دردهای پایان ناپذیر یک جریان نامشروع

دردهای پایان ناپذیر یک جریان نامشروع
ایران‎دیدبان
علیرضا جعفرزاده عضو و سخنگوی گروه تروریستی مجاهدین در امریکا، در مصاحبه با یکی از خبرگزاری‎ها اعلام کرد که تحریم‎های شورای امنیت علیه ایران زمانی اثرگذار خواهد بود که همراه با حمایت از اپوزیسیون ایران باشد!.
البته از آنجا که بحران‎های فراگیر و غرقاب سیاست‎های نابخردانه، شدیداً مجاهدین را تحت فشار گذاشته است، پیشاپیش از تحریم‎هایی سخن می‎گویند که هنوز وجود خارجی پیدا نکرده است و برقراری آن نیز (البته آنگونه که بتواند مجاهدین را نجات دهد غیرممکن و یا) بسیار غیرمحتمل می‎باشد.
بیان درخواست حمایت رسمی از قدرت‎های غربی که موضوع چندان تازه‎ای هم نیست و قبل از این مرحله نیز سخنگویان مجاهدین به انحاء گوناگون از آن سخن گفته‎اند، بیانگر این واقعیت است که باند رجوی هیچ آینده‎ای را جز در حمایت مستقیم امریکا از خود نمی‎بینند، لذا با زبان‎های گوناگون آن را اظهار می‎کنند.
در یک کلام باید گفت که درد مجاهدین، درد ناتوانی در برابر حکومت ایران است که به طرق گوناگون سعی دارند داروی آن را از قدرت‎ها دریافت کنند و هزینۀ درمان خود را بر جامعۀ جهانی تحمیل کنند. لذا مسائلی مانند موضوع هسته‎ای و رفتن آن به شورای امنیت، بهانه‎هایی برای سرپوش گذاردن بر این ناتوانی است.
اما از همین نقطه است که نیات آنها با آنچه در جریان است تفاوت پیدا می‎کند و نه تنها کشورهای غربی چنین مدعایی ندارند، بلکه حتی اگر هم داشته باشند، به لحاظ قوانین بین‎المللی حق چنین کاری را ندارند.
این واقعیتی است که دار و دستۀ به گل نشستۀ رجوی به خوبی می‎دانند و تلاش می‎کنند تا مرحله به مرحله نیازمندی‎های خودشان را به گوش کشورهای غربی برسانند.
آنچه در نهایت ممکن است بتواند دردهای بی پایان مجاهدین را علاج کند، آغاز یک جنگ تمام عیار علیه ایران است و تمام شعارهای توخالی دار و دستۀ خونریز رجوی در مخالفت با جنگ، دروغ‎های عوامفریبانه‎ای بیش نیست، کما این که تا هفتۀ پیش از غرب نه پول می‎خواستند و نه سلاح، اما اکنون تحریم‎ها را جز با حمایت از اپوزیسیون (اسم مستعار باند رجوی) مؤثر نمی‎دانند.
برای رهبران مجاهدین که از ترس مرگ، به کشتارگاه فرستادن نیروهای دربند اشرف را انتخاب کردند و خود به سوراخ موش‎های پاریس خزیدند، شتاب به سمت یک جنگ، ناشی از یک میل و خواست قلبی و البته تنها راه پیش رو است. لیکن دنیا آنقدر مشاعرش را از دست نداده است که به خاطر حمایت از یک جریان نامشروع سیاسی خود را درگیر یک جنگ پرهزینه نماید.
از این رو باید گفت که هیچگاه دردهای مجاهدین پایانی نخواهد یافت و هم چنان امریکا با در دست داشتن قلاده، در مواقع لزوم از آنها بهره خواهد برد و روشن است که امریکایی‎ها کسانی نیستند که به سگ‎های زنجیری، آن هم در روزگار نیاز باج بدهند. کما این که حتی حاضر نشدند بعد از فرار شاه، وی را در سرزمین‎شان جای دهند و او را آوارۀ بیابان‎های مراکش و مصر کردند.

خروج از نسخه موبایل