تحلیل ارائه داده توسط روسای شماست!
اما برگردیم به آن اعتصاب 108 روزه که در زندان لیبرتی شما انجام شد ومیپرسیم این هیاهوهای برسرهیچ، نتیجه ای هم برای شما داشت؟
 مگر اعلام نکرده بودند که تا روزی که  7 نفرمفقود شده پیدا نشود ما به اعتصاب خود ادامه خواهیم داد. آیا آن خواسته بدست آمد؟  مسلما که نه! ولی امروز شما در تحلیل خود واقعیات مربوط به عدم موفقیت اعتصاب شکست خورده را به بینندگان خود توضیح نداده اید! می دانید چرا؟
چون رهبرعقیدتی تان، شما را درانجماد فکری  نگه داشته است که فقط نظر ایشان را بیان کنید وبدین علت بودکه نتوانست یک سازمان را از بحران ها عبور دهد وخودتان هم احتمالا به این مسئله  اعتقاد دارید ولی آزادی بیان وجود ندارد که ابرازکنید ومامورید ومعذور!
آقای همایون! مگر خود شما در نشست سیاسی با خود مسعود سر صدور بحران بحث نکرده وازموضع مخالفت با او ظاهر نشدید؟ اگر یادتان باشد شما براین باور بودید که رژیم ایران بجای دیگر صدور بحران به اصلاحات رو خواهد آورد ولی مسعود شما را قانع کرد که صدور بحران به عراق خواهد کرد وجنگ خواهد شد ولی دیدید که این اتفاق نیافتاد بلکه صدام شما سرنگون شد و…
آقای همایون! ونویسندگان تحلیل های فرقه رجوی!
از افرادی که خود فرقه از لییرتی به خارجه فرستاده بود و از فرقه جدا شده وبه مراکز مشاوره روانی مراجعه کردند، روانپژشک به آنها گفته است چون شما دریک محیط بسته وکوچک زندگی کردید وهمه چیز به شما دیکته شده است باید بعداز این در فضاهای بزرگ زندگی کنید تا از آن محیط فرقه ای بسته بیرون بیایید وهمچنین تلاش کنید تصمیم های درست وغلط را بدون تردید وبا قاطعیت واعتماد بنفس بگیرید و اقدام کنید تا آن افکار فرقه گرایی از درونتان خارج شود.
 آن روان پزشک که این توصیه های علمی را به فرستادگان شما به خارج کرده، نه رژیمی است ونه جدا شده بلکه یک پزشک مشغول  خدمت درکمپ های UN میباشد.
سران فرقه وخانم رجوی!
این پزشکان را دیگر دیگر نمیتوان متهم کرد که دارند دست نوشته ای از رژیم را بطور اجباری قرائت میکنند!
ضمنا اگر انتقاد وتهاجم خود را به ما رها شدگان منطقی میدانید، چگونه است که درخواست ما که باردیگر تکرار میشود را دایر بر حضور دریک میز گرد نمی پذیرید؟
آقای همایون!
شما به عنوان گوینده مگر شک دارید که درتشکیلات شما شکنجه وجود دارد ویا نمیدانید که طلاق ها از روی اختیارنبود وخبری از سرنوشت درگذشتگان مشکوک نداشته اید؟
 آقای همایون!
مگر در سال 76 رجوی رسماً در نشست اعلام نکرد که هر کس از ما جدا شود بعداز 3 سال که در زندانهای ما برای پاک شدن از اطلاعات میماند وبعداً هم به دولت عراق تحویل داده خواهد شد که در  تبادلات زندانی آنها را به رژیم تحویل بدهند ویا خودمان از طریق قاچاچی ها به ایران می فرستیم وبه هر نفر 5 میلیون تومان پول می دهیم؟ نسرین هم در آن نشست گفت به مرحمت شما چند نفر را هم فرستادیم وحق آنها اعدام بود و به نظر من لطف شما (مسعود) آنها را به ایران فرستاد.
آقای همایون!
 در داستان برادر فتح الله مگر همه را به خاطر دادگاه اواز بیرون به داخل سالن نشست نیاودند که همه در جریان باشد ومسعود سالن را ترک کرد ومریم ایشان را دادگاهی کرد وگفت من می دانم که خانواده تو وضعیت خوبی دارند  ومن قول می دهم که رژیم هم تو را اعدام نخواهد کرد چند مدتی در اشراف بمان تا به ایران بفرستیم!
خانم رجوی!
بهتر است به این پرسش های جدی از طریق همان گویندها یتان که ازنظر شما درگفتن این نوع حرف ها تناقض حمل نمی کنند  نحوه ی مرگ این نفرات را مشخص کنید: ترابی،فرهاد طهماسبی،خدام، حجت عزیزی، کریم پدارم، کامیان بیات،وچندین نفر دیگر که نام شان توسط  خانم بتول سلطانی و سنجابی اعلام شد!
سرکوب در فرقه شما تا دل تان بخواهد هست وانجام می دهند. اگر کسی در نشست ها به مسئول خود انتقاد می کرد شما با آن چه می کردید ویا فاکت (لاطائلات مورد پسند شما برای خودزنی وخرد کردن شخصیت خود) برای خواندن نداشت چه بلایی بر سرش می آوردید ویا نفر مریض مبتلا به سرما خوردگی چه می کردید؟ اگریکی یک روز می خواست فقط در اختیار خود باشد ومثلا  برود به سالن ویا کتاب خانه (که کتاب هایش راهم  جمع کرده بودید) چه بلایی به سر او می آورید رفت وآمدی میان دوهمزبان می شد شما چه بلایی به سر او می آورید؟ بماند که  می خواستند مغز ما را عوض کنند یکی می خواست  قدرت تکلم به زبان مادری خود را ازدست بدهیم ودراین راستا مثلا باکسی ترکی صحبت نکنیم. ما در فرصت مقدور ومناسب جدا شدیم وامروز دیگراز سرکوب هایی که شمه ای ازآن ذکر شد خبری نیست و در بیرون از فرقه ومناسبات آنچنانی موجوش احساس رهایی می کنیم.
خانم رجوی! اگرطلاق اجباری نبود چرا آن دسته از خانم های که نمی خواستند طلاق بدهند همان زمان در ضلع شرقی زندانی کردید والان هم از آن دسته، کسانی بعنوان مدرک عینی در خارج زندگی میکنند؟
شما بخاطر موفقیت درامر طلاق گیری وفروپاشی بنیان خانواده ها، زوج ها را مجبور به جاسوسی علیه همیگر میکردید تا عواطف انسانی آنها راازبین ببرید.
من شخصا خانمی را سراغ دارم که دراعتراض به این پروسه ی ضدانسانی ازتشکیلات خارج شد و چون شوهرش هنوز اسیر مناسبات است، فعلا ازآوردن نام وی خودداری میکنم.
خانم رجوی من یکی از جدا شده های فرقه شما هستم تا حالا هم تمام اخبار واطلاعات ارائه شده توسط شما را همشیه رصد کرده ام وازآنجا که به فضای مجازی دسترسی دارم براین امر وقوف کامل دارم که  جدا شده ها از هیچ کشور نخواسته اند که نفرات در زنجیر لییرتی واشرف را به عنوان پناهنده قبول نکنید! اتفاقا قضیه برعکس ادعای شماست وما از تمام سازمانها ونهاد ها ی مربوطه  وآنهم بطور مکرر درخواست نمودیم که نفرات کمپ اشرف ولیبرتی بعنوان اسرا، بردگان وگروگان های تحت اختیار رجوی (سازمان مجاهدین خلق) سریعا از عراق خارج شوند واین شما بودید که همیشه جلو خروج آنها سنگ اندازی کردید ومی کنید و بدتر اینکه گناه این کار خود را برگردن ما میاندارید!
سعید
 

خروج از نسخه موبایل