زهی خیال باطل

خانم کریمی با حضور در دفتر انجمن نجات استان صحبتش را اینگونه شروع نمود، بعد از انتقال خواهرم و سایر افراد اسیر فکر می کردم شرایط برای آنها بهتر می شود و امکان ارتباط برایمان مهیا شود ولی افسوس که این فرقه حتی از یک ارتباط کوچک بین خانواده و اعضای خود ممانعت بعمل می آورد.جای تعجب است هراس رجوی از خانواده ها.مگر او نیست که مستمر از ملت و خلق صحبت می کند پس چرا اعضا از حداقل حقوق خود محرومند.رجوی افکارش پوسیده و عقب مانده است و برای خود توهماتی دارد که در هیچ منطقی نمی گنجد. و زهی خیال باطل که روزی پایش به ایران برسد.

محدودیت ها در آلبانی همچنان ادامه دارد و بدلیل ریزش نیروها تلاش می کنند باز هم وعده های پوشالی دهند.مریم رجوی تلاش می کند با هر وسیله ای که شده ازآنها بخواهد در صفوف مبارزه باقی بمانند به همین منظور با یاد آوری تعهدهای گرفته شده از نیروها و پشت نکردن افراد مانع جدا شدن آنان می شوند.حال همگان می دانند انتقال به آلبانی آخر خط این فرقه خواهد بود.ایشان ادامه دادند بعد فوت مادرم منتظر تماس از جانب خواهرم منیژه بودیم هنوز هم من باورم نمی شود چگونه در این سالیان دوام آورده است.وی گفت ما هم چنان منتظریم تا روزی از فرقه جدا شود و زندگی خوبی داشته باشد.حیف است عمر خود را در راه فرقه ای که اساسا مشروعیت ندارد به بطالت بگذراند ما هم آرزو کردیم تمامی اسیران از فرقه رجوی جدا شوند و یک زندگی آرام بدون فشارها و تهدیدهای فرقه را داشته باشند و خانواده های چشم انتظار را از نگرانی در بیاورند و در پایان به خاطر حضور خانم کریمی در دفتر انجمن از ایشان تشکر نمودیم.

خروج از نسخه موبایل