در کمپ سالمندان فرقه رجوی در آلبانی چه می گذرد؟

از سه سال پیش اکیپ اولی ها که از لیبرتی به آلبانی اعزام شدند تا قبل از خبرتخلیه کامل عراق به هیچ وجه به اسیران انتقالی گفته نمی شد که عراق کاملا تخلیه می شود به این دلیل که مبادا همه صحنه را ترک کنند و پی کار خود بروند. همه تا روز آخر بی خبر از طرح و استراتژی فرقه برای ترک کامل عراق و شکست استراتژی سی ساله در عراق بودند.
لذا سازمان هم به این ذهنیت دامن می زد وحتی عده ای از سران فرقه را برای فریب افراد در لیبرتی باقی گذاشت تا همه فکر کنند روزی به عراق برمی گردند و شعار سرنگونی از جدار مرز و با استراتژی ارتش و قشون محقق خواهد شد.
اما طبق خبر رسیده آن دسته که به تازگی از آلبانی جدا شده اند همه افراد از روزی که اعلام شد عباس داوری و دور و بری هایش به آلبانی اعزام شدند فاتحه همه شعارهای پوشالی سرنگونی از طریق عراق را خواندند وبه لرزه افتادند.
سازمان تکرار این فاز را در شکست سی خرداد سال 60 و ترک ایران و فاز سیاسی و فرار سران و سپس لایه های اولیه فرقه به اروپا داشت و سپس در سال 65 هم رفتن فرماندهی و رهبری فرقه به زیر چتر صدام ورها کردن اروپا و تجمیع نیروها ازکردستان عراق به دیاله و پادگان خالص همین تجربیات و تقابل و گرفتاری مسئله داری نیروها را درکارنامه داشت.
لذا برای کنترل اوضاع و به اسارت درآوردن اعتراضات اعضا طرح های آلترناتیو را از قبل طراحی وبرنامه ریزی کرده اند.
این بار هم برای دهن بند زدن به همه این اعتراضات وتقابلات احتمالی ابتدا بانی و مسئول همه این مسائل را که رجوی باشد گم وگور و مخفی و یا سربه نیست کردند تا دریک کلام آنروی سکه تغییر استراتژی و تغییر فاز و درواقع رفع و رجوع شکست محتوم را به خورد نیروها بدهند وهمه را ساکت کنند.
اکنون نیروها و اسیران بریده و به شدت مسئله دار اعزامی به آلبانی نمی دانند ازچه کسی و چگونه طلب کاری کنند. رجوی نیست. مریم هم در فرانسه و اصلا با آنها رودررو نشده و نمی شود و آنها هم از اسارتگاه جدید آلبانی نمی توانند خارج شده ویا دست به هیچ اقدامی بزنند. چون هیچ کدام هویت و مدارک قانونی ندارند و درضمن آنها را تحت الحفظ مامور و فالانژ تشکیلاتی در ترددات ضروری داخل شهر جابجا می کنند.
جدید ترین جداشده فاش کرده که اسارتگاه جدید آلبانی مثل اشرف همان قوانین صبحگاه و شامگاه –کار و پوشال کاری برنامه ریزی می شود واز ساعت 5 صبح تا خاموشی شب اسیران را مجاب به اجرای یک سری کارهای غیر ضروری و وقت پرکردن می کنند.
این جدا شده می گوید تشکیلات طبق سیاق ثابت ابتدا ساختمان ها را درپروژه ای طولانی وارد تعمیرات و رنگ و نقاشی و…کرده و سپس تیغه زنی ودیوار کشی واتاقک تیمی درست کردن و خلاصه لانه و کندو سازی بشکل گذشته که افراد هرچه بیشترتحت کنترل باشند و شبانه روز مشغول پوشال کاری وکلاس های آموزشی کار تبلیغی در فاز به اصطلاح سیاسی کاری جدید.
درکنار این موارد پروژه سیاه و نکبت بار پروسه خوانی به اصطلاح گذار از عراق و فاز سرنگونی از طریق ارتش و جدار مرز به فاز سیاسی و تمرکز روی هم خط شدن و موازی شدن با ضدیت های غربی ها با رژیم ایران در برنامه روزانه است و همه بایستی در این خصوص ماه ها بنویسند و بیان کنند و بالا بیاورند که چه تناقضاتی داشته و دارند چه فکرهایی به سرشان زده از اینکه فرقه بعد از سی سال در عراق یک دفعه قید همه چیز را می زند و با امپریالیزم هم خط و نوکری می کند و خلاصه این اسیران نگون بخت بایستی ماه ها در جلسات و نشست های پوشالی به خود اثبات کنند که روسیاهی ونقطه انحطاط فکری و ایدئولوژی شان کجا بوده و به خود ثابت کنند تا در فاز جدید جا نمانند.
جزئیاتی دیگر از زبان جداشدگان جدید در این راستا که این اسیران اکنون درچه وضعیتی گرفتار هستند متعاقبأ بعرض کاربران خواهد رسید.
 

خروج از نسخه موبایل