چرا فراخوان سایت دیدگاه یک فراخوان آمریکائی – مجاهدینی ودر خط استراتژی جنگ طلبان است

چرا فراخوان سایت دیدگاه یک فراخوان آمریکائی – مجاهدینی ودر خط استراتژی جنگ طلبان است

علی شمس، خبرگاه، پنجم آوریل
نقدی بر فراخوان دیدگاه
در بند اول آمده است :
ملل متحد از گزینش سیاست قاطع در قبال رژیم جمهوری اسلامی خودداری میکند.
در این بند توضیح داده نشده است که منظور از قاطعیت در قبال رژیم جمهوری اسلامی چیست ؟
اگر باز نگوئید که متهم به مجاهد شدن هستید. قدری نگاه به گفته های خانم رجوی ومجاهدین دقیقا همین خواسته را میبینید که البته در آنجا نیز کاملا مشخص نیست که منظور ازقاطعیت چیست ؟
تحریم اقتصادی است ؟، تحریم هوشمندانه است ؟ اخراج رزیم از سازمان ملل است ؟ و یا منظور در نهایت جنگ است ؟ منظور بیرون کشاندن نام مجاهدین از لیست تروریستی است ؟ ویا منظور مسلح کردن دوباره مجاهدین است که بتوانند سناریوی آقای نیابتی را بازی کنند؟ یغتی حرکت باصطلاح ارتش آزادی بخش مجاهدین با حمایت هوائی آمریکا ؟
بند دو:
پس از اشغال عراق وشعله ور شدن آتش جنگ در دوکشور افغانستان وعراق مداخلات آشکار عوامل تروریستی رژیم جمهوری اسلمی در منطقه افزایش یافته است
در این بند دقیقا به عامل یعنی سیاستهای جنگ طلبانه آمریکا اشاره ای نشده است وبه سبک مجاهدی به شعله ور شدن جنگ تنها اشاره شده است ونقش سیاستهای آمریکا در منطقه دقیقا نادیده گرفته شده است که باعث رشد تروریسم اسلامی در منطقه شده است. ودر اینجا ست که هر کسی با مقداری بینش باز رد پای مجاهدین را در این نقد میبیند. اگر کسی با نوشتار وخط دیپلماسی مجاهدین آشنا باشد دقیقا مجاهدین در رابطه با جنگ با عراق و ایران از همین لحن وفرهنگ استفاده میکنند.
در بند سوم آمده است :
در غیاب نقشه خروج نیروهای نظامی موتلف ازعراق استمرار نقض حقوق بشر در عراق ، رژیم جمهوری اسلامی توانسته است به اغتشاش وجنگ مذهبی دامن بزند.
باز در این بند میبینید که از نیروهای اشغالگر واهداف آنها در عراق که علت است خبری نیست واز نقض حقوق بشر در زندانها ی ابوغریب وسیاستهای خودامپریالیسم در رابطه با دامن زدن به جنگ داخلی در عراق بلکه باز رد پای مجاهدین وسیاستهای آنها را میتوانید در این فراخوان دریابید که از نام بردن اشغالگر اصلی وحشت دارد. وباز میبینیم که این فراخوان نه تنها با سیاستهای مجاهدین هماهنگی دارد بلکه با سیاستهای جنگ طلبانه وسناریوی آمریکا نیز دقیقا تطابق دارد. فراخوان بهیچ وجه به سیاستهای آمریکا در رعراق نمیپردازد ونقش مجاهدین را نیز در دامن زدن به این جنگ های داخلی نادیده میگیرد وتنها بدرستی به نقش جمهوری اسلامی اکتفا میکند.
رژِیم جمهوی اسلامی در پناه سیاست های اتحادیه اروپا برای دستیابی سریع به سلاح هسته ای میکوشد.
این هم باز سیاست مجاهدین است که میگویند اختلاف نظر بین اتحادیه اروپا وآمریکا بر سرمسله هسته ای ایران وجود دارد و از مماشات خود آمریکا با رژیم بر سر مساله عراق وا فغانستان ابا دارد وسیاستهای دوگانه اروپا را در نظر ندارد و از اینجا میشود فهمید که مفهوم قاطعیت در بند یک چیست ؟یعنی هرچه بیشتر در استراتزی آمریکا بازی کردن و خط جنگ را پیش بردن!
در اینکه اروپا با بیش از بیست میلیارد مبادله اقتصادی با رژیم منافع مشخصی دارد روشن است واینکه خاتمی در پناه همین اروپائیها پا گرفت ولی فراموش نکنیم که همین خاتمی با وزیر امورخارجه سابق آمریکا وبا کلینتون نیز چه چشم وابروئی میامدند مذاکرات برسر عراق را هم فراموش نکنیم. پس میبینیم که باز در این فراخوان در این بند هم به آمریکا ذره ای اشاره نشده است.
بند دیگر میگوید :
رژيم ايران در راستاي توسعه طلبی و گسترش نفوذ در خاورميانه، با هدف تشکيل امپراتوري و اتحاد جماهير اسلامي، به ناامني در عراق و منطقه دامن مي زند؛
باز میبنیم انگار که این تنها جمهوری اسلامی است که چنین میکند و از علت و فراهم آوردن چنین زمینه ای برای جمهوری اسلامی را این حضرات به عمد فراموش میکنند. فراخوان دیدگاه دقیقا عمدا نمیگوید که چه کسی فعلا امپراطور وار عراق را اشغال کرده است وحتی با کمک جمهوری اسلامی و زمینه را برای جمهوری اسلامی فراهم کرده است. دیدگاه میتواند هزار شعار ضد امپریالیستی بر سر تابلوهای خود قرار دهد ولی دم خروس به این بزرگی که همان فراخوان است را نمیتواند بپوشاند که چگونه بند بند آن از رفتار تاکتیکی واستراتژیکی مجاهدین کپی شده است را بپوشاند. وبی جهت نیست تا آنجا که به افراد مقیم آلمان امضا کننده میرسد اکثرا هوادارن مجاهدین میباشند چون من آنها را میشناسم این را میگویم!از افراد شورا مانند مجاهدین وروحانی وغیره بگذریم. مجاهدینی و شورائیهائی که پای هیچ فراخوانی را امضا نمیکنند به یکباره عاشق این فراخوان شده اند. هرچند پس از تقریبا سه هفته تنها چهارصد پنجاه نفر تقریبا آنرا امضا کرده اند. یعنی این نشان میدهد که مردم ایران دقیقا سره را از ناسره تشخیص میدهند و دقیقا میفهمند که پشت چه کاسه ای چه نیم کاسه ای خوابیده است.
پز خواسته عدم دخالت نظامی خارجی نیز در خود بیاناتی پنهان دارد. این خواسته خانم رجوی هم هست ولی دقیقا با خواسته های قاطعیت در مقابل رژیم سناریوی جنگی را دنبال میکند و باید گفت فراخوان دیدگاه کپی شده خواسته های مریم رجوی است که مبنایش علی رغم پز عدم دخالت نظامی خارجی دقیقا بر مبنی جنگ چیده شده است چرا که محور تحول دمکراتیک خود را باصطلاح ارتش چند هزار نفره خود میبیند که باید توسط آن مردم آزاد شود وچه کسی است که با یک مقدار وادامه این بحث به این نتیجه نرسد که این ارتش چند هزار نفره که به گفته آقای نیابتی بایستی که با کمک نیروی هوائی آمریکا برای آزادی مردم ایران حرکت کند چه زمانی میتواند این توهم را به واقعیت تبدیل کند و آن زمانی است که یک جنگ ودرگیری بین رژیم ایران و آمریکا بوجود آمده باشد.
به دوخواسته زیر فراخوان توجه کنید :
محكوميت رژيم در شوراي امنيت ملل متحد و تعليق روابط اقتصادی، سياسي و نظامي با رژيم مناسب ترين جايگزين حملهء نظامی بيگانگان به ايران است.
ط راه حل، در حمايت از مبارزات آزاديخواهانه براي سرنگوني اين رژيم، و استقرار نظامي جمهوري مبتني بر جدايي دين از دولت و احترام به حقوق بشر خلاصه مي شود
از این بگذریم که این کپی شده باز خواسته های مجاهدین است که خواستار تحریم است. تحریمی که مردم را به گروگان میگیرد تا بر علیه رژیم برخیزند و بقول سوسن آرام با گروگان گرفتن مردم ایران در جهت این میباشند که مردم بر علیه رژیم برپا خیزند و این تحریم را نیز تئوریزه میکنند و میخواهند به مردم بقبولانند که خوب است. تحریم اقتصادی نشان داده است که بازی در کدام استراتزِی است. تحریم اقتصادی دقیقا به ضرر توده ها ی مردم است همانگونه که تجربه عراق نشان داد و دقیقا در خدمت استراتزِی جنگ طلبان آمریکاست. و همانطور که دیدیم پا دوهای عراق آنها یعنی چلبی ها در آنروزها نیز نقش مجاهدین و دیدگاهها را بازی میکردند و عملا با تعارف عدم دخالت بیگانه در استراتزِی جنگی امریکا میدمیدند وامروز هم میبینیم که دیدگاه ومجاهدین وسلطنت طلبان وبخشی از جمهوری خواهان در همین بوق وکرنا میدمند.ولی بدانند که پز عدم دخالت بیگانه! دم خروسهای آنها را نمیپوشاند.
راه حل دیدگاه هم دقیقا راه حل مجاهدیینی است. یعنی خواستار حمایت از اپوزیسیون است. این خواسته مجاهدین از مقامات آمریکائی است. پس منظور از قاطعیتی که باز دربند یک گفته شد معلوم شد : حمایت از اپوزیسیون سرنگونی خواه! که البته حتی از نظر ناظر این تنها مجاهدین هستند که لایق این مساله هستند!
پس میبینیم که معادله بسیار ساده است وعلی ناظر وسایت دیدگاه نمیتوانند دم خروس خود را بپوشانند که هرروز و بویژه در این فراخوان از هر نقطه ای بیرون میزند. ودر یک کلام این فراخوان یکی از قطعنامه های خوانده شده مجاهدین جنگ طلب در تظاهراتشان است که از طرف دیدگاه رونویسی شده است.
در آخر باید به کسانی مانند رحمانی وگیلانی نیز گفت که حرکت شما در امضا این فراخوان نبایستی که از روی نا اگاهی بوده باشد وعلی رغم تمامی شعارهای سرخ به همخوانی با مجاهدین بر خواستید که حرکتی است فرصت طلبانه! شما امضای خود را به رفاقت شخصی با مسئول دیدگاه فروخته اید وآیا شما را باید باز جدی گرفت ؟
سوالی است که شما حد اقل باید جواب وتوضیح دهید این است که چرا یک چنین فراخوانی را امضا کرده اید ؟ که در واقع در استراتزی جنگ آمریکا حرکت میکند ودقیقا موضع امریکائی دارد.
علی شمس

خروج از نسخه موبایل